تبیان، دستیار زندگی
سال 1964 کلارک و استنلی کوبریک طرح جدیدی آغاز کردند که خیلی زود باعث شهرت فراوان کلارک شد؛«2001؛ یک ادیسه فضایی» در سال 1968 نام کارگردان و نویسنده را وارد فهرست جوایز اسکار آن سال کرد. در هزاره سوم کلارک اگرچه مدام با بیماری دست و پنجه نرم می کرد ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نویسندگان مرده

آرتور سی کلارک
آرتور سی کلارک

آرتور سی کلارک را بسیاری بزرگ ترین نویسنده گونه علمی - تخیلی و یکی از شمایل های این گونه پس از ایزاک آسیموف و رابرت آ هنلن می دانند. بسیاری او را با «2001؛ یک ادیسه فضایی» و «ملاقات با راما» به یاد می آورند. بن مایه های اصلی آثار کلارک را جست وجوی جایگاه آدمی در هستی و نوزایی معنوی می دانند. کتاب های کلارک همواره پرفروش بوده است. آرتور چارلز کلارک روز 16دسامبر 1917 میلادی در ماین هد انگلستان به دنیا آمد. فرزند نخست خانواده و عاشق مجلات علمی- تخیلی آن دوران بود. 14 ساله بود که پدر را از دست داد، مادر به سختی کار می کرد اما هرگز نتوانست آن اندازه پول پس انداز کند که فرزندش را به دانشگاه بفرستد. اگرچه کلارک از سر ناچاری به سراغ کارهای یدی رفت اما هرگز گونه علمی- تخیلی را از یاد نبرد. طی جنگ دوم جهانی مدتی متخصص رادار بود و در همان زمان داستان های علمی- تخیلی خود را به نشریات این گونه می فروخت. با خاتمه جنگ دوم جهانی کلارک توانست دوباره به دانشگاه برود. او از سال 1951 زندگی خود را تمام وقت صرف نوشتن کرد و همه کارهای دیگر را کنار گذاشت. در دهه 1950 میلادی، کلارک راهی سریلانکا شد و آنجا تجسس در اعماق دریاها را آموخت و مقالاتی درباره اقیانوس هند نوشت. سال 1964 کلارک و استنلی کوبریک طرح جدیدی آغاز کردند که خیلی زود باعث شهرت فراوان کلارک شد؛«2001؛ یک ادیسه فضایی» در سال 1968 نام کارگردان و نویسنده را وارد فهرست جوایز اسکار آن سال کرد. در هزاره سوم کلارک اگرچه مدام با بیماری دست و پنجه نرم می کرد اما توانست آثار موفق دیگری منتشر کند. علاوه بر آن و طی همین سال ها دو زندگینامه خودنوشت وی و نامه نگاری هایش در چندین مجلد چاپ شد. از سال 1986 نیز جایزه معتبری در گونه علمی- تخیلی به نام وی برقرار شده است که هرساله استعدادهای تازه این گونه را شناسایی و معرفی می کند. کلارک سرانجام بامداد 19 مارس 2008 در بیمارستانی در سریلانکا خاموش شد.

چنگیز آیتماتوف
چنگیز آیتماتوف

چنگیز آیتماتوف 12 دسامبر 1928 در شکر قرقیزستان زاده شد و روز 10 ژوئن 2008 در نورنبرگ آلمان درگذشت. او مشهورترین نویسنده امروز قرقیزستان به شمار می رود و آثار خود را به هر دو زبان روسی و قرقیز می نوشت. پدر و مادر آیتماتوف هر دو کارمند دولت بودند و نام فرزند خود را به افتخار چنگیزخان (که در قرقیزستان بسیار محبوب است) برگزیدند. چنگیز تنها 9 سال داشت که پدرش در مسکو بازداشت و یک سال بعد اعدام شد. نوجوانی چنگیز با کار و درس همراه شد و در جوانی به مشاغلی همچون مالیات بگیری و تعمیرکاری روی آورد. نخستین آثار آیتماتوف به روسی در 1952 و 1954 چندان توجهی برنیانگیخت، تا آنکه در 1958 «جمیله» مشهورترین اثر خود را منتشر کرد. آثار بعدی او که در دهه 1980 میلادی منتشر شدند به چندین زبان ترجمه شدند. آیتماتوف به نسل نویسندگان پس از جنگ تعلق دارد. جمیله اثر موفق وی را لویی آراگون «زیباترین داستان عاشقانه جهان» می داند. آثار او مدام به فرهنگ روزمره قرقیز ارجاع می دهد و کم و بیش در همه آثار او اسطوره ها، افسانه ها و حکایت های عامیانه یافت می شود. آیتماتوف نویسنده یی کمونیست محسوب می شد و مدتی مشاور میخائیل گورباچف زمامدار پیشین شوروی بود. وی پدر عسگر آیتماتوف وزیر سابق امور خارجه قرقیزستان است و خود نیز مدتی سفیر کشورش در مجامعی نظیر اتحادیه اروپایی، ناتو و یونسکو بود.

الکساندر سولژنیتسین
الکساندر سولژنیتسین

الکساندر سولژنیتسین زاده 11 دسامبر 1918 در کیسلوودسک و درگذشته 3 آگوست 2008 در مسکو نامدارترین نویسنده امروز روسیه است.مادر الکساندر که اصلیتی اوکراینی داشت هنگام تحصیل در مسکو با افسر جوانی آشنا شد. الکساندر هرگز پدر خود را ندید. پدر پیش از تولد فرزندش به ضرب گلوله یی تصادفی کشته شد.الکساندر در جوانی وارد دانشگاه علوم روستوف شد تا به تحصیل ادبیات، ریاضیات و نظریه کمونیسم بپردازد. در سال 1941 وی به ارتش سرخ پیوست و ضد آلمان نازی جنگید. در 1945 او را به جرم «اقدام ضدانقلابی» محکوم به هشت سال زندان کردند و به اردوگاه های کار اجباری فرستادند. این شروع سال های تبعید مداوم سولژنیتسین بود.سولژنیتسین از 1962 در کشور خود نامی بلند یافت. در این سال به دستور شخص خروشچف داستان «یک روز از غزندگیف ایوان دنیسویچ» در یک نشریه شوروی منتشر شد. همچنان که از نام این قصه برمی آید یک روز از زندگی شخصیت اول داستان در اردوگاه های کار اجباری طی دهه 1950 میلادی توصیف شده است. سولژنیتسین همواره منتقد سانسور و زندگی دشوار نویسندگان در کشورش بود. او را نماد مقاومت روشنفکران در برابر فشارهای شوروی می دانند. دولت نیز هرگز به وی بی توجه نبود و در دهه 60 تا 80 میلادی به شیوه های مختلفی موجب آزار وی می شد. اگر برچسب هایی که نظام کمونیستی به این نویسنده زده است واقعیت داشته باشد سولژنیتسین باید «ملی گرا، تزارگرا، فوق متعصب، ضدیهود، مدافع اسرائیل، همدست گشتاپو، سیا، فراماسون، همکار سرویس های اطلاعاتی فرانسه، و حتی کاگ ب» باشد، سولژنیتسین در 1970 وقتی 52 ساله بود جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد.

محمود درویش
محمود درویش

محمود درویش شاعر ملی فلسطین 13 مارس 1941 زاده شد و 9 آگوست 2008 درگذشت. او دومین فرزند خانواده بود. پدرش زمین داری مسلمان و مادرش بی سواد بود. در کودکی پدربزرگش به وی خواندن و نوشتن آموخت. خانواده درویش با تاسیس دولت اسرائیل ابتدا به جزیره لبنان و سپس به دامور رفت. یک سال بعد به منطقه آکر برگشت که امروز ضمیمه خاک اسرائیل شده است. درویش 19 ساله بود که نخستین دفتر شعر خود «گنجشک های بی بال» را منتشر کرد. او در سال 1970 برای تحصیل راهی شوروی شد. درویش دو بار ازدواج کرد که هر بار به طلاق انجامید. از او هیچ فرزندی بر جای نمانده است. از دهه 1980 به این سو درویش مدام با بیماری قلبی دست و پنجه نرم می کرد. ابتدا در 1984 دچار حمله قلبی شد و در همین سال و 1998 دو بار قلب وی زیر تیغ جراحان رفت. سه روز پیش از مرگ نیز قلب وی برای آخرین بار در هوستون تگزاس جراحی شد. دولت محمود عباس به پاسداشت درویش سه روز عزای عمومی در فلسطین اعلام کرد و جنازه وی در میان انبوه دوستدارانش به خصوص اعضای احزاب چپ گرا به خاک سپرده شد. درویش بیش از 30 مجموعه به شعر و هشت مجموعه به نثر نوشته است. نخستین مجموعه شعر وی «اوراق زیتون» به سال 1964 منتشر شد. آثار او به بیش از 20 زبان ترجمه شده است و او را صدای خلق فلسطین نامیده اند. او یکی از برجسته ترین مخالفان اسرائیل بود اما همواره تاکید می کرد یهودستیز نیست؛ «من عاشق اسرائیل نیستم، البته هیچ دلیلی نیز ندارد که چنین باشم. اما از یهودیان متنفر نیستم.» او به زبان عربی شعر می گفت و علاوه بر آن عبری، انگلیسی و فرانسه را به خوبی می دانست. در مارس 2000 قرار بر آن شد که دو شعر از درویش در برنامه درسی مدارس اسرائیل گنجانده شود اما نخست وزیر ایهود باراک این پیشنهاد را رد کرد. اکنون پس از درگذشت درویش بار دیگر بحث گنجاندن این اشعار در برنامه درسی مطرح شده است.

احمد فراز
احمد فراز

احمد فراز زاده 14 ژانویه 1931، درگذشته 25 آگوست 2008 بزرگ ترین شاعر اردوزبان قرن پیشین به شمار می رود. او را با شاعر بلندآوازه محمد اقبال لاهوری هم سنگ می دانند.نام اصلی او سیداحمدشاه بود و نسب او به حاجی بهادر عارف ربانی اهل کوهات می رسید. در نوجوانی همراه با خانواده از کوهات راهی پیشاور شد و به کالج مشهور ادواردز رفت. سپس برای تحصیل اردو و فارسی به دانشگاه پیشاور پیوست و بعدها در همان جا به تدریس زبان اردو مشغول شد.احمد فراز زندگی سیاسی پرتنشی داشت، در دوران ضیاءالحق به دلیل سرودن شعری در نقد نقش ارتش بازداشت شد و دیری نگذشت که به تبعیدی خودخواسته رفت.فراز به مدت شش سال در بریتانیا ماند، سپس به کشورش بازگشت و مدیریت فرهنگستان ادبیات پاکستان را برعهده گرفت.سال 2004 فراز «هلال امتیاز» غجایزهف را به پاس یک عمر تلاش ادبی دریافت کرد. اما در سال 2006 به اعتراض جایزه دولتی را پس فرستاد و نارضایتی خود را از دولت دیکتاتور وقت اعلام کرد؛ «وجدان من نمی گذارد من خاموش شاهد وقایع غم بار پیرامونم باشم. من این جایزه را برمی گردانم و دوست ندارم به هیچ روی با این رژیم همراهی کنم.» اشعار فراز بسیار ساده و همه فهم است و در کشورش از هر طبقه اجتماعی هواداران پرشماری دارد.

جان آپدایک
جان آپدایک

جان هویر آپدایک متولد 18 مارس 1932، درگذشت 27 ژانویه 2009 رمان نویس، شاعر و منتقد امریکایی بود. عمده شهرت آپدایک بابت نگارش مجموعه خرگوش بود، دو اثر از این مجموعه دوبار جایزه پولیتزر را برای نویسنده آن به ارمغان آورد. آپدایک یکی از بزرگ ترین رمان نویسان معاصر امریکایی به شمار می رود. آپدایک در ریدینگ پنسیلوانیا به دنیا آمد. مادرش نویسنده و پدرش دبیر ریاضیات بود. تصویر مادر پشت میز به گفته خود آپدایک باعث شد او به نوشتن علاقه مند شود. جان آپدایک نخستین آثار خود را از اواخر دهه 50 میلادی نوشت. ابتدا رمانی نوشت اما ترجیح داد آن را منتشر نکند. جلد اول مجموعه خرگوش در سال 1960 وارد بازار کتاب شد. درست سه سال بعد جان آپدایک به نویسنده یی سرشناس بدل شده بود. در همین دوران (1963) او جایزه ملی کتاب را دریافت کرد در حالی که تنها 32 سال داشت. سال 1968 انتشار «زوج ها» رسوایی به بار آورد و بن مایه جنجالی اثر تصویر آپدایک را روی مجله تایم برد. از سال ها پیش نام آپدایک به عنوان یکی از نامزدهای جایزه نوبل ادبیات بر سر زبان ها بود، بسیاری از منتقدان ادبی این جایزه را حق او می دانستند و همین موضوع پس از مرگ وی بار دیگر فرهنگستان سوئد را در معرض اتهام بی عدالتی قرار داده است.


احمد پرهیزی-مترجم

روزنامه اعتماد

تهیه و تنظیم : زهره سمیعی - تبیان