تبیان، دستیار زندگی
دیگه عید رسیده و و قت خونه تکونیه.... : خب، این لباسا رو که دو بار پوشیدم ولی قدیمی شده این لوستر هم که دیگه دمده شده اینا رو میریزم دور یه سرم باید به بازار بزنم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مصرف زده نباشیم!
مصرف

دیگه عید رسیده و و قت خونه تکونیه....

خب، این لباسا رو که دو بار پوشیدم ولی قدیمی شده

این لوستر هم که دیگه دمده شده

اینا رو میریزم دور

یه سرم باید به بازار بزنم

اینها جملاتی است که برخی از ما آنها را هر سال دم عید از خودمان یا دیگران می شنویم.

عید و خانه تکانی آن سریالی تکراری ولی بسیار جذاب برای ایرانی ها است.

خانه تکانی امری خوب و مفید است البته اگر در راستای نظافت و تمیزی  و حول این محور اجرا شود ولی آنچه اغلب در کشور ما مشاهده می شود بحث اسراف و مصرف زدگی در این رابطه است، بحثی که نه تنها در این دوره زمانی بلکه در طول سال گریبانگیر ما ایرانیان است که در این دوره نمود خاصی پیدا می کند.

درست حدس زدید ما می خواهیم در این مطلب پیرامون اسراف و مصرف زدگی( در طی سال) با هم صحبت کنیم.

در فرهنگ اسلامی مصرف به طور عام معنای منفی ندارد و به مفهوم استفاده كردن از مواد و ابزار و وسائل مورد نیاز زندگی است، موارد استفاده آن ممکن است هم مثبت باشد و هم منفی، زمانی که مصرف از حد نیاز فراتر رود، حالت مصرف زدگی و اسراف به خود می گیرد.

البته اسراف و مصرف زدگی دو کلمه کاملا مترادف نیستند. مصرف و مصرف زدگی بیشتر بار اقتصادی دارند در حالی که اسراف در قرآن به امور معنوی و اعمال نیز برمی‌گردند به عنوان مثال خداوند در آیه 147 آل عمران از زبان گنهكاران می‌فرماید: و اسرافنا فی امرنا. یعنی در كار خود اسراف كردیم.

اسراف معادل اتلاف، گشاده بازی، ولخرجی، بادبدست، زیاده روی، بیرون از حد خرج كردن می‌باشد. اما مصرف گرایی یا مصرف زدگی شكل غالب رفتار در نظام هایی مبتنی بر ارزشهای سرمایه داری است. این الگوی رفتاری وقتی در جوامع در حال توسعه ای چون ما مورد تقلید قرار می گیرد و به عنوان یك ارزش اجتماعی پذیرفته می شود، پیامدهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی زیانباری به بار می آورد. اسراف و هدر دادن منابع محدود، تشدید احساس محرومیت نسبی و شكاف و فاصله طبقاتی، بی توجهی به ارزش های فرهنگی و اجتماعی چون قناعت، از بین بردن روحیه سرمایه گذاری، و كار و تلاش و تشویق راحت طلبی و تن پروری، دنباله روی و تقلید و... بخشی از آشكارترین آثار مصرف زدگی در سطح فردی است. مصرف زدگی در سطح كلان اجتماعی نیز آثار مخرب بسیاری به دنبال دارد كه وابستگی و توسعه نیافتگی از مهمترین آنهاست. در واقع مصرف زدگی عبارتست از استفاده بیش از حد و مصرف نامعقول از کالاها و جایگزینی نیازهای غیر واقعی به جای نیازهای واقعی.

فرهنگ مصرف‏زدگی که روز به روز زندگی ملتهای ما را بیشتر در لجنزار خود فرو می‏برد تا کمپانیهای غربی که مغز و قلب اردوگاه استکبارند بیشتر سود ببرند

آنچه که امروز بر مصرف گرایی دامن می زند، زیاده خواهی و قانع نبودن بر دارایی های خود، رشد فرهنگ تجمل گرایی و روند چشم هم چشمی و نوعی احساس کمبود یا نیازهای ذهنی و غیر واقعی در مقبل نیاز واقعی و ملموس که از تبلیغات فراگیر ارزشهای سرمایه داری سر چشمه می گیرد. الگو پذیری اشتباه و بدون تفکر در این زمینه از غرب نیز بسیار در این زمینه موثر بوده است. غرب برای سود بیشتر خود در جهان نیاز آفرینی می کند و مصرف زدگی را رواج می دهد. مقام معظم رهبری در سخنان خود به این مطلب این گونه اشاره کردند که: ((فرهنگ مصرف‏زدگی که روز به روز زندگی ملتهای ما را بیشتر در لجنزار خود فرو می‏برد تا کمپانیهای غربی که مغز و قلب اردوگاه استکبارند بیشتر سود ببرند.))

اگرچه مصرف یك متغیر اقتصادی و پیش نیاز تولید در كشور است اما مصرف زدگی پدیده ای مضر و آسیب زا در اقتصاد ملی است. مصرف زدگی در اقتصاد مدرن نه تنها با فرهنگ اسلامی و تمدن ایرانی قرابت ندارد بلكه مخل و مضر اقتصاد ملی نیز محسوب می شود .

مصرف

رسانه ها نیز نقش بسیار پر رنگی در رونق و کاهش مصرف گرایی  دارند. امروز صنعت تبلیغات به ویژه تبلیغات تلویزیونی به مثابه یكی از اساسی‌ترین گسترش‌دهندگان جریان مصرف‌زدگی محسوب می‌شود، مقام معظم رهبری در این زمینه نیز رهنمودهایی را داشته اند، ایشان اینگونه  می فرمایند که: ((تبلیغات رسانه‏یی و گاهی تبلیغ‏های خیلی پُررنگ كه مردم را به طرف مصرف‏گرایی سوق می‏دهد، با برنامه‏یی كه فرضاً شما ساخته‏اید تا مصرف‏گرایی را تقبیح كنید، عملاً در تناقض است؛ با هم هماهنگ نیست)).

باید توجه داشت که از پیامدهای مصرف زدگی برای اقتصاد ما این است که آنرا وابسته تر می کند و  طبق فرمایشات رهبری: (( مصرف بى‌رویه و زیاد، قاعدتاً از سوى قشرهاى مرفه انجام مى‌گیرد؛ چون قشرهاى ضعیف قادر نیستند كه زیاد مصرف كنند. مصرفى كه از سوى یك قشر انجام مى‌گیرد، به زیان كشور است. یعنى هم زیان اقتصادى، هم زیان اجتماعى و هم زیان روانى و اخلاقى دارد. من مكرر عرض كرده‌ام، باز هم مى‌گویم و خواهش مى‌كنم كه مصرف‌گرایى را رها كنند. مصرف باید به اندازه باشد، نه به حداسراف و زیاده روى)) در مقابل مصرف زدگی و اسراف، صرفه جویی و میانه روی چیز خوبی است مخصوصا درباره این مورد مقام معظم رهبری اسراف را یک عیب ملی خواندند و با انتقاد از مصرف گرایی در زمینه های مختلف تأکید کردند: (( میانه رویِ برگرفته از ماه رمضان را به صورت فرهنگ ملی دربیاوریم که در این صورت تهدیدات مکرر دشمن درباره تحریم نیز حتی در صورت اجرا شدن بی اثر خواهد بود.))

چند نکته اساسی:

- میانه روی در مصرف باید به صورت یک فرهنگ درآید.

- حل مسئله مصرف زدگی در کشور ما نیازمند فرهنگ سازی است.

- صدا و سیما در این فرهنگ سازی نقش مهمی را بر عهده دارد.

عطاالله باباپور

گروه جامعه و سیاست