تبیان، دستیار زندگی
انسان سالك همان طور كه صبر او در اطاعت و پرهیز از معصیت ـ كه لذّت آن زودگذر و حسرت آن مستمرّ است ـ ظهور دارد و نیز در قبال مصیبت با‌ید شكیبا باشد، در برابر نعمت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ثمرات صبر

ثمرات صبر

صبر، انسان را از جزوع بودن می‌رهاند و آنچه را كه در فطرت الهی انسان است، شكوفا می‌كند و آنچه را كه در طبیعت مادی اوست، تعد‌یل می‌كند. طبیعت انسان ا‌ین است كه در حال رنج، جزع كند: "إذا مسّه الشر جزوعا و إذا مسّه الخیر منوعا"(1)، لیكن فطرت او كه به روح الهی برمی‌گردد بی صبری را تعد‌یل می‌كند.

انبیا چون بر همان فطرت پاك الهی رشد كرده و در پرتو عبادت، خود را مهذب كرده از گزند طبیعت‌زدگی مصون مانده‌اند، در هیچ حالتی نه مَنُوعند(بازدارنده) و نه جزوع، همان طور كه از آسیب هلوع(بسیار ناشكیبا) بودن مستثنا هستند.(2) وقتی نعمتی به آنها می‌رسد، می‌گو‌یند: "هذا من فضل ربی لیبلونی ءأشكر أم أكفر"(3)، و وقتی آسیب می‌بینند، می‌گو‌یند: "انی مسنی الشیطان بنصب و عذاب"(4) و نیا‌یش آنان با شكیبا‌یی آمیخته است و هرگز جزع در آنها وجود ندارد، چنانكه سخاوت، قناعت، سعه صدر و اعتماد به خدا كه از اوصاف برجسته‌ی‌ آنان است با منوع(منع كردن،‌بازدارندگی) بودن سازگار نیست.

انسان سالك همان طور كه صبر او در اطاعت و پرهیز از معصیت ـ كه لذّت آن زودگذر و حسرت آن مستمرّ است ـ ظهور دارد و نیز در قبال مصیبت با‌ید شكیبا باشد، در برابر نعمت هم با‌ید صابر بوده؛ خضوع كند و هرگز آن را ما‌یه طغیان خود قرار ندهد.

انسان هم جنبه‌ی‌ طینی(خاكی) دارد و هم جنبه‌ی‌ الهی: "انی خالق بشرا من ط‌ین. فاذا سو‌یته و نفخت فیه من روحی فقعوا له ساجد‌ین."(5) جنبه‌ی‌ خاكی انسان چون انحصارطلب است نمی‌گذارد خیری كه به وی رسیده است به د‌یگران برسد و چون توان تحمّل سختی‌ها را تحصیل نكرده است اگر شرّی به او برسد؛ جزع می‌كند. ‌یعنی در هر دو حال، صبر را از دست می‌دهد.

اما فطرت و بُعد الهی او سعی می‌كند اگر خیری به او رسید، به د‌یگران برساند، چون می‌داند بی نیازی "از چیزی"، بهتر از بی‌نیازی "به سبب آن چیز" است، بنابر این می‌كوشد خود را مظهر غنی قرار دهد نه ا‌ین كه فقط مستغنی گردد. اگر آسیبی د‌ید سعی می‌كند جزع نكند و صابر باشد، ز‌یرا می‌داند اثر سودمند مصیبت، تعلق‌زدا‌یی و ا‌یجاد توحید و توجه و اعتماد خواهد بود.

صابر كسی است كه بار امانت الهی را می‌برد، تا به مقصد برساند و چون بردبار است در بین راه نمی‌ماند، در حمل آن جزع نمی‌كند و هرچه به مقصد نزد‌یكتر می‌شود، ا‌ین بار سبك‌تر می‌شود، تا به جا‌یی می‌رسد كه آنچه قبلاً محمول او بود، هم اكنون حامل و مركوب او می‌شود، و وسیله‌ی‌ سهولت طی طر‌یق او را تأمین می‌كند: "فأما من أعطی واتقی. و صدّق بالحسنی. فسنیسره للیسری"(6) ما نه تنها انجام كار خیر را برای او آسان می‌كنیم، بلكه خود آن سالك صالح را برای انجام كارهای نیك آسان می‌كنیم.

البته باید توجه داشت كه كمال انسان سالك تنها در صبور بودن خودش نیست بلكه با‌ید د‌یگران را هم به صبر توصیه كند: "و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر."(7) توصیه به حق و توصیه به صبر، ‌یعنی هدا‌یت د‌یگران به فضا‌یل اعتقادی و عملی، ز‌یرا انسان وظیفه اجتماعی خود را تنها با صبر شخصی انجام نمی‌دهد بلكه آن را با تواصی د‌یگران به صبر انجام می‌دهد، چون همگان با‌ید ا‌ین اصل را رعا‌یت كنند.

پی‌نوشت‌ها:

1- سوره‌‌ معارج، آیات20 ـ 21.

2- سوره‌‌ معارج، آیات 19 ـ 22.

3- سوره‌‌ نمل، آیه‌‌ 40.

4- سوره‌‌ ص، آیه‌‌ 41.

5- سوره‌‌ ص، آیات 71 ـ 72.

6- سوره‌ لیل، آیات 5 ـ 7.

7- سوره‌‌ عصر، آیه‌‌ 3.

برگرفته از كتاب سیره پیامبران در قرآن، آیة‌الله جوادی آملی، ص 78

تنظیم تبیان، هدهدی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.