تبیان، دستیار زندگی
اشک ها و لبخندها» نام مجموعه نوروزی شبکه یک سیما به تهیه کنندگی اسماعیل عفیفه است ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وقتی کارگردان خوب باشد (1)

مهدی هاشمی

«اشک ها و لبخندها» نام مجموعه نوروزی شبکه یک سیما به تهیه کنندگی اسماعیل عفیفه است. حسن فتحی که از نوع برخورد با فیلم سینمایی اش در جشنواره فیلم فجر و برخی برخوردهای مطبوعاتی گلایه مند است، در تلاش است بار دیگر خاطره یی به مانند خاطره مجموعه تلویزیونی «میوه ممنوعه» را برای مخاطبان تلویزیونی اش زنده کند. اسماعیل عفیفه در مقام تهیه کننده، علیرضا نادری و علیرضا کاظمی پور در مقام نویسندگان این مجموعه، به اضافه چند بازیگر از جمله گوهر خیر اندیش، همان هایی هستند که فتحی را در میوه ممنوعه نیز همراهی می کردند. «اشک ها و لبخندها» درباره زنی به اسم «شمسی شالفروش» است که به علت تصادف در زندان به سر می برد. در زندان به گوش شمسی می رسد تنها پسرش «خسرو» درگیر کارهای خلاف شده است. شمسی از زندان 15 روز مرخصی می گیرد تا با پیدا کردن یک دختر مناسب برای ازدواج با پسرش او را به سر و سامان برساند. بعد از آزادی، او سراغ برادرش «حشمت» که سینماداری قدیمی است، می رود و از دخترش «نگار» خواستگاری می کند. حشمت که شهامت مخالفت با خواهر را ندارد به دروغ می گوید نگار نامزد دارد و این آغاز ماجراست... البته این خلاصه یی است که تهیه کننده در اختیار رسانه ها قرار داده است. در روزهایی به سر صحنه این مجموعه نوروز 88 می رویم که عزت الله ضرغامی تاکید دارد چهار قسمت از هر مجموعه نوروزی را قبل از پخش خودش شخصاً ببیند تا در این فضای به شدت آلوده سیاست مشکلی پیش نیاید. همین ماجرا، گروهی را که تنها یکی دو ماه برای ساخت یک مجموعه 13 قسمتی فرصت دارد، در مخمصه قرار می دهد به طوری که حسن فتحی تنها مجال جواب سلام دادن را دارد و گفت وگو درباره اشک ها و لبخندها را به بعد از پخش کارش موکول می کند. البته این یکی از عادت های همیشگی فتحی است که هنگام کارش نمی خواهد به جز فکر کردن درباره اجرای آنچه در فیلمنامه آمده، به چیزی دیگر فکر کند. لوکیشن اشک ها و لبخندها در یک محله قدیمی در تهران واقع است. زمانی سر صحنه می رسم که گوهر خیراندیش و هومن برق نورد در حال بازی هستند. امروز نوبت بازی این دو نفر است. بعد از گرفتن پلان های داخلی تا گروه به داخل حیاط منتقل شوند، فرصتی پیش می آید تا با یکی دو نفر از بازیگران و عوامل این سریال مصاحبه کوتاهی بکنیم. حسن فتحی به خاطر دغدغه زیاد کاری و فکری از مصاحبه کردن خودداری می کند و هومن دلش نمی خواهد به مصاحبه تن بدهد.

گوهر خیر اندیش؛ شمسی پلنگ

گوهر خیراندیش با هر نقشی که بازی کرده، خاطره یی از خود در ذهن مخاطب به جای گذاشته اما خاطره یی که او با بازی در مجموعه تلویزیونی میوه ممنوعه گذاشت، با بقیه توفیر زیادی دارد. بی شک پرمخاطب بودن این مجموعه نقش بسزایی در فراگیر شدن حرف زدن درباره نقش قدسی خانم داشت. گوهر خیراندیش این بار قرار است در نقش شمسی شال باف بازی کند. یادتان باشد که شمسی مجموعه اشک ها و لبخندها با قدسی میوه ممنوعه به هیچ وجه قابل قیاس نیست. در اشک ها و لبخندها با چهره و بازی دیگری از این بازیگر روبه رو خواهیم بود.

---

-در اشک ها و لبخندها شما قرار است چه نقشی را بازی کنید؟

من در این سریال نقش خواهر شخصیتی را بازی می کنم که مهدی هاشمی آن را بازی می کند و از آنجایی که قرار است برای بینندگان نوروز جذابیت خودش را از دست ندهد، توضیح بیشتر نمی دهم تا بتواند بداعت و تازگی خودش را برای تماشاچی حفظ کند.

-تا آنجایی که من متوجه شدم در این سریال نقش متفاوت و جدیدی را بازی می کنید؟

بله، بعد از نقش قدسی در سریال «میوه ممنوعه» دوباره یک نقش متفاوت را بازی می کنم.

-چه شد که از میان پیشنهادهای زیادی که برای بازی در تلویزیون داشتید، بار دیگر ترجیح دادید با حسن فتحی همکاری کنید؟

امسال هم می خواستم به مسافرت بروم و هم به کار های شخصی ام در کنار فرزندانم که از من برای مدتی که در بستر بیماری افتاده بودم، مراقبت کردند، بپردازم. بعد از دوره طولانی بیماری ام یک فیلم سینمایی با محمد مطیع بازی کردم. پیشنهاد های زیادی را برای ایام عید و سریال های 90 قسمتی داشتم، ولی به خاطر مشکلاتی که داشتم، نمی توانستم بازی کنم، ولی وقتی آقای فتحی این نقش را به من پیشنهاد دادند، نتوانستم نه بگویم و نقش را پذیرفتم، چون ما سال قبل تجربه همکاری در سریال «میوه ممنوعه» را داشتیم و گروه خوب شان و تهیه کننده بسیار خوب و فرهیخته و هوشمندشان که با انتخاب های کاملاً حساب شده این شگفتی و زیبایی را برای تماشاچی به وجود می آورند نیز در این مساله دخیل بودند. زمانی که آقای فتحی این نقش را به من پیشنهاد دادند، من خیلی گرفتار بودم، ولی بعد از اینکه برای من توضیح دادند این یک نقش متفاوت است و علیرضا نادری و علیرضا کاظمی پور بر اساس شما این نقش را نوشته اند، بسیار خوشحال شدم و دیگر نتوانستم نقش را رد کنم. بازیگرانی که آقای عفیفه در کار هایش از آنها استفاده می کند، بازیگران بسیار قوی هستند، مخصوصاً در این سریال که از بازیگران تئاتر هم استفاده شده است و این مرا خیلی خوشحال کرد؛ بازیگرانی که من در عرصه تئاتر بازی های بسیار خوبی از آنها دیده ام. خوشبختانه آقای فتحی کارگردانی هستند که خودشان کارشان را از تئاتر شروع کردند به همین دلیل به بازیگران تئاتر خیلی اهمیت می دهند. من فکر می کنم این سریال یکی از کارهای جذاب و دیدنی ایام عید باشد.

-دلیلی که باعث شد شما به رغم بیماری و مشکلاتی که داشتید در این سریال بازی کنید، فیلمنامه آن بود یا کارگردان شاخصی مثل حسن فتحی؟

مجموعه یک کار آدم را جذب می کند. در این مجموعه هم در راس آن آقای فتحی هستند که با تجربه قبلی و کار هایی که از ایشان در تلویزیون دیدم، ایشان بسیار خوب مدیوم تلویزیون را می شناسند و به رغم اینها امسال ثابت کردند چقدر در سینما هم موفق هستند. وقتی یک بازیگر قرار است در یک سریال بازی کند، این ترس وجود دارد که سطح آن سریال پایین باشد یا به دلیل اینکه وقت کم است از کیفیت کار کاسته شود، ولی آقای فتحی ثابت کردند در فشرده ترین وقت خلاقیت های خودشان را حتی حین فیلمبرداری هم دارند و همین خودش دلیلی بر این است که وقتی پیشنهاد از طرف آقای فتحی باشد یک بازیگر نتواند آن را رد کند. من فقط از این می ترسیدم که چون زمان مان کم است، آسیب جسمی و روحی ببینیم. فکر می کردیم این فشار برای همه بد باشد، ولی خدا را شکر که کار خوب پیش می رود و روحیه همه خوب است و همه حس خوبی دارند. شاید به دلیل سوژه طنزآمیزی است که قصه دارد.

-این کمبود وقت چقدر روی کیفیت کاری شما تاثیر گذاشته است؟

می توانم به جرات بگویم اصلاً تاثیر نگذاشته و حتی به طرز معجزه آسایی هم بهتر شده است. آقای فتحی اصلاً کم نگذاشته اند یا به خاطر کمبود وقت از کیفیت کار کم نکرده اند. دقت و ظرافتی که در هر لحظه از صحنه ها به کار می برند، با کار هایی که وقت بیشتری دارند، فرقی نمی کند و صحنه ها کاملاً با حساسیت و دقت زیاد ضبط می شوند. با وجود فیلمبرداری، نورپردازی زیبا و سرعت عمل مطمئن هستم شاهد کار خوبی خواهیم بود. دلم نمی آید از طراح صحنه و دستیاران شان حرف نزنم. در لحظه مهیا کردن صحنه و لباس تهیه و تدارک سریع وسایل بی تاثیر نیست.

-کار با حسن فتحی چطور است؟

تقریباً همیشه سختگیر بودند و هستند، ولی سختگیری نیست که ما سر کار لذت نبریم یا این سختگیری ها باعث نشده بازیگر دچار تنش بشود، بلکه بازیگر رها است، خلاقیتش را بروز می دهد و خودشان هم هر لحظه حرف ها و ایده های بازیگران را کامل می کنند.

-گویا ابتدا قرار بوده محمدرضا شریفی نیا به جای مهدی هاشمی بازی کند.

بله. ابتدا قرار بود آقای شریفی نیا و من در این مجموعه بازی کنیم، ولی به خاطر گرفتاری های آقای شریفی نیا در سریال «کلاه پهلوی» و پروژه دیگری که داشتند و اینکه باید حتماً ریش شان را برای این دو مجموعه حفظ می کردند و نمی توانستند در آن کارها شکل ظاهرشان را عوض کنند انتخاب بعدی این مجموعه مهدی هاشمی شدند که ایشان هم انتخاب مناسب و درستی برای این نقش هستند.

-شما وقتی یک نقش متفاوت را بازی می کنید برای اینکه به آن نقش نزدیک تر شوید، چه کار هایی می کنید؟

من اصلاً از قبل از شروع پروژه برای آن هیچ فکری ندارم و زمانی که با کارگردان صحبت می کنم، به یک جمع بندی برای اجرای نقش می رسم و بعد طی کار خلاقیت و لحظاتی به آن نقش اضافه می شود که برای خودم هم نو و جدید است.

-پس در واقع سر صحنه به نقش می رسید؟

تقریباً در لحظه یکدفعه خلق می شود. بر عکس نمایشنامه «بانوی سالخورده» به کارگردانی حمید سمندریان که من در سال گذشته بازی کردم، از قبل همه چیز فکر شده و تمرین شده بود، ولی با این وجود هر شب سر صحنه لحظاتی نو خلق می شد. البته خیلی کم این اتفاق می افتاد. در فیلم ابتدا چار چوب شخصیت ها را در می آوریم و بعد شکل بیرونی، رفتار کاراکتر و نوع بیان را با کارگردان هماهنگ می کنیم، ولی به تدریج در طول کار ریزه کاری ها به نقش اضافه می شود و نقش شکل حقیقی خودش را پیدا می کند.

-چه چیزی شما را به جرگه بازیگری کشاند؟

از سال 1349 تا به امروز. شروعش از دوره دبیرستان بود که جمشید اسماعیل خانی همسرم به دبیرستان ما آمد و من را برای بازی در نمایشنامه «عروس» نوشته فریده فرجام که من نقش عذرا بند انداز را که 50 سال از خودم بزرگ تر بود، بازی می کردم و توانستم در سالن بزرگ دبیرستان که بدون آکوستیک هم بود، صدایم را به تمام سالن برسانم و از آن به بعد بازیگری را ادامه داده ام تا به امروز.

-بین سینما و تلویزیون کدام یک برایتان بیشتر جذابیت دارد؟

هر کدام جذابیت های خودشان را دارند. من از تئاتر وارد سینما و تلویزیون شدم و خودم را جزء اعضای خانواده تئاتر می دانم. تئاتر زیر بنای نمایش و ساختار جدی بازیگر برای شکل گیری کار هایش است. اگر فرصت داشته باشم، دوست دارم هر سال تئاتر کار کنم و اگر تنها نان آور خانه نبودم، می توانستم بیشتر به تئاتر بپردازم، ولی از آنجا که تئاتر زمان زیادی را از من می گیرد و درآمدش به نسبت سینما و تلویزیون بسیار کم است بیشتر آدم می تواند بگوید برای دلش تئاتر کار می کند. من بعد از تئاتر، در سینما و تلویزیون کار می کنم و خودم را محدود به هیچ کدام نکردم، چرا که هر وقت در فیلمی بازی کرده ام، تمام سعی ام را کرده ام خوب و با دقت، انرژی و وسواس کار کنم. تلویزیون برد زیادی در جامعه دارد و شرایط برای دیدن فیلم در شهرستان های کوچک و نقاط دور افتاده وجود ندارد، به همین دلیل می توان گفت تلویزیون مدیوم بسیار مهمی است که من توجه زیادی به آن دارم و البته سعی می کنم انتخاب بسیار گزیده باشد و اگر هم موفقیتی بوده، هرچند من در سینما تا به حال بار ها و بارها جایزه گرفتم ولی شناخت بیشتر مردم از من در تلویزیون موجب این موفقیت شده است.

-چه کار هایی را آماده پخش در سینما و تلویزیون دارید که هنوز به نمایش در نیامده اند؟

«تردست» به کارگردانی محمد علی سجادی که یک کمدی بسیار جذاب است و امیدوارم به زودی اکران شود. فیلم «یک بام و دو هوا» به کارگردانی انوشیروان حداد و «حول حالنا» به کار گردانی ابراهیم شیبانی و هنوز فیلم «دعوت» و «دلشکسته» در بعضی از سینما ها روی پرده است.

-شما در تمام نقش هایی که تا به حال بازی کرده اید، هم نقش طنز بازی کرده اید و هم نقش جدی.

من تقریباً بالا ترین بازی کمدی را به عنوان یک بازیگر زن در کارنامه کاری ام دارم.

-به نظر شما یک بازیگر چقدر می تواند، در هر دو سبک موفق باشد؟

یکی از الگو های ما در این زمینه پرویز پرستویی و فتحعلی اویسی است که توانستند در هر دو عرصه به خوبی ایفای نقش کنند. ما بازیگران خیلی خوبی در عرصه بازیگری داریم که به همان اندازه که در کارهای جدی قوی هستند در کارهای طنز هم قوی هستند.

سینا رازانی؛ نوچه خسرو

سینا رازانی لیسانس بازیگری تئاتر است. اولین کار حرفه یی وی در سال 80 با مهدی هاشمی به نام «حسرت، آرزو، رویا» بود و از آن پس به بازی در تئاتر ادامه داده است. وی چندین فیلم سینمایی در کارنامه کاری خود دارد مانند «ماهی ها»، «دکتر رفیعی»، «اشکان، انگشتر متبرک و...»

---

-چگونه به این مجموعه دعوت شدید؟

آقای حسن فتحی چند سال پیش در یکی از جشنواره های تئاتر(جشنواره تئاتر آیین سنتی) داور بودند. ایشان بازی من را در تئاتر«هر چی دلت بخواد» دیدند. من در این جشنواره جایزه بهترین بازیگری را گرفتم تا اینکه در این سریال از من دعوت کردند و من هم خیلی تمایل داشتم با ایشان کار کنم ،این شد که به گروه اضافه شدم.

-می توانید در مورد نقش تان برای ما توضیح دهید؟

من نقش نصرت را بازی می کنم که یکی از دوستان و نوچه های خسرو است.

-چقدر این نقش برایتان تازگی و جذابیت دارد؟

خیلی، چون تا به حال تجربه بازی در چنین نقشی با این شکل و شمایل و این نوع آدم ها را نداشتم و برای خودم خیلی جذاب است.

-این نقش جدیدی که داشتید برای اینکه به خود نقش نزدیک شوید چقدر برایتان سخت بود و چه کار کردید؟

روش های مختلفی برای رسیدن به یک نقش هست که این موضوع در بحث تخصصی قرار می گیرد ولی به طور خلاصه برای این کار به خصوص از سه منبع استفاده کردم؛ یکی خود متن بود، دومی کمک کارگردان و سوم هم تحقیقات میدانی خودم بود.

-کارگردان برای رسیدن به نقش تان، چقدر به شما کمک کرد؟

حسن فتحی نکاتی در ادای کلمات و لحن و نیز ژست ها و پزها گفتند که تا حدود زیادی به من کمک کرد.

-چقدر کار با او سخت است؟

سخت و لذت بخش است زیرا سختی اش، سختی حرفه یی است و لذتش این است که می دانید کارگردان دارد نه تنها به بازیگرش بلکه به خیلی چیزهای دیگر هم نگاه می کند، مانند تصویر، ریتم، هارمونی و هماهنگی و... وقتی آدم در چنین شرایطی قرار می گیرد کار برایش خیلی لذت بخش می شود.

تنظیم برای تبیان : مسعود رضا عجمی