تبیان، دستیار زندگی
دیگران تا نمیرند، ارث نمی گذارند و ارث آنها هم مرداری بیش نیست. یک پدر که برای فرزندش باغ و راغ می گذارد، تا نمیرد مورّث(ارث گذار) نیست و آنچه را هم که به وارث خود می دهد، زمینی است مرده! اما خدا هم ارثی به بعضیها می دهد که با همه فرق دارد ... بخوانید..
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چگونه از خدا ارث ببریم؟!

کلید

میراث جاودان خدا و پیامبرش!

دیگران تا نمیرند، ارث نمی گذارند و ارث آنها هم مرداری بیش نیست. یک پدر که برای فرزندش باغ و راغ می گذارد، تا نمیرد مورّث(ارث گذار) نیست و آنچه را هم که به وارث خود می دهد، زمینی است مرده!

ولی ذات اقدس إله که حی لایموت است، و همچنین مظهر اسم اعظم او که وجود مبارک رسول گرامی(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)است و او هم گرچه به حسب بدن می میرد، ولی جان ابدی‌اش برای همیشه زنده است؛ آنها یکی بالأصاله، یکی بالتّع یا بالعرض همیشه زنده اند.

علم الوراثة پیوند می خواهد؛ کارهایی که انسان را به خدا نزدیک می کند، زمینه ساز وراثت است. و آن هم از طریق قرآن است و عترت

میراث ذات أقدس إله "فردوس" و میراث ذات مقدس رسول خدا "علم"است . آنها که فردوس را به ارث می برند، مؤمنان راستینند که "یَرِثونَ الفِردوسَ"(1). پس مورّث اصلی فردوس، خداست. خدای سبحان فردوس را به ارث می گذارد چنانکه زمین را هم. خدا می فرماید: إنّ الارض لله یورثها من یشاء(2). مورث اصلی زمین دنیا و زمین بهشت هر دو خداست؛ اینها از خدا به ارث می برند.

ارتباط با خدا، راه ارث بردن از اولیای دین

تا انسان به حیات ابد بار نیابد، متخلق به اخلاق الهی نشده، با خدا ارتباط نخواهد داشت. وقتی با خدا پیوند و ارتباط نداشت، از خدا ارث نمی برد. چون میراث با پیوند حاصل می شود، نه با کسب. تجارت است که کسب است و مال را به همراه دارد؛ ولی در میراث، پیوند بین وارث و مورّث لازم است تا انسان از مورّث چیزی را به خود منتقل کند. با این تفاوت که در دیگر توریثها (ارثبری)، مالک به جای مالک می نشیند؛ ولی در میراث الهی، مالک مظهر مالک دیگری می شود.

فرق تجارت و ارث

فذق اول: تجارت کسب است، هر کس کار کرد، بهره مالی نصیبش می شود. ولی در میراث، فعالیتی در کار نیست؛ فقط پیوند معتبر است. اگر کسی با مورّث پیوندی داشت، ارث می برد.

فرق دوم: در تجارت، مال به جای مال می نشیند، بها به جای کالا می نشیند. یک فروشنده کالا را می فروشد و بهای آن را دریافت می کند، یک خریدار بها را می دهد و کالا را می گیرد.

میراث ذات أقدس إله "فردوس" و میراث ذات مقدس رسول خدا "علم"است

ولی در ارث، مالک به جای مالک می نشیند؛ نه مال به جای مال! قبلاً این ملک مال پدر بود، الآن پسر به جای پدر می نشیند. جابجائی مالکان است، نه اینکه مالی در قبال مال دیگر باشد! منتها در ارثهای عادی، وقتی مورث مُرد؛ وارث به جای او می نشیند. اما در ارثهای حقیقی مورث ظهور و تجلی می کند؛ وارث مظهر و نشانه ی او می شود.

علم؛ موروثی معصومین(علیهم‌السلام) و فردوس موروثی خدا!

اگر ذات أقدس إله فردوس را به ارث وا می گذرد، خلیفه و مظهر اسم اعظم او (یعنی رسول گرامی، و امروز وجود مبارک ولی عصر أرواحنا فداه) نیز چیزی را به ارث می گذارند که به منزله فردوس باشد. لذا وجود مبارک پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمود: «العلمُ مِیراثی وَمیراثُ الانبیاء مِن قَبلی». چیزی که من و همه انبیای قبل از من به ارث می گذاریم "علم" است؛ و علم هم فردوس است.

مرحوم ابن بابویه قمی، صدوق در کتاب شریف "اَمالی"، احادیث فراوانی را که "أنا مدینه العلم و علی بابها"(3) را درباره امیرالمؤمنین علیه‌السلام بیان کرده را آورده است که در ضمن آن روایات این حدیث شریف نورانی را هم نقل می کند که رسول گرامی فرمود: أنا مدینةُ الحکمةِ وَ هی الجنّةُ و أنت یا علیُّ بابُها(4)؛ من شهر حکمتم، و حکمت بهشت است، و علی جان! تو درِ آن بهشتی.

حکمتی که در احادیث و همچنین قرآن، مطلق علوم الهی است، به معنای خاص فلسفه نیست. بلکه براساس آن فقه، اخلاق، سیره انبیاء و اولیاء، تفسیر، فلسفه و کلام همه حکمتند.

هر مقصدی راهی دارد، راه بهشت هم، علم است.

هموار کننده راه بهشت!

پس میراث ذات مقدس رسول گرامی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) علوم الهی است؛ و علوم الهی هم از یک نظر بهشت است، از نظر دیگر طریق بهشت. این از سخنان نورانی آن حضرت است که فرمود:«لِکُل شیءٍ طریقٌ و طریقُ الجنّةِ العلمُ». هر مقصدی راهی دارد، راه بهشت هم، علم صائب است.

و این علم باید «علم الوراثة» باشد، نه، «علم الدراسة»! علمی که انسان در حوزه و دانشگاه می آموزد، اگر با عمل صالح همراه باشد، زمینه علم الوراثة را فراهم می کند.

وقتی قُتاده حضور امام باقر علیه‌السلام مشرف شد، حضرت فرمود: شنیدم تو فتوا می دهی! عرض کرد: آری. فرمود: با چه مدرکی فتوامی دهی؟ گفت: قرآن (او از مفسران معروف آن عصر بود).

وجود مبارک امام به او فرمود: چگونه به قرآن فتوا می دهی؟ در حالی که « و ما وَرَثَکَ اللهُ مِنَ القرآنِ حَرفاً». تو یک حرف از قرآن را ارث نبردی، چه طور به قرآن فتوا می دهی؟!

راه ارث قرآن، قرآن و عترت. شما که عترت را گذاشتید کنار، چه ارتباطی با خدا دارید؟ تا رابطه قربی و ولائی برقرار نکنید که از ذات أقدس إله ارث نمی برید!

علم الوراثة پیوند می خواهد؛ کارهایی که انسان را به خدا نزدیک می کند، زمینه ساز وراثت است. و آن هم از طریق قرآن است و عترت.

آیت الله جوادی آملی - زمستان 1381
تلخیص و ویرایش برای تبیان: حسین عسگری


1- مؤمنون / 11       ،       2- اعراف / 128       ،       3  - الآمالی للصدوق / 345       ،       4- الآمالی للصدوق / 388

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.