استاد گفتوگونویسی
زندگینامه ارنست همینگوی
ارنست در 21ژوئیه 1899 در ایالت «یلینویز» آمریکا متولد شد. وقتی کودکی بیش نبود، علاقهی شدیدی به ماهیگیری، اسبسواری و تیراندازی داشت. در جوانی به عنوان گزارشگر روزنامهی «استار» مشغول به کار شد این نشریهی درجهی یک، به کارکنان خود کتاب راهنمایی میداد که در آن توصیه شده بود: «از جملات کوتاه و پاراگرافهای موجز و فشرده استفاده کنید. قاطع و صریح باشید و منفی بافی نکنید.» و بدین گونه بود که سبک همینگوی شکل گرفت.
با آغاز جنگ جهانی اول داوطلبانه وارد ارتش شد، اما ضعف بینایی او را از ادامهی راه بازداشت. ناچار و به اصرار او، به عنوان رانندهی آمبولانس صلیب سرخ به فرانسه و ایتالیا اعزام شد. در سال 1918، هنگامی که میخواست مجروحی را با عبور از زیر رگبار گلولههای اتریشیها به پناهگاه امنی برساند، صدها ترکش خمپاره پاهایش را به شدت مجروح کردند و ماهها در بیمارستان بستری شد. وقتی به کشورش بازگشت، مانند یک قهرمان از او استقبال کردند ارنست کار گزارشگری را از سر گرفت و پس از ازدواج، داستاننویسی را نیز آغاز کرد او در بسیاری از شهرهای اروپا به ویژه اروپای مرکزی زندگی کرد.
از جملات کوتاه و پاراگرافهای موجز و فشرده استفاده کنید. قاطع و صریح باشید و منفی بافی نکنید
همینگوی تا پایان دههی 1920، علاوه بر کار به سفرهای تفریحی، شکار، ماهیگیری و تماشای مسابقات گاوبازی میرفت و از این موضوع در کارهای خود بهره میجست و حوادث این دوره را در کتابهای خود منعکس میکرد. هنگامی
که در پاریس زندگی میکرد، نثرش را تکامل داد. خودش میگوید: «در آن زمان میکوشیدم بنویسم، و این معما را حل کنم که در یک نوشته، چه چیزی موجب انتقال احساس و عاطفه میشود، و چه چیزی باعث میشود، نوشته سالها اعتبار خود را حفظ کند و تاریخ مصرف نداشته باشد.»
او معتقد است، نثر باید مانند کوه یخی باشد که در دریا شناور است. وقار حرکت کوه یخ به این دلیل است که فقط یک هشتم آن روی آب دیده میشود.
همینگوی بیش از یکصد داستان کوتاه نوشت و در دورههای متفاوت زندگی خود کارهای بزرگی خلق کرد. از مهمترین آثار او میتوان به این کتابها اشاره کرد: خورشید همچنان طلوع میکند، وداع با اسلحه، مرگ در بعدازظهر، تپههای سبز آفریقا، مردان بدون زنان، داشتن و نداشتن، زنگها برای که به صدا در میآیند، و پیرمرد و دریا.
خودش میگوید: «در آن زمان میکوشیدم بنویسم، و این معما را حل کنم که در یک نوشته، چه چیزی موجب انتقال احساس و عاطفه میشود، و چه چیزی باعث میشود، نوشته سالها اعتبار خود را حفظ کند و تاریخ مصرف نداشته باشد.»
پیرمرد و دریا سبب شد، او را به عنوان بهترین نویسندهی سال 1953 و برندهی جایزهی ادبی «پولیتزر» معرفی کنند و در 1954 جایزهی ادبی نوبل را برای او به ارمغان آورد.
او در این اندیشه بود که نویسندگی را با رفتار و کردار پیوند زند و تفکر را با عمل مردانه و سخن مردان واقعی زندگی بخشد. همینگوی صدها حادثه را از سر گذراند. او قهرمان دو جنگ جهانی و شکارچی پیروز کوسه ماهی و شیر بود و قویترین قصههای زمان خود را نوشت. سرانجام به سال 1962 درگذشت.
نوشته: محمدعلی قربانی
تنظیم برای تبیان: خرازی
*****************************
مطالب مرتبط