تبیان، دستیار زندگی
آیا می دانید صهیونیزم بین الملل مدارس مخصوصی را برای آموزش مفاهیم سیاسی خود از طریق هنر به کودکان یهودی ایجاد کرده؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مدرسه آدم کشها

تعلیم و تربیت صهیونیستی

مقدمه:

همه ‌‌یهودیانِ دیاسپورا (تبعید ـ سرزمین‌های‌غیر از «ارض‌موعود اسراییل » از نگاه‌ صهیونیستها ‌) در نظر صهیونیزم‌، شهروندان‌احتمالی‌اسرائیل‌درآینده‌محسوب‌می‌شوند، یا همگی‌در حال‌اسرائیلی‌شدن‌، یعنی‌در مرحله‌ی‌قبل‌از یهودیِ اسرائیلی‌هستند. صهیونیزم‌می‌خواهد از آنان‌چه‌بسازد؟ پاسخ‌به‌این‌سؤال،‌هدفی‌را كه‌تعلیم‌و تربیت‌یهودی‌در خارج‌از فلسطین‌در راه‌ تحقق‌آن‌می‌كوشد، معین‌می‌كند. صهیونیزم‌به‌«مهاجرت‌»، به‌عنوان‌معیار پیروزی‌یا شكستِ بنیاد فكری‌خود می‌نگرد. از این‌منظر بدون‌مهاجرت‌، همه‌ی‌كوشش‌های‌صهیونیزم‌نابود می‌شود و اهداف‌آن‌فقط‌به‌صورت‌یك‌رؤیا باقی‌خواهند ماند.

آیا می‌دانید كه‌جامعه‌ی‌اسرائیل‌به‌عنوان‌یك‌دولت‌نوپا چگونه‌شهروندان‌خود را از اقصی‌نقاط‌جهان‌به‌فلسطین‌اشغالی‌می‌كشاند و چگونه‌هویت‌سیاسی‌ایشان‌را تعریف‌می‌كند؟

امّا این‌هدف،‌یعنی‌به‌مهاجرت‌واداشتن‌یهودیان‌به‌فلسطین‌اشغالی‌همواره‌با موانع‌متعدّدی‌روبرو بوده‌است‌. شاید اهم آن‌ها به‌خصوص‌در جهان‌غرب‌این‌مسأله‌باشد كه‌یهودیان‌در این‌جوامع‌نه‌تنها در معرض‌جور و ستم‌قرار نگرفتند، بلكه‌توانستند به‌مراكز سطح‌بالا و حساس‌در صحنه‌های‌سیاست‌و اقتصاد دست‌یابند كه‌منجر به‌اختلاط‌ایشان‌در جوامع‌غربی‌در سطحی‌وسیع‌شد. این‌درآمیختن‌و یك‌دست‌شدن‌با مردم‌، فرایندی‌طبیعی‌و بدون‌روبرو شدن‌با هر گونه‌مقاومت‌مستمر بود كه‌در همه‌ی‌جوامعی‌كه‌در آن‌موانع‌سكونتی‌، طبقاتی‌یا نژادی‌وجود نداشت‌، تحقق‌می‌یافت‌.

در عین‌حال‌صهیونیزم‌ناخشنودی‌خود را از فرایند جذب‌شدن‌در جوامع‌و درآمیختن‌یهودیان‌با سایر مردم‌جهان‌پنهان‌نكرده‌است‌. رهبران‌صهیونیزم‌یهودیان‌را پی‌درپی‌از پدیده‌ی‌«جذب‌شدن‌» برحذر داشته‌اند. صهیونیزم‌برای‌مقابله‌با فرایند جذب‌شدن‌و در آمیختن‌از روش‌ها و امكانات‌مختلفی‌كمك‌می‌گیرد. یكی‌از این‌موارد «تعلیم‌و تربیت‌» است‌كه‌در راه‌دستیابی‌به‌دو هدف‌زیر عمل‌می‌كند:

1-حفظ‌هویت‌یهودی‌فرد

2ـ تأكید بر مركزیت‌بودن‌اسرائیل‌در زندگی‌یهودی‌

تحقق‌این‌دو هدف‌، مقدمه‌ای‌برای‌محقق‌شدن‌هدف‌اول‌كه‌همان‌مهاجرت‌به‌فلسطین‌اشغالی‌است‌، به‌حساب‌می‌آید. «مِرد خای‌باروان‌» رئیس‌بخش‌جوانان‌و داوطلبان‌«آژانس‌یهود» می‌گوید:

«مشكل‌صهیونیزم‌این‌نیست‌كه‌در سال‌آتی‌یا پنج‌سال‌بعد یك‌میلیون‌جوانِ پراكنده‌ی‌یهودی‌به‌اسرائیل‌بیایند، بلكه‌مسئله‌این‌است‌كه‌آیا بعد از 20 یا 30 سال‌، جوان‌یهودی‌در مفهوم‌مطلق‌كلمه‌خودش‌را یهودی‌به‌حساب‌می‌آورد؟ تعلّقش‌را به‌اسرائیل‌حفظ‌می‌كند؟ و به‌سوی‌آن‌مهاجرت‌می‌كند یا نه‌؟ »

به‌این‌دلیل‌صهیونیزم‌از طریق‌تعلیم‌و تربیت‌، در راه‌گسترش‌باور «ممتاز بودن‌یهود از غیر یهود» تلاش‌می‌كند، هم‌چنین‌به‌یهودیان‌می‌قبولاند كه‌سرنوشت‌ایشان‌از جهت‌فردی‌و اجتماعی‌وابسته‌به‌سرنوشت‌اسرائیل‌است‌و

آموزش صهیونیستی

زندگی‌یهودیان‌در دیاسپورا را تحقیر می‌كند. دستگاه‌تعلیم‌و تربیت‌صهیونیستی‌احساس‌نارضایتی‌از زندگی‌بدون‌هویت‌یهودی‌در خارج‌از اسرائیل‌را ـ حتی‌در بهترین‌شرایط‌زندگی‌ـ از خردسالی‌به‌كودك‌تلقین‌می‌كند و هم‌چنین‌بر محال‌بودن‌زندگی‌یهودی‌در پراكندگی‌تأكید می‌ورزد. تعلیم‌و تربیت‌صهیونیستی‌ستم‌ها و كشتارهایی‌را كه‌یهودیان‌در طول‌تاریخ‌در معرض‌آن‌بوده‌اند، در كانون‌توجه‌ قرار می‌دهد كه‌نزدیك‌ترین‌آن‌ها وقایعی‌است‌كه‌در طی‌دوره‌ی‌قدرت‌نازی‌ها به‌اجرا درآمد. صهیونیزم‌مصمم‌است‌كه‌این‌وقایع‌را تا سرحِدّ روایات‌اساطیری‌بزرگ‌كند و آن‌چه‌را كه‌عقده‌ی‌«هلوكاوست‌» نامیده‌می‌شود، نزد یهودیان‌تثبیت‌نماید.

دستگاه‌تعلیم‌و تربیت‌صهیونیستی‌احساس‌نارضایتی‌از زندگی‌بدون‌هویت‌یهودی‌در خارج‌از اسرائیل‌را ـ حتی‌در بهترین‌شرایط‌زندگی‌ـ از خردسالی‌به‌كودك‌تلقین‌می‌كند و هم‌چنین‌بر محال‌بودن‌زندگی‌یهودی‌در پراكندگی‌تأكید می‌ورزد.

در حالی‌كه‌موارد فوق‌انگیزه‌های‌منفی‌برای‌مهاجرت‌را شكل‌می‌دهد، انگیزه‌های‌مثبتی‌نیز وجود دارد كه‌تعلیم‌و تربیت‌یهودی‌آن‌ها را به‌خدمت‌می‌گیرد و در تحریك‌و تهییج‌احساسات‌جوانان‌برای‌مهاجرت‌، اسكان‌و عمران‌مناطق‌اشغالی‌و ایجاد دولت‌از آن‌ها استفاده‌می‌كند.

به‌این‌علّت‌فرد یهودی‌كه‌با این‌باور رشد كرده‌است‌، در برابر انتخابی‌دشوار قرار می‌گیرد: مهاجرت‌كند یا زندگی‌همراه‌با كابوس‌نابودی‌، شبحِ شكنجه‌و احساس‌گناه‌را برگزیند؛ گناهی‌كه‌از احساس‌سرپیچی‌از یك‌فریضه‌ی‌دینی‌یا قومی‌كه‌در ایجاد حكومت‌موعود است‌، ناشی‌می‌شود.

در سالنامه‌ی‌1974 اسرائیل‌، هدف‌تعلیم‌و تربیت‌یهود در دیاسپورا به‌صورت‌زیر ترسیم‌شده‌است‌:

«بر تعلیم‌و تربیت‌یهودی‌در دیاسپورا واجب‌است‌كه‌جوانان‌را به‌گونه‌ای‌تربیت‌كند كه‌در رؤیای‌وطن‌و صهیونیزم‌بسر ببرند و دریابند كه‌عظیم‌ترین‌انقلاب‌در تاریخ‌انسان‌در اسرائیل‌روی‌داده‌است‌.

مدارس موسسه ملتن:

یکی از مهم ترین مدارس وابسته به صهیونیزم بین الملل مدارس وابسته به موسسه آمریکایی اسراییلی ملتن است. این‌موسسه‌شعار خود را «آموزش‌دین‌یهود از طریق‌هنر» قرار داده‌است‌و می‌كوشد مفاهیم‌دینی‌، اصول‌انتزاعی‌و ارزش‌های‌اخلاقی‌خود را دور از چارچوب‌های‌كلیشه‌ای‌و با «رویكردهای‌خلاّق‌» به‌دانشجویان‌و دانش‌آموزان‌خود آموزش‌دهد.

‌هنر و خلاقیت‌ هنری‌به‌عنوان‌یكی‌از مهم‌ترین‌ابزارهای‌نظام‌تعلیم‌و تربیت‌صهیونیستی‌برای‌جامعه‌پذیری‌سیاسی‌یهودیان‌می‌باشد

برنامه‌ی‌درسی‌و روند آموزشی‌و پرورشی‌این‌مؤسسه‌صرفاً بر مبنای‌تجربه‌و آزمون‌و خطا نیست‌؛ بلكه‌دارای‌پشتوانه‌ی‌علمی‌و تئوریك‌فراوانی‌است‌و سه‌دانشگاه‌و مؤسسه‌ی‌آموزشی‌عالی‌، پشتیبانی‌علمی‌و

آموزش صهیونیستی

برنامه‌ریزی‌آن‌را بر عهده‌دارند. این‌امر نشان‌گر اهمیت‌امر آموزش‌در این‌سطوح‌است‌. «دانشگاه‌عبری‌اورشلیم‌در فلسطین‌اشغالی‌»، «دانشگاه‌ایالتی‌اوهایو ایالات‌متحده‌» و «مركز ملتن‌در مدرسه‌علوم‌دینی‌نیویورك‌» به‌صورت‌یك‌ائتلاف‌، برنامه‌های‌درسی‌و روند آموزش‌این‌مؤسسه‌را برنامه‌ریزی‌و هدایت‌می‌كنند.

نكته‌قابل‌ذكر آن‌است‌كه‌این‌مؤسسه‌در ارائه‌ی‌مفاهیم‌دینی‌به‌مخاطبان‌خود با تكیه‌بر اصول‌و روش‌های‌جدید روان‌شناختی‌، زیبایی‌شناختی‌و تعلیم‌و تربیت‌عمل‌می‌كند.

هم‌چنین‌محور مهم‌فعالیت‌این‌مؤسسه‌، ارائه‌ی‌ارزش‌ها و مفاهیم‌دینی‌در «الگویی‌شاد و خلاّق‌» است‌. برنامه‌ریزان‌این‌مؤسسه‌به‌جای‌توجه‌صِرف‌به‌اصول‌غامض‌و انتزاعی‌دین‌یهود و بیان‌داستان‌های‌تكراریِ محیرالعقول‌و قدیمی‌(كه‌اكثر آنان‌نیز تحریف‌شده‌است‌)، می‌كوشند با روش‌های‌شاد و خلاّق‌، نوعی‌هویت‌جمعی‌را میان‌دانش‌آموزان‌خود ایجاد نمایند.

مسأله‌ی‌پیش‌روی‌دست‌اندركاران‌این‌مؤسسه‌بسیار دشوار است‌. ایشان‌علاوه‌بر این‌كه‌می‌بایست‌تلاش‌نمایند، ارزش‌های‌اعتقادیِ فردیِ دانش‌آموزان‌و مخاطبان‌را در آن‌ها درونی‌سازند؛ با این‌مسأله‌روبرو هستند كه‌باید «جامعه‌سازی‌» نیز در همین‌برهه‌پدید آید. مخاطبانِ مؤسسه‌اكثراً در ایالات‌متحده‌زندگی‌می‌كنند و شهروند آمریكا می‌باشند. هدف‌اصلی‌این‌مؤسسه‌این‌است‌كه‌علاوه‌بر هویت‌آمریكایی‌به‌هویت‌اسرائیلی‌فرد نیز توجه‌گردد و در حقیقت‌آنان‌را وارد جامعه‌ی‌معنوی‌و ایمانی‌یهود كه‌تبلور آن‌را در اسرائیل‌می‌توان‌دید، نمایند. از نظر دست‌اندركاران‌مؤسسه‌ی‌مذكور این‌امر نیز

آموزش صهیونیستی

محقق‌نمی‌شود مگر با تلاش‌برای‌ خلق‌هویت‌. برنامه‌های‌مؤسسه‌ی‌ملتن‌به‌ویژه‌در تابستان‌در «ارودگاه‌راماح‌» (Ramah Camp) ، در ویسكانسین‌ایالات‌متحده‌برگزار می‌گردد و دانش‌آموزان‌از 7 تا 19 سال‌را در برمی‌گیرد.

نقطه‌ی‌بسیار كلیدی‌در این‌برنامه‌ی‌آموزشی‌، توجه‌به‌امر هویت‌سازی‌است‌. هویت‌، طبق‌آخرین‌نظرات‌فلسفی‌و جامعه‌شناختی‌امری‌«برساخته‌» (Construct) است‌. یعنی‌این‌كه‌می‌توان‌آن‌را نیز، حتی‌دوباره‌تعریف‌كرد و بازسازی‌نمود. مهم‌ترین‌زمان‌در هویت‌سازی‌، «دوران‌جامعه‌پذیری‌» یعنی‌دوران‌كودكی‌و نوجوانی‌است‌. بنابراین‌نكته‌مهم‌برای‌طراحان‌این‌برنامه‌ی‌آموزشی‌، خلق‌هویتی‌به‌نام‌هویت‌جمعی‌یهودیان‌و ارزش‌سازی‌برای‌آنان‌درباره‌ی‌كشور اسرائیل‌، به‌عنوان‌وطن‌حقیقیشان‌است‌. هویت‌، امری‌نیست‌كه‌با شعار و مونولوگ‌ایجاد شود. «تواین‌هستی‌» و... بدترین‌روش‌برای‌آموزش‌هویت‌است‌.

هویت‌از نگاه‌برنامه‌ریزان‌ملتن‌امری‌است‌كه‌باید در فرایند جامعه‌پذیری‌، با مشاركت‌جمعی‌و خلاقیت‌فردی‌ساخته‌شود.

تأكید این‌مؤسسه ‌بر اهمیت‌نقش‌هنر در آموزش‌دین‌یهود است‌و نشان‌می‌دهد كه‌هنرهای‌خلاّق‌می‌توانند مكمل‌تمامی‌زمینه‌های‌مطالعاتی‌دین‌یهود از جمله‌متون‌یهودی‌(تورات‌، تلمود و...)، تاریخ‌تمدن‌و فرهنگ‌یهود و هم‌چنین‌مقوّم‌و استحكام‌بخش‌وجه‌عملیِ تئوریِ سیاسی‌و اجتماعی‌صهیونیزم‌بین‌الملل‌یعنی‌اسرائیل‌باشند.

هدف‌آموزشی‌این‌مؤسسه‌، دستیابی‌دانش‌آموز یهودی‌به‌تعاریف‌صحیح‌ از مسائل‌سیاسی ‌و هم‌چنین‌درك‌صحیح‌و خلاقانه‌ی‌او از مسائل‌مذهبی‌است‌. هر یك‌از مسائل‌ذیل‌به‌عنوان‌یك‌اصل‌بنیادین‌، مورد توجه‌قرار گرفته‌، كه‌یك‌كودك‌و یا نوجوان‌به‌عنوان‌عضو جامعه‌یهودی‌، هویت‌خویش‌را با آنان‌تعریف‌نموده‌و در ضمیر خودآگاه‌و ناخودآگاه‌خویش‌با آنان‌همگرایی‌و همنوایی‌نشان‌دهد.

برنامه درسی  مدارس وابسته به این موسسه سه نکته اصلی را به عنوان اصول اصلی تربیت صهیونیستی اعمال می کند:

1-لزوم بازگشت به فلسطین اشغالی به عنوان ارض موعود و تکمیل هویت یهودی با این مهاجرت و  توجیه ارتکاب هر جنایتی جهت دسترسی به این ارض

2-برتری نژاد یهود بر تمامی نژادها و وعده الهی بر برگزیدگی این قوم

3-لزوم  بازسازی هیکل سلیمان جهت نزول مسیح موعود در تورات به جای مسجد الاقصی

هدف‌آموزشی‌این‌مؤسسه‌، دستیابی‌دانش‌آموز یهودی‌به‌تعاریف‌صحیح‌ از مسائل‌سیاسی ‌و هم‌چنین‌درك‌صحیح‌و خلاقانه‌ی‌او از مسائل‌مذهبی‌است‌.

نتیجه :اگرچه مبادی و مبانی نظری صهیونیزم بسیار غیر منطقی ،خشن و در جهان مدرن غیر قابل قبول است،اما دستگاه تعلیم وتربیت بین المللی صهیونیزم با استفاده از آخرین روشهای روانشناسی و ابزار هنر در کلاسها ی درس و اردوهای  تفریحی آن راتئوریزه و توجیه می کند.این مساله به همراه رویکرد مشارکت،خلاقیت و هویت جمعی است.این ظرفیتها به گونه ای است که قابلیت تبدیل کودکی پاک به انسانی خشن و بیرحم دربرابر فلسطینیها را ایجاد و غصب، قتل و تجاوز را توجیه می نماید.

سید حسین زرهانی

گروه جامعه و سیاست