تبیان، دستیار زندگی
ادامه مطلب آشفتگی میل ها و غرایز(1):ما در كشور خودمان می‏بینیم چه كسانی از آن طرفداری می‏كنند...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آشفتگی میل ها و غرایز(2)

آشفتگی

ادامه مطلب آشفتگی میل ها و غرایز(1):

ما در كشور خودمان می‏بینیم چه كسانی از آن طرفداری می‏كنند، چه از این‏ بهتر كه خود را در اختیار دل، و دل را در اختیار هوس قرار دهیم و در عین حال عمل ما اخلاقی و انسانی شمرده شود و نام ما در لیست محصلین اخلاقی‏ اجتماعی قرار گیرد، هم فال است و هم تماشا، هم كامجوئی است و هم‏ خدمت به نوع، هم تن پروری است، و هم اصلاح نفس، هم شهوت است و هم‏ اخلاق، بی شباهت به عشق مجازی كه در میان برخی از متصوف مابان خودمان‏معمول بوده نیست، چه از این بهتر كه آدمی از مصاحبت شاهدی زیبا روی‏ بهره‏مند گردد و این كار او سلوك الی الله شمرده شود! نتیجه چه شد؟ از اول معلوم بود. آیا بیماریهای روانی معدوم شد؟ آرامش روحی جای اضطراب و دلهره را گرفت؟ خیر متأسفانه نتیجه معكوس‏ بخشید، بدبختی بر بدبختیهای پیشین افزود، تا آنجا كه بعضی از پیش‏ قدمان آزادی جنسی كه تیز هوشتر بودند سخن خود را به صورت تفسیر و تأویل پس گرفتند، گفتند از حدود مقررات اجتماعی چاره‏ای نیست غریزه را از تمتعات جنسی نمی‏توان بطور كامل ارضاء و اشباع كرد، باید ذهن را متوجه مسائل عالی هنری و فكری كرد و غریزه را بطور مستقیم بسوی این امور هدایت نمود، فروید یكی از این‏ افراد است .

اخلاقی كه امثال راسل از آن تبلیغ می‏كنند و نام آنرا اخلاق نوین‏ گذاشته‏اند همان است كه ثمره‏اش آشفتگی بیش از پیش غرائز و تمایلات‏ است و بر خلاف مدعای آنها كه اخلاق كهن را متهم به آشفته ساختن روح‏ می‏كنند ، سیستم اخلاقی خود آنها سزاوار این اتهام است. امروز پدیده‏های اجتماعی خاصی و به عبارت دیگر مشكلات اجتماعی مخصوصی‏ پیدا شده كه افكار علماء اجتماع را به خود مشغول داشته است. در جامعه امروز جوانان بطور محسوسی از ازدواج شانه خالی می‏كنند، حاملگی و زائیدن و بچه بزرگ كردن بصورت امر منفوری برای زنان در آمده‏ است. زنان به اداره امر خانه كمتر علاقه نشان می‏دهند، ازدواجهائی كه نمونه وحدت روح است جز در میان طبقاتی كه به مقررات اخلاق كهن‏

پایبندند كمتر دیده می‏شود، جنگ اعصاب بیش از پیش رو به افزایش است‏ بالاخره آشفتگی روحی عجیبی محسوس و مشهود است. گروهی می‏خواهند این عوارض را لازمه قهری انقلاب صنعتی جدید بدانند و راه برگشت را بدین وسیله ببندند، در صورتیكه اینها ربط زیادی به زندگی‏ صنعتی و از میان رفتن زندگی كشاورزی ندارد. این عوارض ناشی از یك نوع به اصطلاح انقلاب فكری است و افراد خاصی‏ هستند كه مسئولیت عمده این بدبختی بشریت را دارند. راسل در گفتار خود دچار تناقض گوئیها می‏گردد، گاهی سخت از آزادی‏ جنسی حمایت می‏كند كه در شماره‏های پیش برخی عبارات او را نقل كردیم، و گاهی اجبارا لزوم یك سلسله حدود و قیود اجتماعی را دراین زمینه می‏پذیرد. ما برای اینكه سخن طولانی نشود از نقل و انتقاد آنها خودداری می‏كنیم. حقیقت این است كه اشباع غریزه و سركوب نكردن آن یك مطلب است، و آزادی جنسی و رفع مقررات و موازین اخلاقی مطلب دیگر، اشباع غریزه با رعایت اصل عفت و تقوی منافی نیست بلكه تنها در سایه‏ عفت و تقوی است كه می‏توان غریزه را به حد كافی اشباع كرد و جلو هیجان‏های بیجا و ناراحتیها و احساس محرومیتها و سركوب شدن‏های ناشی از آن هیجانها را گرفت. به عبارت دیگر "پرورش" دادن استعدادها غیر از "پر دادن" به‏

هوسها و آرزوهای پایان ناپذیر است.

یكی از مختصات و  امتیازات انسان از حیوانات این است،  كه دو نوع میل‏ و تمنا در بشـــــر ممكن است پیدا شود،  تمناهای صادق،  تمناهای كاذب. تمناهای صادق همانها است كه مقتضای طبیعت اصلی است، در وجود هر انسانی طبیعت میل به صــــــــــیانت ذات، به قدرت و تسلط، به امور جنسی، به‏ غذا خوردن و امثال اینها هست، هر یك از این میلها هــدف و حكمتی دارد، بعلاوه همه اینها محدودند ولی همه اینها ممكن است زمینه یك تمنای كاذب‏ واقع شوند، اشتهای كاذبی كه افراد

در مورد خوردنیها پیدا می‏كنند مشهور و معروف همه است.

در بعضی از میلها و غرائز كه غریزه جنسی از آنها است این تمنا غالبا بصورت یك عطش روحی در می‏آید، یعنی قناعت و پایان پذیری را در آن راه‏ نیست. غریزه طبیعی را می‏توان اشباع كرد ، اما تمنای كاذب خصوصا اگر شكل عطش‏ روحی به خود بگیرد، اشباع پذیر نیست . اشتباه كسانیكه برای جلوگیری از سركوبی غرائز و به منظور رشد استعدادها، رژیم اخلاق آزاد را باصطلاح پیشنهاد كردند ناشی از این است كه این‏ تفاوت شگرف انسان و حیوان را نادیده گرفتند و به این جهت توجه نكردند كه میل به بی نهایت در سرشت انسان نهفته است، انسان چه در زمینه پول‏ و اقتصاد، چه در زمینه سیاست و حكومت و تسلط بر دیگران و چه در زمینه امور جنسی اگر زمینه مساعدی برای پیشروی ببیند در هیچ حدی توقف‏ نمی‏كند، خیال كردند كه حاجت جنسی در وجود بشر فی المثل نظیر حاجت‏ طبیعی هر كسی به ادرار و خالی كردن مثانه است، منع و حبس ادرار از نظر پزشكی مضرات فراوانی دارد، اما خالی كردن آن حدود و شرائطی ندارد. اگر فرضا كسی قدم به قدم در كوچه‏ها و خیابانها محل مناسب و پاكیزه و مجانی‏ برای ادرار بیابد بیش از مقدار حاجت به آنها توجهی نخواهد كرد .

نهایت جهالت است كه غریزه جنسی ، یا غریزه قدرت طلبی یا پول پرستی‏ بشر را از این قبیل بدانیم و توجه خود را تنها به جنبه‏های محرومیت و اشباع نشدن غریزه معطوف كنیم و عوارض حیرت آور و پایان ناپذیر جهت‏ مخالف را نادیده بگیریم.

اگر انسان در این زمینه‏ها مانند حیوانات ظرفیت محدود و پایان‏پذیری‏ می‏داشت احتیاجی نبود نه بمقررات سیاسی و نه بمقررات اقتصادی و نه‏ بمقررات جنسی، از نظر اخلاقی نیز نه نیازی به اخلاق سیاسی و اجتماعی بود، نه به اخلاق اقتصادی و نه به اخلاق جنسی، همان ظرفیت محدود طبیعی همه‏ مشكلات را حل می‏كرد. اما همچنانكه از مقررات و اخلاق محدود كننده، در روابط اجتماعی و امور اقتصادی و از "عفت و تقوی سیاسی و اجتماعی" گریزی نیست، از مقررات و اخلاق محدود كننده جنسی و از "عفت و تقوی جنسی" نیز گریزی‏ نمی‏باشد.

برگرفته از کتاب اخلاق جنسی برای اسلام و جهان غرب از شهید استاد مرتضی مطهری

جهت سفارش این کتاب و سایر کتابهای شهید استاد مرتضی مطهری با بخش فروشگاه اینترنتی تبیان به شماره تلفن 81202305 - 021 یا 81202306 - 021 تماس حاصل نمایید.

تنظیم برای تبیان: پایدار


جهت خرید کتب حکمت و عرفان کلیک نمایید.

جهت خرید کتب اسلامی کلیک نمایید.

جهت خرید کتب ادبی کلیک نمایید.

جهت خرید اشتراک کتاب کلیک نمایید.

جهت خرید نرم افزارهای تبیان کلیک نمایید.

جهت خرید نرم افزار های چند رسانه ای کلیک نمایید.