تبیان، دستیار زندگی
گشته‌ام بیمار غربت، درد درمانم شده همدمم در کنج عزلت، آه سوزانم شده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بیمار غربت

امام حسن مجتبی

گـشـتـه‌ام بـیـمـار غـربـت، درد درمـانـم شــده
هــمـدمم در کـنـج عزلت، آه سوزانم شده

مـجـتـبـایـم، آن کـه از بـی یاری و بی همدمی

آه، تــنـهـا مـحـرم اسـرار پــنـهـــانـم شـده

مـی‌کـنـم در خـانـه خـود هـم به غـربت زندگی

مـن نـدانم با چه جرمی خانه، زندانم شده؟

مـرد را در خـانـه، همسر محرم راز است و من

مــحــرم رازم دریـغــا قـاتـآل جــانــم شـده!

مـی‌خـورم هـر روز از زخـم زبــان خــون جـگــر

هــر شـب از بی یاوری‌، شام غریبانم شده

رهـبـر تـنـهـای تـاریـخـم، کـه بـیش از هـر گناه

بــی‌گـنـاهــی بـاعــث رنـج فـراوانـم شــده

از همه نزدیکتر بر من که شده همسر، به زهر

مــیـزبــان روزه لــب‌هـای عـطـشـانـم شده

وارث صـبـر پـدر گـشتـم کـه در طـفلی به ظلم

مـادرم نـقـش زمـین در پیش چشمانم شده

بـا زبــان حـال مـی‌گـویــم، کـه در دیـوان عــدل

مــدرک مــظـلـومـی مـن، قـبـر ویرانم شده

ظـلـم بـی تــکـرار در تـاریـخ مـظـلـومـان دهــر

قــصـّـه بــعـد از شـهـادت، تـیـربـارانـم شده

گـفـت جـدّم کـور در مـحـشـر نـخـواهـد آمـدن

در جهان با معرفت، چشمی که گریانم شده

دارد امــیــد شـفـــاعــت در جــزا بــر مــادرم

آن کــه بـا اخـلاص در دنـیـا ثـنـاخـوانـم شده

"محمد موحدیان"امید

تنظیم تبیان: هدهدی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.