تبیان، دستیار زندگی
ز احمد تا احد یک میم فرق است جهانی اندراین یک میم غرق است یقینا میم احمد میم مستی ست که سر مست از جمالش چشم هستی ست
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مثنوی محمد(ص)

رحلت پیامبر اکرم(ص)

ز احمد تا احد یک میم فرق است

جهانی اندراین یک میم غرق است

یقینا میم احمد میم مستی ست

که سر مست از جمالش چشم هستی ست

-

زاحمد هردو عالم آبرو یافت

دمی خندید و هستی رنگ و بو یافت

اگر احمد نبود آدم کجا بود

خدا را آیه ای محکم کجا بود

چه می پرسند کاین احمد کدام است

که ذکرش لذت شرب مدام است

-

همان احمد که آوازش بهار است

دلیل خلقت لیل و نهارست

همان احمد که فرزند خلیل است

قیام بتشکنها را دلیل است

همان احمد که ستار العیوب است

دلیل راه و علام الغیوب است

-

همان احمد که جامش جام وحی است

به دستش ذوالفقار امر و نهی است

همان احمد که ختم الانبیا شد

جناب کنت و کنز مخفیا شد

همان اول که اینجا آخر آمد

همان باطن که بر ما ظاهر آمد

-

همان احمد که سرمستان سرمد

بخوانندش ابوالقاسم محــــــــــــــــــمد (ص)

محمد میم و حا ء و میم و دال است

تدارک بخش عدل و اعتدال است

محمد رحمه للعالمین است

کرامت بخش صد روح الامین است

-

محمد پاک و شفاف و زلال است

که مرات جمال ذوالفقار است

محمد تا نبوت را برانگیخت

ولایت را به کام شیعیان ریخت

ولایت باده ی غیب و شهود است

کلید مخزن سر وجود است

-

محمد با علی روز اخوت

ولایت را گره زد بر نبوت

محمد را علی آینه دارد

نخستین جلوه اش در ذوالفقار است

زندیاد محمد رضا آقاسی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.