تبیان، دستیار زندگی
در قسمت قبل خاطرات روبرت بایر را از عملیات استشهادی علیه سفارت آمریكا در بیروت خواندید. این جاسوس سیا ماموریت داشت تا گروه های مبارز لبنانی را شناسایی كند و در این میان دستیابی به شخصی به نام عماد مغنیه وظیفه اصلی او بود. در اولین سال گذراندن دور
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خاطرات جاسوس سیا از جستجوی ردپای «عماد مغنیه»(2)

روبرت بایر

در قسمت قبل خاطرات "روبرت بایر " را از عملیات استشهادی علیه سفارت آمریكا در بیروت خواندید. این جاسوس سیا ماموریت داشت تا گروه های مبارز لبنانی را شناسایی كند و در این میان دستیابی به شخصی به نام "عماد مغنیه " وظیفه اصلی او بود.

در اولین سال گذراندن دوره آموزش زبان عربی ام در واشنگتن، از میان دانشجویان جوان فلسطینی ،یك دوست پیدا كردم . او كه از همكاری من با سیا هیچ اطلاعی نداشت ، در آموختن زبان عربی به من كمك كرد . من هم در یادگیری زبان انگلیسی به او كمك می كردم. ما با هم به مشروب فروشی های منطقه "جورج تاون " می رفتیم و او شیوه آشپزی عربی را به من می آموخت. اما آنچه كه روابط ما را تثبیت كرد، كمك من در نگارش مقاله ای بود كه در نهایت بورسیه تحصیل در یك مركز آموزشی شناخته شده را برای او به ارمغان آورد . زمانی كه هنگام ترك واشنگتن فرا رسید، او مرا به كناری كشید و گفت كه یكی از برادرانش در شهری كه من به آنجا مامور شده ام، زندگی می كند . من برادر او را خالد می نامم . او آدرس و تلفن خالد را به من داد و افزود كه او بصورت محرمانه می تواند هر گونه مشكل امنیتی مرا حل و فصل كند .

اندكی پس از رسیدن، من با او تماس گرفتم و او نیز به سرعت پذیرفت كه دیداری با من داشته باشد . من دریافتم كه خالد عضو یك گروه تروریستی فلسطینی است و هر دوی ما می دانستیم كه در صورت افشای روابط وی بایك مامور سیا، خالد موقعیتش را از دست خواهد داد . اما او ریسك چنین وضعیتی را بدلیل صحبتهای برادرش پذیرفت و این اولین درسی بود كه من در خاورمیانه آموختم:

 شما یك فرد را استخدام نمی كنید ، بلكه شما خانواده ها ، عشیره ها و قومیتها رانیز به استخدام خود در می آورید.

در اواخر یك شب كه ما با خودرو در حال گردش در شهر بودیم( در گذشته ما تنها به پیاده روی محرمانه ، اقدام می كردیم) او به نحوی عجیب ساكت بود و فقط در فاصله میان صحبتهای من می خندید و سرانجام مجبور شد آنچه را كه می خواست، بازگو كند. او گفت كه دفتر مخفی ابونضال را یافته و گمان می كرد كه عملیاتهای تروریستی از آنجا رهبری می شود .

پرچم لبنان

خالد برای هیجانش حق داشت ابونضال یكی از افراد شناخته شده در لیست افراد مورد نظر سیا بود. یك قاتل خونسرد كه تلاش كرده بود سفیر اسرائیل در انگلستان را ترور كند تا زمینه پایان اشغالگری جنوب لبنان توسط اسرائیلها در 6 ژوئن 1982 میلادی فراهم گردد و سراسر منطقه دیگر به سوی جنگ پیش نرود. ما می دانستیم كه او ممكن است مجدداً دست به چنین كارهایی بزند و فرصتی مناسب در اختیار همه بوجود آمده بود .

هنگامیكه خالد از خودرو پیاده می شد، آدرس دفتر ابونضال را به من داد. بدون گفتن چیزی به جان ، من روز بعد آدرس را مورد بررسی قرار دادم و در اطراف آن منطقه به گشت و گذار پیاده پرداختم . اگر چه آنجا یك ساختمان سه طبقه بود و این وضعیت در آن منطقه، عادی به نظر می رسید،اما یك نگهبان با تفنگی اتوماتیك در دهلیز تاریك داخل ساختمان به نگهبانی می پرداخت. موضوعی كه از خارج آنجا، به زحمت قابل مشاهده بود. از آنجایی كه هیچ چیزی نشان از وجود یك اداره دولتی نمی داد تا حضور یك مامور مسلح را توجیه كند ،من تا حدود زیادی به درست بودن گفته های خالد اطمینان یافتم .

دو خانه دیگر دارای دیوار مشترك بادفتر ابونضال بودند. اگر شما می توانستید به یكی از آن دو آپارتمان دسترسی داشته باشید ، این امكان وجود داشت كه با سوراخ كردن دیوار با یك مته بدون صدا ، میكروفنی را در ساختمان مجاور نصب كرد. این كار می توانست به عنوان بخشی از عملیات به شمار رود. بعلاوه امكان تقویت صداها نیز با یك دستگاه الكترونیكی ویژه وجود داشت .

در دفتر كاری ما جان پس از شنیدن برنامه ام با چشمانی گشاده ، به من زل زد و گفت : به هیچ وجه ، مقامات مسئول با اینكار موافقت نمی كنند .

من كه فكر می كردم سوء برداشتی بوجود آمده پرسیدم: آنان چه كاری را پیشنهاد می نمایند؟ چرا كه من با یافتن یك عامل برای اجاره آپارتمانی در یكی از دو خانه مجاور ، استفاده از یك گروه فنی سوراخ كردن دیوار و نصب میكروفون خواسته ام را عملی خواهد كرد .

اما جان چنین گفت: "شما باید در تصمیم گیری هایتان به حساسیت های سیاسی ، توجه كنید . این كشور از اهمیت زیادی برای ایالات متحده برخوردار است. هیچكس نمی خواهد با انجام یك عملیات خطرناك و پر ریسك آمریكا را در انزوا قرار دهد . بعلاوه چنین كاری به منزله ایجاد مانع در راه ایجاد صلح است . "

جان به روشنی برایم توضیح داد كه شخصاً باید هماهنگی لازم سیاسی را انجام دهم و من هم دیگر تمایلی به ادامه بحث نداشتم .

سازمان سیا

من دریافته بودم كه جان، مدلی از مدیران جدید محافظه كار و خطر گریز سیا در واشنگتن و سراسر دنیا می باشد . اما آیا من می توانم با آنان سالها كار كنم؟ من چنین فكر نمی كردم و به یك دلیل مهم بمب گذاری در سفارت ما در شهر بیروت فكر مرا به شدت به خود مشغول نموده بود.

از لحاظ رسمی ، تحقیق در مورد این حادثه تداوم داشت ولی از لحاظ غیر رسمی ، همه اقدامات مرتبط به پایان رسیده بود. پس از دستگیری های اولیه توسط ماموران لبنانی، هیچ دلیل و مدرك قابل توجهی بدست نیامد. تیم بررسی كننده اف بی ای هم با جمع آوری اشیای باقیمانده ساختمان و كامیون در پلاستیكهای خود و برچسب زنی به آنها برای نگارش گزارش خویش رهسپار آمریكا شدند. اما در دولت و سازمان سیا تا زمان كتك زدن یك متهم تا سرحد مرگ ، اتفاق خاصی روی نداد. البته افسر اطلاعاتی سیا با وجود آگاهی از این شرایط ،هیچ گامی برای جلوگیری از مرگ وی بر نداشت وچه این داستان درست و یا نادرست باشد، ایالات متحده همه روابط خود را با دولت لبنان قطع كرد .

لبنانی ها تنها شدند، اما نظیر اف بی آی آنان نتوانستند راننده كامیون، صاحب آن و نوع مواد منفجره را شناسایی نمایند . 6 ماه پس از بمب گذاری، آنان گزارشی نهایی را منتشر نمودند كه در آن بدون دلایل مستند مجموعه ای از اتهامات سیاسی را به دشمنان رئیس جمهور لبنان- امین جمیل- نسبت دادند: سوریه ، ایران، جنبش فتح ،یاسر عرفات و سه گروه دیگر فلسطینی. آنان حتی قصد داشتند كه بدون هیچ پشتوانه ای، نام یكی از رقبای سیاسی امین جمیل را نیز در این گزارش درج كنند و البته در نهایت هیچ كس به این گزارش توجهی نكرد .

در این میان ، كاخ سفید و وزارت خارجه آمریكا به موضوعات دیگری فكر می كردند: البته این موضوع نه خروج نیروهای اسرائیلی از بیروت در آگوست 1982 میلادی بود و نه ورود نیروهای چند ملیتی به رهبری آمریكا چند ماه پس از آن و نه حتی لغو معاهده میان لبنان و اسرائیل در 17 می 1983 كه با میانجی گری آمریكا منعقد شده بود. آنان دریافته بودند كه لبنان یك دولت مقتدر و فعال ندارد .پس از خروج اسرائیلی ها و پایان حمایت سوریه از حامیانش ، آخرین نشانه های قدرت و نفوذ دولت مركزی همانند یك آدم برفی در بیابان از بین رفت. لذا فاجعه ای در آستانه رخ دادن بود .

ادامه دارد...

منبع: خبرگزاری فارس