گرانی کجایی که یادت به خیر!
گرانی کجا بود. بالای سر ما بود؛ و همه به خوبی و خوشی زیر سایهاش روزگار میگذرانیم. هنوز امید زنده است و نفس میکشد. مصاحبه های مدیران را که میشنوی همه چیز آرام است. البته که شنیدهایم پول، پول میآورد و شاید از این جهت است که برخی ساکت مینشینند.
راستی از سکوت گفتیم برخی مواقع ما از گفتههایمان ناراحت میشویم ولی تا حالا شده که از گفتههایی که بیان نکرده ایم ناراحت باشیم. اینجاست که دست برخی جلوی وجدان رو میشود، بگذریم؛ و صد البته که هر چه قیمت اجناس و کالا و خدمات بالاتر رود، ایشان خرسند میشوند. خدا را شکر انبارهایشان نیز تا سقف پر است و صبح به صبح روزنامهها را مطالعه میکنند و تحلیل گر نیز شدهاند. این سو نیز مردم در تکاپویند و برای یک لقمه نان از صبح علی الطلوع بیدار میشوند و تازگیها هم برای کار چندم فرم پر کردهاند. خلاصه همه چیز با هم جور درآمده است. رسانه هم یکی از کاربردهایش که همانا سرگرمی برای شهروندان است تا حداقل لحظات خوبی برای آنها محیا کند که به کل فراموش کرده است...
این نیز بماند.
ولی تا دلتان بخواهد دوربین جلوی چهره مبارک مسئولین روشن است و حرفهای قشنگ. البته اجر مسئولینی که برای رضای خدا تمام تلاششان را میکنند با خدا که تعدادشان نیز کم نیست. ولی درد جامعه هم کم نیست. گرانی کجا بود. بالای سر ما بود.
در این مقاله قصد آن نیست که مشکلات بزرگ نمایی شود ولی ظاهراً برخی مواقع مشکلات کوچکتر از آن چه هست نشان داده میشود. گرانی کجا بود. مادر بزرگی داشتم که در یکی از همین روزهای خوب و خوش به اتفاقشان اخبار میدیدم که مسئول محترمی که دوربین جلوی چهرهی مبارکشان روشن بود تا سه بار تاکید کرد امسال پیش بینی لازم برای جلوگیری از گرانی شب عید شده است. از خدا که پنهان نیست از شما چه پنهان مادر بزرگم آهی کشید، گفتم چه شد؟ گفت: همیشه یکبار تاکید میکردند این بار سه بار تاکید کردند خدا عاقبتمان را ختم به خیر کند. گرانی کجا بود. بالای سر ما بود.
امسال از پارسال متفاوتتر شد. دیدیم. دیدند. میبینند به امید خدا. انتخابات را میگویم. شور حضورمردم، شعور سیاسی و اجتماعی و فرهنگی راه یافتگان به مجلس را میطلبد. هر وقت خیال مردم را راحت کردند خیال خودشان راحت شود. خیلی از مردم صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشتهاند با یکدیگر که رودربایستی نداریم. سال نو شده است و بچهها از پدرانشان انتظاراتی دارند. لباس نو و کفش نو و لحظات نو.
شور حضورمردم، شعور سیاسی و اجتماعی و فرهنگی راه یافتگان به مجلس را میطلبد. هر وقت خیال مردم را راحت کردند خیال خودشان راحت شود
پدر هم برنامه ریزی لازم را کرده است با همهی نداشته هایش. ولی خدا کند که تجربهاش دوباره تکرار نشود یعنی دوباره شرمنده زن و بچهاش نباشد و یعنی آنکه خستگی یک سال دوباره در وجودش ننشیند. خدمت به خلق یک فرصت است. اهل دل و اهل درد و اهل فهم و اهل عمل و اهل علم و اهل ایمان و خلاصه اهل میخواهد. خدا کند مسئولین اهلش باشند.
در این مقاله قصد آن نیست اقتصادی حرف زده شود چرا که لااقل من علمش را ندارم ولی میبینم بالا و پایین شدن قیمتها چگونه استرس ایجاد میکند. مردم دست به دعا هستند. خواستههایشان را از خدا میخواهند ولی حرکت هم میکنند و برکت را از او میخواهند. حرکت مردم را با همهی ابعادش همهی رسانهها نشان ندادند. ولی مردم هنوز هستند. گرانی کجا بود. بالای سرما بود.
رابطه بشر با پاداش رابطه ای هیجان انگیز است و هر انسانی پاداشی در ذهن خود انتظار دارد و هر انتظاری حرکتی میطلبد و خواستنی و سعی و تلاشی. امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میفرمایند:پاداش گرفتن به سختی کشیدن است و مسئولین پاداش کار خود را آرامش و آسایش مردم میدانند و حالا نوبت سختی کشیدن است. که البته این سختی کشیدن مقدس است. بی جواب هم نخواهد ماند. حداقل از سوی آفریدگار. البته حداکثر پاداشها به انتظار توست به فضل پروردگار. انسانیت تو را میخواند.
بین دو عید حضور، مردمانی پر شور آمدند و حضور را به ظهور رساندند و عید نو شدن سال جدید که در پیش رو داریم جای عیدی بزرگ خالی خواهد ماند که همانا داشتن وضعیت اقتصادی مناسب برای مردم عزیز این آب و خاک است؛ و ندای جهاد اقتصادی همیشه گوش جهادگران را بینا تر میطلبد. گرانی کجا بود. بالای سر ما بود
بین دو عید حضور، مردمانی پر شور آمدند و حضور را به ظهور رساندند و عید نو شدن سال جدید که در پیش رو داریم جای عیدی بزرگ خالی خواهد ماند که همانا داشتن وضعیت اقتصادی مناسب برای مردم عزیز این آب و خاک است؛ و ندای جهاد اقتصادی همیشه گوش جهادگران را بینا تر میطلبد. گرانی کجا بود. بالای سر ما بود.
گرانی هم از جنس بقیه نا عدالتیهاست. عده ای را چاق و عده ای را لاغر تر میکند. استرس برخی را روی دوش برخی دیگر میگذارد و برعکس به عمر عده دیگری میافزاید که برای وراث ثروتی بگذارند. تجربه کردهایم که عده ای چگونه در بازار خون مردم را به شیشه میکنند. پس کجا هستند کاسبانی که حبیب خدا نام گرفتهاند. واقع نگر باشیم. مردم برای تجربه کردن لحظاتی نو به بهانهی سال نو برای خرید به بازار و پاساژ و خیابان میآیند. برای خریدی به یاد ماندنی که لحظاتی خوش را کنار خانواده با هم تجربه کنند.
و نگاه همه ما به انصاف و خدا مداری یکدیگر دوخته شده است.
علی اصغر معبادی بخش اجتماعی تبیان