تبیان، دستیار زندگی
همانطور كه شما رفتید آنجا و اعلام حضور كردید و اصلا فرض را بر این می گیریم كه هیچ تیری هم شلیك نكرده باشید و بدون اینكه یك نفر اسیر و یا كشته بدهید بازگشتید، این پیروزی بسیار بزرگ است. ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جنگ

پیروزی بزرگ

یاد ایام (قسمت سوم)

یاد ایام (قسمت اول)

یاد ایام (قسمت دوم)

-تعداد نیروهایی كه در این عملیات استفاده شد چقدر بود؟

*محصولی:یگان ما حدود 400 نفر را وارد خاك عراق كرد كه این تعداد یك رقم بی‌سابقه ی بود زیرا تا آن زمان تنها گروههای 10 و 20 نفره برای شناسایی وارد عراق شده بودند اما ورود این تعداد افراد به خاك عراق یك كار خطرناكی بود.

بعد از ورود به عراق و عبور از مناطق پر پیچ وخم وكوهستانی به منطقه تحت نفوذ جلال طالبانی در كردستان عراق رسیدیم و در داخل خانه‌ها مستقر شدیم .آن منطقه آزاد بود و رژیم بعث به دلیل كوهستانی بودن به صورت زمینی نمی‌توانست وارد شود ،تنها بصورت هوایی بمباران می شد. بعد از استقرار كامل نیروها خود را برای مرحله بعدی عملیات آماده كردیم از آن تعداد نیروها یكسری رابه عنوان نیروی پشتیبان نگه داشتیم و بقیه را وارد عملیات كردیم.

لشكر6 ویژه پاسداران در محور اصلی عملیات كه من هم حضور داشتم در دوملان وارد عمل شد. بیشتر كارهای شناسایی را اطلاعات عملیات لشكر پاسداران كه مسئولیت آن با آقای راحمی كه در حال حاضر مسئولیت ایثارگران وزارت دفاع را دارند، برعهده داشت. یكسری از نیروهای كه در قسمت دوملان جهت كار اطلاعات استفاده شد از بچه‌های تخریب چی بودن تا بتوانند با منطقه كا ملا آشنا شوند و مسیر های كه می توان از طریق آن به پالایشگاه و تاسیسات آن نفوذ كرد را شناسایی كنند. در محور جبل جامبو هم نیروهایی ازتیپ هوابرد سپاه پاسداران با راهنمایی نیروهای اطلاعات عملیات لشكر6 عملیات كردند.

همانطور كه شما رفتید آنجا و اعلام حضور كردید و اصلا فرض را بر این می گیریم كه هیچ تیری هم شلیك نكرده باشید و بدون اینكه یك نفر اسیر و یا كشته بدهید بازگشتید، این پیروزی بسیار بزرگ است.

- هدف عملیات تنها پالایشگاه كركوك بود؟

*محصولی: تنها پالایشگاه نبود بلكه علاوه بر آن انهدام تاسیسات گسترده و عظیم نفتی مستقر در منطقه بایگور (بابا گورگور) و دملان و جبل بور و جمبور شامل چاه های نفتی و ایستگاه‌ پمپاژ به خطوط لوله نفتی و تاسیسات تفكیك و گاز و از اهداف عملیات بود همچنین انهدام قرارگاه سپاه هشتم و قرارگاه سپاه یكم عراق مستقر در گركوك، پادكان دارامان، مركز استراق سمع و جاسوسی، مركز تلویزیون و سازمان امنیت، پایگاه موشكی، مقر منافقین و ضد انقلابیون فراری، پایگاه‌های دشمن مستقر در روی ارتفاعات دملان و نیروگاه حرارتی برق كركوك جزو اهداف این عملیات بزرگ بود.

پالایشگاه کرکوک

پس از مشورت با فرماندهان قرارگاه تاكتیكی قرارگاه رمضان (كاك صالحی و كاك رحیمی) به این نتیجه رسیده شد كه پس از درگیری و تصرف پایگاه‌های دشمن در روی ارتفاعات دملان، ادوات نظامی را مستقر كرده و به داخل تاسیسات نفوذ نكنیم و با استفاده از مینی كاتیوشا ، خمپاره 120 ، خمپاره 81 و خمپاره60 و دوشكا و سلاح‌های دیگر بر تاسیسات و اهداف موردنظر اجرای آتش بكنیم. البته از طرف مقابل هم دشمن بر روی ما اجرای آتش نمود ولی فقط دو نفر از ما زخمی شد و یكی از نیروهای پیش مرگ كرد اتحادیه میهنی كشته شد.

-فیلم سینمایی كه در مورد عملیات كركوك ساخته شده به گونه ایی دیگر نشان می دهد؟

*محصولی:این فیلم متاسفانه خیلی متناسب با عملیات انجام شده نیست .البته در مورد نحوه اجرای این عملیات من با شما صحبتی نكردم . در ابتدای طراحی این عملیات قرار بر این بود كه نیروها وارد پالایشگاه بشوند وعمل كنند منتهی در لحظه آخر فرماندهی قرارگاه و سپاه تصمیمشان عوض شد و گفتند كه باید در خارج از پالایشگاه با دشمن درگیر شوید اما ما كه عمل كننده بودیم قبول نداشتیم و نظر بر حضور در داخل تاسیسات و انهدام از طریق تخریب داشتیم اما آنها به عنوان فرمانده مصلحت دیدند كه وارد پالایشگاه نشویم.

برداشت آنها این بود كه اگر هر چقدر هم آنجا را منهدم كنیم اما جنازه‌ای جا بگذاریم شیرینی عملیات از بین خواهد رفت برای اینكه این حركت یك عملیات نامنظم بود. فرماندهان نظرشان این بود همین كه نیروهای تا آن عمق از خاك عراق نفوذ كرده اند خود یك پیروزی بزرگ محسوب می شود البته این حرف موضوع مهمی بود .

این عملیات بازتاب بسیار گسترده ای هم داشت زیرا فقط اگر 400 نیرو وارد خاك عراق می شد و هركدام از آنها تنها یك

آقا

تیر هوائی می زدندو برمی گشتند و همین كه نشان دهند كه در منطقه حضور داشته اندخود یك پیروزی بزرگ محسوب می شد. بعد از بازگشت به ایران برای دادن گزارش عملیات خدمت حضرت آقا كه آن زمان رئیس جمهور بودند و هم آقای هاشمی كه ریاست مجلس را برعهده داشتن رسیدیم ، هر دو اینها خیلی مسرور و خوشحال بودند. به یاد دارم كه حضرت آیت الله خامنه ایی این جمله را فرمودند : همانطور كه شما رفتید آنجا و اعلام حضور كردید و اصلا فرض را بر این می گیریم كه هیچ تیری هم شلیك نكرده باشید و بدون اینكه یك نفر اسیر و یا كشته بدهید بازگشتید، این پیروزی بسیار بزرگ است.

در مورد شرح این عملیات من یك چیزی می‌گویم و شما یك چیزی می‌شنوید. ما وقتی كه شب از عملیات برگشتیم به دلیل اینكه آن قدر آتش هجمه زیاد بود كه تا ساعت ها آسمان اطراف پالایشگاه روشن بود آن هم در منطقه‌ای كه بسیار ناامن بود و هواپیماهای دشمن بالای سر ما در حال پرواز بودندو دائما در حال تعقیب و گریز بودیم. یعنی یك جا زیر درخت ها پنهان می‌شدیم ، در كنار رودخانه و .... به این سادگی هائی كه می‌گوئیم نیست، كار خیلی شاقی بود، یك جائی، در حین بازگشت یكی از بچه‌های ما از این موشك های رودوشی ضد هوائی همراهان داشتیم كه به سمت هلی‌كوپتر عراقی نشانه رفته بود كه من شیرجه رفتم روی او و مانع از كارش شدم. اگر یك لحظه غافل شده بودم و او موشك زده بود محل اختفاء ما لو می رفت و عراقی ها تمام منطقه ای كه در آن حضور داشتیم را با خاك یكسان می كردند.

عملیات كركوك باعث تقویت روحی رزمندگان و مردم ایران شد و برعكس آنچنان ترسی بر دشمنان ایجاد كرد كه ترمیم آن برای رژیم بعث بسیار سخت و دشوار بود. زیرا ما توانسته بودیم مسافت150 كیلومتر هوایی و 1000 كیلومتر زمینی در خاك عراق نفوذ كنیم، عملیات موفقیت آمیزی نیز انجام دهیم بدون اینكه حتی یك جنازه هم در عراق به جا بگذاریم.

-میزان تخریبی كه در این عملیات بر پالایشگاه كركوك وارد شد چقدر بود؟

تخریبچی

*محصولی:این عملیات در شب انجام شد و به دلیل اینكه در حال تعقیب وگریز با عراقی ها بودیم نمی توانستیم با سرعت زیادی حركت كنیم . لذا فردای عملیات از فاصله 15 كیلومتری به راحتی شعله های آتش در آسمان به راحتی دیده می شد و این نشان دهنده میزان تخریبی بود كه به پالایشگاه و تاسیسات وارد شده بود.

با توجه به موفقیت آمیز بودن این عملیات و نتیجه آن اشاره كردم كه ما اصرار داشتیم كه وارد پالایشگاه شویم و میزان تخریب را گسترش دهیم زیرا به همراه ما بهترین تخریب چی ها حضور داشتند همچون شهید عاصمی و حتی تخریب‌چی‌های زیادی از مدرسه عالی شهید مطهری كه طلبه بودند همراه ما بودند ولی خوب فرماندهی قرارگاه نظر دیگری داشت .

با این صحبت ها خاطره ای به ذهنم آمد. ما از قبل عملیات تمام نقشه ها و عكس های هوائی لازم را از مسیرها و محورها و هم از تاسیسات وپالایشگاه را تهیه كرده بودیم و مكان های كه باید مورد اصابت موشك و توپ قرار می گرفت را روی عكس ها ونقشه ها معین كرده بودیم و همه آنها داخل كوله پشتی همراه شهید عاصمی بود ایشان به نفر پشت سری خود گفته بود اگر من اسیر شدم با آرپی جی كوله پشتی و مرا بزن تا اطلاعات به دست عراق ها نیفتد. یادآوری این موضوعات، میزان ایثار و از خود گذشتگی این بچه های رزمنده ها را بهتر نشان می دهد.


ادامه دارد