سنگ تمام فوتبالیها برای هاشمیان

مقابل درب ورودی سالن آقایان مسجد جامع شهرك غرب چهره ای آشنا ایستاده بود که سعی می کرد ناراحتی و پریشانی اش را با لبخندهایی تلخ از چهره بزداید، تا از میهمانانی که برای عرض تسلیت در مراسم سوگ مادرش شرکت کرده بودند، تشکر کند.

وحید آن وحید همیشگی نبود، حق داشت، مادرش، نه بلکه مادری که سالها برایش پدری کرده را از دست داده بود. مادری که شریک روزهای تلخ و شیرین زندگی اش بود و امروز می بایست این فراغ تلخ و بزرگ را تحمل کند.

او 5 ساله بود که کمتر از یک سال پس از شهادت با شکوه برادرش، پدرش را هم از دست داد و در این سالها انسی ویژه با مادرش گرفته بود اما رسم زندگی این است و وحید چاره ای جز تحمل این غم سنگین ندارد.

عقربه های ساعت هنوز روی 15:30 قرار نگرفته بود که بسیاری از بزرگان ورزش و فوتبال برای همدردی با بازیكن با اخلاق تیم ملی فوتبال ایران مقابل مسجد جامع شهرک قدس (غرب) حضور پیدا کردند.

هواداران بسیاری هم برای عرض تسلیت آمده بودند و دسته های گل بزرگ که به روح آن مادر بزرگ تقدیم شده بود، جلوه ویژه ای به درب ورودی مسجد داده بود.

در این بین اما تیز پروازان ارتش جمهوری اسلامی ایران جلوه خاصی به مجلس داده بودند، همرزمان برادر وحید که با حضور در مراسم درگذشت مادر دوست شهیدشان نشان دادند هیچگاه فداکاری های مادری که چنان شیرمردانی را در آغوش خود پرورش داده است، فراموش نمی شود و به شکلی قابل تقدیر یاد و خاطره سرلشگر شهید خلبان علی اصغر هاشمیان برادر بزرگوار وحید را گرامی داشتند.

خیلی ها از شنیدن این موضوع که وحید برادر شهید است، تعجب می کردند زیرا فروتنی این مهاجم با اخلاق کشورمان باعث شده بود کمتر کسی از این موضوع که وی از خانواده شهداست، خبر داشته باشد.

ملی پوشان هم با لباس های متحدالشکل آمدند، اقوام دور و نزدیک و دوستان خانواده هاشمیان، فوتبالیست ها از چند نسل مختلف، قهرمانان ملی، مسئولان سازمان تربیت بدنی و فدراسیون فوتبال، مسئولان پیشین باشگاه پاس که وحید چندین سال از فوتبال خود را در این تیم بزرگ سپری کرد، مربیان، داوران و پیشکسوتان عرصه ورزش خصوصاً فوتبال و همچنین جمعی از خبرنگاران را می شد در مجلس دید.

حضور کیومرث هاشمی، حبیب کاشانی، محمد دادكان، علی پروین، هادی ساعی، امیر قلعه‌نویی، محمد مایلی کهن، مهدی محمد‌نبی، عزیز محمدی، حمید استیلی، محمد خاكپور، رحمان رضایی و.. هم جالب توجه بود.

علی دایی دیرتر از همه آمد اما تا آخر مراسم ماند تا به وحید دلداری بدهد و ابراهیمی سرپرست تیم ملی را مامور کرد تا پس از مراسم شام خانوادگی هاشمیان، وی را برای حضور در اردوی تیم ملی همراهی کند.

در پایان مراسم نوبت به صحبت هایی یکی از همرزمان برادر شهید وحید هاشمیان رسید:" علی اصغر در آخرین پرواز می دانست دیگر بر نمی گردد و تا آخرین نفس برای آزادی مجاهدت کرد، قطعا این پرواز برادر بود که زمینه ساز پروازهای بلند برادر دیگر شده است تا وحید پرچم پرافتخار ایران عزیزمان را در دل اروپا به احتزاز درآورد."
گزارش: گروه ورزشی تبیان - ا.م.ملکی