تبیان، دستیار زندگی
یک شب، حدود ساعت 5/11 بعدازظهر، یک زن مسن سیاه‌پوست آمریکایی در کنار یک بزرگراه و در زیر باران شدیدی که می‌بارید ایستاده بود. ماشینش خراب شده بود و نیازمند استفاده از وسیله نقلیه
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کمک در زیر باران

زیر باران

یک شب، حدود ساعت 5/11 بعدازظهر، یک زن مسن سیاه‌پوست آمریکایی در کنار یک بزرگراه و در زیر باران شدیدی که می‌بارید ایستاده بود. ماشینش خراب شده بود و نیازمند استفاده از وسیله نقلیه دیگری بود. او که کاملا خیس شده بود دستش را جلوی ماشینی که از روبرو می‌آمد بلند کرد. راننده آن ماشین که یک جوان سفید پوست بود برای کمک به او توقف کرد. البته باید توجه داشت که این ماجرا در دهه 1960 و اوج تنش‌های میان سفیدپوستان و سیاه‌پوستان در آمریکا بود. مرد جوان آن زن سیاه‌پوست را به داخل ماشینش برد تا از زیرباران نجات یابد و بعد مسیرش را عوض کرد و به ایستگاه قطار رفت و از آنجا یک تاکسی برای زن گرفت و او را کمک کرد تا سوار تاکسی شود.

زن که ظاهراً خیلی عجله داشت از مرد جوان تشکر کرد و آدرس منزلش را پرسید. چند روز بعد مرد جوان در خانه بود که صدای زنگ در برخاست. با کمال تعجب دید که یک تلویزیون رنگی بزرگ برایش آورده‌اند. یادداشتی هم همراهش بود با این مضمون:

از شما به خاطر کمکی که آن شب به من در بزرگراه کردید بسیار متشکرم. باران نه تنها لباس‌هایم که روح و جانم را هم خیس کرده بود. تا آنکه شما مثل فرشته نجات سر رسیدید. به دلیل محبت‌ شما، من توانستم در آخرین لحظه‌های زندگی همسرم و درست قبل از اینکه چشم از این جهان فرو بندد در کنارش باشم. به درگاه خداوند برای شما به خاطر کمک بی‌شائیه به دیگران دعا می‌کنم.»

ارادتمندخانم نات کینگ گول

*******************************

مطالب مرتبط

هر چیزی به وقتش!

چقدر شبیه غازها هستیم؟

اگه می شد چی می شد!

بازم ضایع شدم!

این طوری بود که رفتی مشهد

سلامی بهتر، درودی کامل‌تر

تا حالا با خودت مسابقه داده‌ای؟

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.