خرید دل خوش ، با کمترین هزینه
دل خوش سیری چند(2)
در قسمت قبل گفتیم بزرگترها و افرادی که سن و سالی از عمرشان گذشته از گذشتههای نه چندان دوری یاد میکنند که انگار مردم در آن دوره، شادتر و با صفا و لذت بیشتری زندگی میکردند. گفتیم که فراموش کردهایم ما انسانها غیر از جسم و نیازهای جسمانی، روح و روان و نیازهای روحی و روانی هم داریم.
متاسفانه در شهرهای بزرگ با وجود امکانات رفاهی بیشتر، چهرههای افسرده و بیحوصله ، قیافههای مغموم و در خود فرو رفته و افراد آماده برای نزاع و درگیری که با کوچکترین بهانهای دعوا و داد و فریاد راه میاندازند به صحنههایی عادی تبدیل شده که همه اینها نشانه اینست که نیازهای روح و جان انسانها تامین نیست.
گروهی که مشکلات و گرفتاریهای اقتصادی را عامل اصلی بروز این ناهنجاری میدانند توجه داشته باشند که مشکلات معیشتی و اقتصادی، همیشه و همیشه همراه آدمی بوده است و به دلیل ویژگیهای درونی انسان، او هیچوقت از وضعیت اقتصادیش رضایت کامل نداشته است.
امام صادق (ع) در این مورد فرمودهاند: «اگر به کفاف زندگی اکتفا کنی کمترین مال دنیا بینیازت میکند ولی اگر اکتفا نکنی تمام ثروت جهان نمیتواند تو را بینیاز و مستغنی کند.»
بنابراین در این مورد نمیتوان همه تقصیرها را به گردن مشکلات اقتصادی انداخت. بر اساس روایات و احادیثی که از حضرات معصومین- درود خدا بر آنان باد- روایت شده می توان چنین تعبیر کرد که روح و روان، برای اینکه سالم و شاداب و کارآمد باشد مثل جسم احتیاج به غذا و تامین مایحتاج دارد و همچنین هر چند وقت یکبار باید به آن استراحت داد و روح و روان را هم مثل جسم- باید از مسمومیتها و آنچه برایش مضر است دور کرد. اما چگونه میتوان اینکارها را انجام داد و به چه صورت باید مایحتاج روح و روان را برآورده کرد؟
همانطور که میدانید یکی از غذاهای اصلی جان آدمی، علم آموزی و مطالعه و تجربه اندوزی و به طور کلی کسب آگاهی و معرفت است. یکی دیگر از غذاهای اصلی روح آدمی ایمان است. البته باید توجّه داشت ایمانی زندگی بخش روح و روان آدمی است که آگاهانه و از روی علم و معرفت، کسب شده باشد. ایمان واقعی به خداوند فقط در سایه تفکر و تدبر و مطالعه بدست میآید. پیامبر اعظم (ص) در این مورد فرمودهاند: « لازمه اطاعت خداوند ، علم و آگاهی است و به وسیله دانش و علم، خداوند عبادت میشود و خیر دنیا و آخرت فقط به وسیله علم و دانش و آگاهی کسب میشود.» 1
اما وجود غیر جسمانی آدمی، نیاز مهم و اساسی دیگری دارد که مغفول مانده و به نظر میرسد برای نسل امروز، به خصوص در جوامع شهری تدریجاً تبدیل به بحران میشود. موضوعی که به تصور بعضی افراد ، نتیجه ی محتوم شهرنشینی و رشد فکری و پیشرفت تکنولوژی است. برای توضیح این نکته مغفول، نیاز به ذکر یک مقدمه است.
انسانها برای اینکه زندگی بهتری داشته باشند و از امکانات و امنیت بیشتری برخوردار شوند ، ترجیج میدهند در بین سایر همنوعانشان زندگی کنند و همین امر باعث تشکیل اجتماعات کوچک و بزرگ مثل روستاها و قبایل و شهرها شده است. طبیعت و ویژگی این اجتماعات به گونهای است که هر کس برای رفع نیازهای روزمرهاش مجبور است با دیگران تعامل و همکاری داشته باشد. اما این تعاملات و برخوردها را می توان به دو صورت، انجام داد. یکی اینکه ارتباطمان با دیگران فقط محدود به برطرف کردن نیازهایمان باشد و فقط وقتی سراغ دیگران برویم که به آنها محتاجیم و وقتی برای انجام کاری با کسی مواجه شدیم، نوع رفتار و اعمالمان و شکل برخوردمان به گونهای باشد که فقط کارمان انجام شود. این نوع تعامل و همزیستی با دیگران، همان وضعیتی است که زندگی نسل امروز به خصوص در شهرها رو به آن سمت، سوق پیدا میکند.
ولی همه ی ما بصورت فطری میدانیم و آیات و روایات هم موید این موضوع است که ما انسانها موجوداتی وابسته به محبت و توجه هستیم. یعنی هم نیازمند به آنیم که مورد محبت و توجه قرار بگیریم و هم محتاجیم که دیگران را مورد لطف و محبت قرار دهیم. آیاتی در قرآن و احادیث فراوانی از ائمه اطهار(ع) در مورد تشویق به انجام کارهایی که محبت و مهربانی بین مردم را بیشتر میکند و پرهیز و انزار از کارهایی که رابطه انسانها را سرد و عاری از محبت میکند ، به ما رسیده است. حتی در این منابع غنی و نورانی و آسمانی، عوامل ایجاد و افزایش محبت و مهربانی و یا زوال و کاهش آن بین مردم، معرفی و شرح داده شده. همه اینها نشانهای ست برای اثبات اینکه اسلام علاوه بر اینکه سعی وافر داشته بین افراد، مهربانی و عطوفت و گذشت را حاکم کند ، تلاش بسیار کرده تا دامنه این ارتباطات محبت آمیز را از محدوده کوچک خانواده و بستگان درجه اول فراتر ببرد.
احادیث و روایات و آیات در مورد تاکید بر رفت و آمد با اقوام و بستگان دور و نزدیک (صله ارحام) و سفارش نسبت به ایجاد روابط دوستانه و محترمانه با همسایهها و دوستان و برادران ایمانی، و توصیه به آگاه شدن از اوضاع و احوالشان و رفتن به عیادتشان، تلاش برای رفع مشکلات و گرفتاریهایشان و برقراری آشتی و صلح بین هر کدام از آشنایان که نسبت به هم رنجیده خاطر شدهاند و اجر و پاداشی که برای هر کدام از این کارها تعیین شده به قدری زیاد است که نیازی به توضیح و یادآوری ندارد. همه این تشویقها و تاکید ها و توصیهها برای این است که روابط انسانها از حالت خشک و سرد و بیروح ، خارج شده و افراد جامعه در مراودات با دیگران علاوه بر اینکه نیازها و مایحتاج زندگی شان را فراهم میکنند ، از نظر عاطفی و روحی و روانی، اغنا و سیراب شوند. در قسمت بعد، علاوه بر توضیح در مورد چگونگی پیاده کردن این دستورات، بحث درباره استراحت روح و روان و خفظ آن از خطرات و مسمومیتها را ادامه خواهیم داد.
تبیان- احسان رادمند
پی نوشت:
1- مشکاة الانوار، صفحه 135
مقالات مرتبط :