تبیان، دستیار زندگی
جنگ توی یك مدرسه شروع شد. وقتی چند تا از دانش آموزان دختر 18 ساله ، خود كار یكی از هم مدرسه ای های جدید كم سن و سال را دزدیدند؛ دانش آموز جدیدی به نام آماندا ماركوسن بیكار ننشست و به مسوولان مدرسه شكایت كرد؛ ولی جنگ همین جا ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :


اینترنت اصلا جای امنی نیست!

جنگ توی یك مدرسه شروع شد. وقتی چند تا از دانش آموزان دختر 18 ساله ، خود كار یكی از هم مدرسه ای های جدید كم سن و سال را دزدیدند؛ دانش آموز جدیدی به نام آماندا ماركوسن بیكار ننشست و به مسوولان مدرسه شكایت كرد؛ ولی جنگ همین جا پایان نگرفت.
هنوز پای آماندا به خانه باز نشده بود كه پیامها صفحه رایانه اش را پر كردند: «تو یك حرف مفت زنی. یك دروغگو.»
آماندا هم پاسخ نوشت : «شماها خود كار من را دزدیدید.» ماجرا ادامه پیدا كرد و پیامهای توهین آمیز همین جور بر صفحه مانیتور ظاهر می شدند و با اعصاب آماندا بازی می كردند.
عصر همان روز، مادر آماندا برای این كه آماندا چند ساعتی از شر این رایانه رها شود، او را برای بازی بسكتبال به باشگاه برد؛ اما رگبار توهین های الكترونیكی متوقف نشد.
مثل خیلی از نوجوان های دیگر، آماندا هم تنظیم كرده بود پیامهای اینترنتی اش خودكار به تلفن همراهش فوروارد شود و این باعث شد پیامها ادامه پیدا كند. پایان ماجرا وقتی بود كه ظرفیت گوشی اش كاملا پر شد. «به نظر می رسد مردم وقتی آنلاین هستند می توانند چیزهای زشت تری بگویند تا وقتی كه رودررو با كسی دارند حرف می زنند.»
آماندا كه 14 سال هم بیشتر ندارد این حرفها را می زند. او سال قبل به این مدرسه آمد و می گوید. هیچ وقت این دخترها جلو رویش حرف بدی به او نزدند. فناوری این روزها روی زندگی اجتماعی نوجوانان تاثیر زیادی گذاشته است.
گردن كلفت های اینترنتی بدون نیاز به مكان و زمان خاصی ، كار خودشان راحتی در اتاق خانه شان انجام می دهند. با استفاده از ابزاری مثل میل و پیام اذیت و آزار بقیه هم از دید بزرگترها مخفی می ماند و از نظر اجتماعی این اذیت و تحقیر تاثیر بیشتری می گذارد.
مثل شایعه هایی كه امروزه با كلیك روی چند عكس و فرستادن آن به این طرف و آن طرف ، دامنه وسیعی را در برمی گیرد. سالهای قبل حتما باید رودررو شاخ و شانه می كشیدی ، ولی الان روی مبل خانه لم می دهی و هر چه می خواهی به طرف مقابلت می گویی و هیچ كس هم نمی تواند یقه ات را بگیرد.
به نظر می رسد فناوری هایی كه اجازه می دهد كاربران به دیگران آسیب بزنند بدون این كه نتیجه هایش را ببینند، سطح عمیق تری از پستی و انحراف را در شخص تحریك می كند. روان شناسان می گویند فاصله ای كه میان این گردن كلفت های مجازی و قربانی در اینترنت وجود دارد باعث به وجود آمدن یك وحشیگری بی سابقه و بیشتر وقت ها غیرعمدی می شود.
«ما همیشه درباره حمایت از بچه ها در اینترنت برابر آدم بزرگ ها و آدمهای بد صحبت می كنیم.» پری آفتاب ، مدیر اجرایی سایت Wired safety.Org این حرفها را می زند؛ یك گروه غیرانتفاعی كه تا به حال تماس های زیادی از پدر و مادرها و مسوولان مدرسه در این باره داشته اند: «ما فراموش می كنیم كه گاهی اوقات باید از بچه ها برابر بچه ها حمایت كنیم.»
برای خیلی از نوجوانان اذیت و آزار اینترنتی به جزیی از زندگی روزمره تبدیل شده است : «من خیلی از بچه ها را می بینم كه صبح ها افسرده به مدرسه می آیند، به خاطر چیزی كه شب قبل در اینترنت اتفاق افتاده است.»
خانم یورا توواچ كه مشاور است ادامه می دهد: «وقتی با آنها حرف می زنم می گویند من دیشب on بودم و یكی به من گفت تو چاقی و یا آنها از من پرسیدند چرا هر روز یك لباس می پوشی.»
حالا خوب بود این پیامهای اینترنتی تنها به همین چیزها محدود می شد؛ ولی وقتی پای پیامهایی با محتوای جنسی پیش بیاید قضیه خیلی خطرناك تر می شود: «این قضیه برای دخترهای كم سن و سال خیلی خطرناك است. پسرها معمولا خیلی صریح این حرفها را می زنند؛ حرفهایی كه اگرچه با عمل همراه نیست ، ولی تاثیری روی نوجوانان می گذارد كه تا سالها باقی می ماند.»
ازجمله سلاح های جدید این گردن كلفت های اینترنت دزدیدن Username و Password همدیگر و فرستادن پیامهای دردسرساز برای دوستهای آن شخص هست و همچنین فرستادن مطالب شخصی یك نفر برای بقیه و كامنت گذاشتن با اسم مستعار در وبلاگ بقیه ؛ كامنت هایی كه با روح و روان طرف بازی می كنند.
«همه از تو متنفرند.» این كامنت را در وبلاگ یكی از دختران نوجوان می توانستید بخوانید. نظری كه شاید یك شوخی باشد، ولی مطمئنا تاثیر زیادی روی این نوجوان می گذارد، آن هم در سن و سالی كه هر تغییر و حرف كوچكی روی شخصیت و روح آنها تاثیر می گذارد.
حتی بعضی نوجوان ها به خاطر همین كامنت ها دیگر بی خیال نوشتن وبلاگ شده اند و حتی نوشته های قبلی شان را پاك كرده اند. با این حال خیلی از دخترها گول پسرها را می خورند و اطلاعاتی را در اختیار پسرها قرار می دهند كه به ضرر آنها تمام می شود.
این موارد هم یكی دو تا نیستند و در این چند ساله خیلی زیاد شده اند. دختری به پسری اعتماد می كند و عكس ، فیلم یا نوشته ای را در اینترنت به او می دهد و پسر هم همه جا پخش می كند.
روان شناس ها علت این قضیه را هم به ویژگی دنیای مجازی ارتباط می دهند. خیلی فرق دارد كه شما روی دكمه Send كلیك كنی و آن را برای همه بفرستی یا این كه یك عكس یا نوشته ای را به دور و بری هایت نشان دهی. خیلی فرق دارد كه چیزی را در اینترنت برای دوستت بفرستی یا این كه مثلا در تلفن به او بگویی.
همه اینها باعث می شود این اطلاعات محرمانه براحتی در دسترس همه قرار بگیرند. چه بخواهیم چه نخواهیم ، این قضیه در همه جا دارد سرك می كشد. به همین دوروبر خودتان نگاه كنید.
شاید خیلی شنیده باشید كه كسی مدتها با نفر دیگری چت می كرده و پس از كلی اعتماد تازه فهمید همه حرفهای طرف مقابل دروغ و او در این مدت سركار بوده است. نوجوانان خیلی زود درگیر روابط عاطفی و احساسی می شوند و در نتیجه در اینترنت بیشترین لطمه را می خورند.
پدر و مادرها باید بیشتر حواسشان باشد و بچه هایشان را آگاه كنند كه در دام این قلچماق های اینترنتی گیر نیفتند.
در هر گوشه این اینترنت یك شیاد هزار چهره خوابیده كه براحتی با روح و روان دیگران بازی می كند. شما باید حواستان را خیلی جمع كنید تا اسیر این نقاب به چهره های مجازی نشوید.



برگرفته از www.jamejamdaily.net