تبیان، دستیار زندگی
با توجه به ظلم و ستم بسیار اسراییل به مردم غزه استراتژی ایران در این زمینه چه باید باشد؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جنگ  ایران با اسراییل؟

16 روز از حمله اسراییل به غزه می گذرد.شدت حمله زمینی افزون شده و نبرد خانه به خانه ادامه دارد.شدت توحش و خشونت استفاده شده در این جنگ به حدی است که افکار عمومی ایران را به حالت شدیدی تحت تاثیر قرار داده است.تظاهرات های دانشجویی ،تحصنها و میل به کمک مادی و حتی جانی میان عامه  به مردم غزه بسیار در این روزها دیده می شود.در ایام تاسوعا و عاشورا به صورت خودجوش دعا برای مردم غزه در تکایا و هیاتهای مذهبی خوانده شد. حال ممکن است این سوال برای مخاطبان جوان پدید آید که با توجه به این که از نظر فقه سیاسی در حال حاضر ایران ام القری جهان اسلام بوده و بر مبنای آموزه های ایدئولوژیک انقلاب اسلامی ،ما نسبت  به برادران دینی تحت ستم خود دارای وظایفی هستیم، چرا  ایران در مساله غزه وارد درگیری نظامی با اسراییل نمی شود؟ چرا از سوی ایران ،کمک نظامی جهت خلاصی مردم غزه  داده نمی شود؟ آیا حداقل امکان اعزام نیروهای مردمی به غزه و جود ندارد؟

چرا مقام معظم رهبری فرمودند:" در  مسئله غزه به ویژه از جوانان مؤمن و پرشوری که با حضور در فرودگاهها و مناطق دیگر، خواهان رفتن به غزه شدند تشکر می کنم اما باید توجه کرد در این عرصه دست ما بسته است".

در پاسخ به این سوالات باید به درک شرایط منطقه ای،برنامه ها و طرحهای رژیم صهیونیستی  پرداخت و  با توجه به این مسائل تجزیه و تحلیل کرد:

راهبرد اول اسراییل جنگ نیابتی به جای جنگ رو در رو :

ایران و رژیم صهیونیستی
برخی استراتژیستهای غربی و اسراییلی جنگ اسراییل و حماس را نوعی جنگ نیابتی بین ایران و اسراییل می دانند

در علم سیاست کرسی بسیار مهمی به نام مطالعات جنگ وجود دارد.در مطالعات جنگ ،جنگ ها به انواع متفاوتی تقسیم می شوند که می توان به جنگهای نیابتی در برابر  جنگهای رودر رو اشاره کرد.در جنگهای رودر رو  دو طرف منازعه روبروی هم به صورت مستقیم همارایی می کنند.اما در جنگهای نیابتی طرف اول، طرف مقابل را نه تنها برای صرف منازعه با خود او بلکه به علت منازعه و مخاصمه با طرف ثالث وارد درگیری می نماید.در واقع یک طرف جنگ به نیابت از طرف ثالث وارد صحنه منازعه شده است.برخی استراتژیستهای غربی و اسراییلی جنگ اسراییل و حماس را نوعی جنگ نیابتی بین ایران و اسراییل می دانند.فی المثل یوشکا فیشر وزیر امور خارجه سابق آلمان بر این عقیده است که رویارویی حماس و اسراییل جنگ دوم ایران و اسراییل است و جنگ اول ایران و اسراییل در زمان جنگ 33 روزه شکل گرفت.

هم چنین یوسی كلین هالوی از اعضای انستیتو مطالعات استراتژیك اندلسون در اورشلیم و مایكل بی اورن از اعضای مركز شلیم در اورشلیم در گزارشی كه روزنامه لس آنجلس تایمز منتشر كرده، معتقدند، جنگ غزه بیش از آن كه جنگ اسراییل و حماس باشد، جنگ اسراییل با ایران است. آنها می نویسند: اما در نگاهی كلی تر به ماهیت این تقابل، باید دانست كه حماس مانند حزب الله لبنان تنها یكی از اهرمهای دشمن واقعی اسراییل است: ایران؛ و عملیات كنونی اسراییل علیه حماس نیز شانسی منحصر به فرد برای این كشور برای شكست استراتژیك توسعه طلبی ایران است.

از نگاه استراتژیستها اگر چه اکنون به ظاهر جنگ میان اسراییل و حماس در جریان  است ولی در حقیقت نبردی بین آمریکا ، انگلیس، اسراییل و برخی از کشور های عربی از جمله مصر ، عربستان ،اردن و دولت خودگردان فلسطین با نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه است .

در تحلیل استراتژیستهای غربی و اسراییلی، ایران دارای دو بازوی قدرتمند و رادیکال یعنی حزب الله و حماس می باشد و برای کوتاه کردن نفوذ ایران باید این دو بازو قطع شوند .

علت اتخاذ چنین راهبردی از سوی استراتژیستهای اسراییلی  آن است که دولت اسراییل هزینه جنگ رو در رو با ایران را نمی پردازد و در عین حال از اقتدار،نفوذ و پرستیژ ایران در منطقه کاسته می شود.

راهبرد دوم اسراییل کشاندن ایران به جنگ تمام عیار دوم در صورت نیاز:

نکته دومی که مد نظر استراتژیستهای اسراییلی می باشد این است که در سناریوی خود برای تمام احتمالات راهکارهایی در نظر بگیرند.در صورتی که غزه به راحتی تسلیم شد و حماس سرنگون شد نوبت به حزب الله می رسد.

پرچم حزب الله لبنان

روزنامه لبنانی الدیار در این زمینه می نویسد: اسراییلی‌ها قصد دارند لبنان را علیرغم میل آن به جنگ بکشانند و این وسیله‌ای خواهد بود تا ایران را نیز به جنگ بزرگی زیر چتر آمریکا بکشانند. در این زمینه حتی پایان ریاست جمهوری جورج بوش نیز تاثیر چندانی نخواهد داشت چرا که باراک اوباما جانشین وی حکومت را در حالی در دست خواهد گرفت که منطقه خاورمیانه را جنگ در بر گرفته و بدین ترتیب رییس‌جمهور آمریکا وظیفه اداره جنگ را برعهده خواهد گرفت».

در شرایط احساس خطر از سوی ایران و پس از این که ایران بخواهد وارد جنگ رودر رو شود به عنوان متجاوز شناخته شده و از لحاظ حقوق بین الملل محکوم می گردد.ضمنا با انگ و اهرم دخالت ایران در امور سایر کشورها زمینه برای اجماع بین المللی شدید علیه ایران به وجود می آید.ضمنا زمینه لازم و توجیه برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران توسط ایالات متحده، ناتو و اسراییل فراهم می گردد. در این شرایط زمینه علیه جنگ تمام عیار علیه ایران فراهم گردیده و چون ایران در واقع آغاز کننده جنگ معرفی می گردد،اتحادی از کشورهای عربی وابسته،ناتو،ایالات متحده و اسراییل در برابر ایران صف آرایی خواهند کرد.

بر مبنای سناریو دوم صهیونیستها اگر ایران بخواهد وارد جنگ رو در رو شود به عنوان متجاوز شناخته شده و از لحاظ حقوق بین الملل محکوم می گردد.ضمنا با انگ و اهرم دخالت ایران در امور سایر کشورها زمینه برای اجماع بین المللی شدید علیه ایران به وجود می آید.

از نگاه استراتژیستهای اسراییلی وضعیت پیش آمده در برابر ایران بازی باخت_باختی را برای ایران رقم خواهد زد .که هم حذف بازوهای اقتدار ایران در منطقه برای ایران نتایج خوبی ندارد و هم مقابله مستقیم ایران با اسراییل موجبات ایجاد یک جنگ تمام عیار و اجماع بین المللی علیه ایران می گردد. دربرابر راهبردهای بسیار شیطنت آمیز اسراییلیها و غربیها، باید  ایران راهبردهای  منطقی  و مقابله آمیز در پیش بگیرد که به نظر می رسد آنها را مد نظر قرار داده است.

راهبرد ایران ،جنگ نرم به جای جنگ سخت:

در حال حاضر ورود مستقیم و تهاجمی به ماجرا نه تنها تضمین کننده امنیت ملی و منافع ملی ما نیست بلکه ممکن است باعث مشکلات شدیدتری گردد .با توجه به تحلیل انجام شده به نظر می رسد نباید وارد میدان بازی شد که قواعد آن توسط دشمن نوشته شده باشد.ورود ایران به جنگ تمام عیار خواسته صهیونیستها برای ضربه به تاسیسات هسته ای  بدون هزینه سیاسی  است.

به نظر می رسد نباید وارد میدان بازی شد که قواعد آن توسط دشمن نوشته شده باشد.ورود ایران به جنگ تمام عیار خواسته صهیونیستها برای ضربه به تاسیسات هسته ای  بدون هزینه سیاسی  است.

در مقابل ایران به هیچ وجه نباید دچار انفعال شده و جنگ نرم را به معنای رها کردن صحنه در نظر بگیرد..همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند: "به هرحال همه بدانند جمهوری اسلامی همانگونه که تاکنون از هیچ کمکی به مردم مظلوم فلسطین دریغ نکرده از این پس نیز هرکاری لازم باشد در این زمینه انجام خواهد داد."

به نظر میرسد راهبرد جنگ نرم فعالانه بر آن است که ضمن رعایت اصول عزت حکمت و مصلحت ،بدون تحمیل هزینه به مردم ایران و ایجاد اختلال در اقتصاد و فرایند رشد و توسعه کشور، زمینه حفظ و توسعه قدرت ملی و حمایت از مستضعفین را توامان داشته باشد.

در این راهبرد ضمن احتراز از درگیری مستقیم نظامی،جنگهای رسانه ای،جنگهای سایبر علیه دشمن و کمکهای اطلاعاتی اقتصادی به فلسطین و حمایتهای دیپلماتیک مد نظر قرار خواهد گرفت.جنگ نرم فعالانه این زمینه را فراهم می سازد که مثلث قدرت ملی، امنیت ملی و منافع ملی به صورت متوازن حفظ و توسعه یابند.

سید حسین زرهانی

گروه جامعه و سیاست