تبیان، دستیار زندگی
چگونه بیدارگری عاشورایی اهل بامداد را تا ابد به ذکر وا داشته؟....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حماسه همواره ی حسین علیه السلام

خردمندی های شیعی- روایت "قیام جاودانه" از زبان علامه محمد رضا حکیمی

محرم

قسمت اول قسمت چهارم

قسمت دوم قسمت پنجم

قسمت سوم قسمت ششم

قسمت هفتم -عاشورا و عدالت

1- طرح موضوع عدالت در خطبه عاشورا

هنگامى كه مى نگریم در ((خطبه عاشورا))، سخن از عدل مى رود و از اینكه عدالت از میان رفته است ... مى فهمیم كه ما نیز باید با دفاع از ((عدالت )) فلسفه عاشورا را زنده نگاه بداریم ، و با قیام براى اجراى عدالت از عاشورا دم بزنیم و خود را وارث عاشورا بدانیم .

هنگامى كه مى بینیم ((حبیب بن مظاهر اسدى )) و ((سلیمان بن صرد خزاعى ))، در نامه خود امام حسین (ع ) از آن امام بزرگ مى خواهند تا بیاید و با ظلمهاى اقتصادى نیز مبارزه كند،. براى غلبه سرمایه دارن بر جامعه اسلامى و سرنوشت جامعه چاره اى بیندیشد، خوب درك مى كنیم كه تكلیف مسلمانان حسینى و مومنان عاشورایى چیست ، و وظیفه مردمى كه خود را ادامه وجود و استمرار تعهد حبیب بن مظاهر و سلیمان بن صردها مى دانند (و باید هم چنین باشد)، و ذكر و وردشان ((یا لیتنا كنا معك )) است ، یعنى

  1. ((اى عاشوراییان ! كاش ما هم با شما بودیم ، و در راه یارى حسین شهید مى شدیم ))،

كدام است ؟

...و خوب پى مى بریم كه آن خون كه در جام خورشید ریخته است ، و فجر و شفق را - سرخفام - بر سراسر آبادیها و زندگیها مى تاباند، تجسم كدام آرمان و تبلور كدام فریاد است . اینهمه و اینهمه ، فریاد دفاع از حقیقت و عدالت است كه از حلقوم خونین عاشورا، لحظه لحظه ، چونان تندرهاى ستیغ لرزان ، در اعماق زندگیها و ملتها طنین مى افكند، و رسالت سترگ عاشوراییان را، هر چه با عظمت تر، منعكس مى سازد...

آرى مردمى كه اهمیت حیاتى و دینى و انسانى عدالت را درك نكنند جاهلند. و مردمى كه عدالتخواه نباشند مرده اند. و مردمى كه ظلم را منحصر به سیاسى بدانند و از ظلم اقتصادى و معیشتى و فاجعه بزرگ آن - چنانكه باید - آگاه نباشند... زیرا كه جامعه خورشید جامعه روز است (آگاهى و بیدارى )، نه جامعه شب (جهل و فریب خوردگى ).

واینهمه احادیث فراوان و گوناگون كه از پیامبر اكرم (ص ) و ائمه طاهرین (ع ) درباره ((عاشورا)) و زنده نگاهداشتن آن رسیده است ، و آنهمه ذكر ثواب و فضیلت براى احیاى این مراسم و حضور در آنها، و آنهمه زیارت و دعا درباره ((عاشورا)) ، از جمله براى احیاى این آرمان خورشیدى است كه یاد شد.

و از اینجاست كه همه امت اسلام مكلفند كه همواره عاشورا را زنده نگاه دارند، و همه اقالیم قبله موظفند كه تلالو این حماسه خورشیدى را، در طنین پر جلال آیات عدل و قسط، همیشه درخشان و پرتوافشان حفظ كنند، و با این پشتوانه سترگ از همه ذلتها و تسلیمها برهند، و به همه خوابها و خمودگیها پشت كنند، و به همه عزتها و آزادیها برسند.

مسلمانان جهان باید بیدار شوند، و پرچم خونین عاشورا را برافرازند، و پیوسته حلقه هاى این سلسله الهى را در معبر قرون و اعصار به هم بپیوندند، و آیات قرآن را با خون فرزندان قرآن تفسیر كنند، و عدالت را هدف قرار دهند، و ذلت ها را نپذیرند. مستكبران پیشین مى كوشیدند تا فروغ عاشورا را بپوشانند: تا بتوانند با خیال آرام ، به ستم و بیداد خویش ادامه دهند. امروز نیز برخى مى كوشند تا گستره فروغ عاشورا را محدود سازند، لیكن چگونه ممكن است ؟

هنگامى كه گاندى  از درون شبه قاره  مى گوید:

  1. من مبارزه را از شهیدان عاشورا آموختم  ، مجله الغرى ، چاپ نجف ، شماره ماه ریبع الاول 1381 ق .

و شیخ محمد محمد مدنى از دامن اهرام  مى نویسند:

  1. ما باید از یاد ماه محرم سرمشق بگیریم ،

و شیخ عبدالله علایلى - یكى از قله هاى فرهنگ لبنان - درباره یك شب عاشورا كه در قاهره  برگزار مى گردد، كتاب سموالمعنى فى سمو الذات را مى نگارد، و متفكر، اصلاح طلبى از اعماق لاهور فریاد میزند:

  1. سر ابراهیم و اسماعیل بود
  2. یعنى آن اجمال را تفصیل بود
  3. ما سوى اله را مسلمان بنده نیست
  4. پیش فرعونى سرش افكنده نیست
  5. خون او تفسیر این اسرار كرد
  6. ملت خوابیده را بیدار كرد
  7. رمز قرآن از حسین آموختیم
  8. زاتش او شعله اندوختیم
  9. تار ما از زخمه اش لرزان هنوز
  10. تازه از تكبیر او ایمان هنوز

آرى ، جوانان غیور مسلمان ، در هر جاى جهان ، و از هر دو مذهب اسلامى : سنى و شیعه ، خون خود را به حماسه حسینى پیوند زنند، و در مشرق عاشورا بایستند، و با تلاوت آیات فلق ، در الهام خونین نگاره شفق ، درفش صلابت مقاومت اعصار را برافرازند، و در جولانگاه شرف و آزادگى حضور داشته باشند، و با غرق گشتن در زمزمه قرآن و نماز شب عاشورا، و مدد جستن از مردانگى و شجاعت روز عاشورا، همواره فرزندان حسین باشند و عاشورا، نه ابزار دست یزید و ابن زیاد... حسینى باشند و آزاده ، نه یزید و برده .

2- عاشورا، منطق حیات و عدل

عاشورا باید به نام منطق حیات و عدل ، و معلم ایمان و حماسه ، و كلاس آزادگى و شرف ، و مدرسه اعتقاد و جهاد، و آموزشگر نماز و قرآن ، و رمز سلوك روحى صحیح و عرفان الهى مثبت ، همیشه و همیشه ، تا ظهور نیر اعظم و وارث كبیر عاشورا و بر هم زننده همه ظلمها و ستمها... زنده باشد، و در سراسر كشورهاى اسلامى حضور سازنده خویش را حفظ كند، و یك میلیارد مسلمان را در خط دفاع از كرامت بزرگ انسان و رسالت سترگ قرآن متحد سازد...

اكنون ملاحظه مى كنید كه محتواى مجالس حسینى باید چگونه باشد، و ذاكران حسینى كیان باشند و مداحان چه كسان ؟ و آیا مى شود این مجالس را به هرگونه اداره كرد، و به دست هر كس سپرد، و دست هركس را دراین باره بازگذاشت ، و انتساب به رسالت امام حسین (ع ) و تولیت عاشورا را براى همه - با هر چگونگى - مشاع دانست ...

3- مهدى (ع ) و عاشورا...

در این مقام - بیقین - یادآورى این نكته مهم نیز لازم است كه صاحب اصلى ، در اینهمه رنج و بلا و مصیبت و شهادت و اسارت (از آنچه بر سر پیامبر اكرم (ص ) آمده و در عصر جاهلیت عربى ، تا آنچه بر سر اوصیاى پیامبر و خاندان او آمد در عصر طاغوتیت اموى و عباسى )، و وارث بزرگ آنهمه عظمت و ایثار، و حضور و اقدام ، و حماسه و افتخار، هدایت و تعلیم ، و تزكیه و ارشاد، و رشادت و تعهد، و رسالت و بیدارى ، و شهادت و فداكارى ، در راه اعتلاى كلمه حق ، و اعلام منشور عدل ، براى نجات انسانیت و سعادت انسان ، و احیاى آرمان قرآن ... آرى ، وارث اینهمه ... حضرت ولى عصر، حجت بن الحسن المهدى عج است . و چون چنین است بسیار ضرورت دارد كه در این مجالس ، همواره توجه ها معطوف به ساحت پاك آن شریك قرآن ، و ركن ایمان ، و حجت زمان ، و اسوه انسان ، و راز قبله ، و سر غدیر، و خونخواه عاشورا باشد ، و نهایت مرتبه ادب رعایت نگردد، و رضاى خاطر ایشان - كه مقدمه رضاى خداى متعال است - منظور باشد و طلب شود.

و روشن است كه یكى از عوامل عمده كسب رضاى آن امام ، غنى بودن محتواى این مجلسها و منبرهاست از حدیث تبیین اهداف الهى دین ، و آگاهسازى مردم از حقایق معارف و تعالیم صدیقین ، در جهت دعوت به نشر ایمان و اقامه عدل و اجراى قسط، به منظور ایجاد جامعه ((توحید و عدل ))، و زمینه سازى براى احیاى دین خدا، و آمادگى براى ظهور كلى آن نجات دهنده نهایى انسان ، و زنده كننده راستین قرآن ، و برپا دارنده ((عدل فراگیر))، در جهان ...

در اینجا خوب است به این موضوع هم اشاره اى بكنیم ، كه یكى از راههاى مهم غنى ساختن محتواى مجالس یاد شده از نظر تربیت و سازندگى ، این است كه (بجز خطبه هاى عاشورا و سخنان حضرت امام حسین (ع ) در مسیر كربلا)، مضامین آموزشى و سازنده زیارتها و دعاهاى زیارت را، پس از درك عمیق مفاهیم و مقاصد آنها، بصورتى درست و با بیانى مناسب ، به مردم بیاموزند. این دو منبع یاد شده ، از مهمترین منابع شناخت و آگاهى و معرفت و سلوك و تربیت و حماسه و اقدام است ، كه همواره مغفول مانده است ، و بهره اى كه باید از آنها گرفته شود گرفته نشده است .