حماسه همواره ی حسین علیه السلام
خردمندی های شیعی- روایت "قیام جاودانه" از زبان علامه محمد رضا حکیمی
قسمت هفتم -عاشورا و عدالت
1- طرح موضوع عدالت در خطبه عاشورا
هنگامى كه مى نگریم در ((خطبه عاشورا))، سخن از عدل مى رود و از اینكه عدالت از میان رفته است ... مى فهمیم كه ما نیز باید با دفاع از ((عدالت )) فلسفه عاشورا را زنده نگاه بداریم ، و با قیام براى اجراى عدالت از عاشورا دم بزنیم و خود را وارث عاشورا بدانیم .
هنگامى كه مى بینیم ((حبیب بن مظاهر اسدى )) و ((سلیمان بن صرد خزاعى ))، در نامه خود امام حسین (ع ) از آن امام بزرگ مى خواهند تا بیاید و با ظلمهاى اقتصادى نیز مبارزه كند،. براى غلبه سرمایه دارن بر جامعه اسلامى و سرنوشت جامعه چاره اى بیندیشد، خوب درك مى كنیم كه تكلیف مسلمانان حسینى و مومنان عاشورایى چیست ، و وظیفه مردمى كه خود را ادامه وجود و استمرار تعهد حبیب بن مظاهر و سلیمان بن صردها مى دانند (و باید هم چنین باشد)، و ذكر و وردشان ((یا لیتنا كنا معك )) است ، یعنى
- ((اى عاشوراییان ! كاش ما هم با شما بودیم ، و در راه یارى حسین شهید مى شدیم ))،
كدام است ؟
...و خوب پى مى بریم كه آن خون كه در جام خورشید ریخته است ، و فجر و شفق را - سرخفام - بر سراسر آبادیها و زندگیها مى تاباند، تجسم كدام آرمان و تبلور كدام فریاد است . اینهمه و اینهمه ، فریاد دفاع از حقیقت و عدالت است كه از حلقوم خونین عاشورا، لحظه لحظه ، چونان تندرهاى ستیغ لرزان ، در اعماق زندگیها و ملتها طنین مى افكند، و رسالت سترگ عاشوراییان را، هر چه با عظمت تر، منعكس مى سازد...
آرى مردمى كه اهمیت حیاتى و دینى و انسانى عدالت را درك نكنند جاهلند. و مردمى كه عدالتخواه نباشند مرده اند. و مردمى كه ظلم را منحصر به سیاسى بدانند و از ظلم اقتصادى و معیشتى و فاجعه بزرگ آن - چنانكه باید - آگاه نباشند... زیرا كه جامعه خورشید جامعه روز است (آگاهى و بیدارى )، نه جامعه شب (جهل و فریب خوردگى ).واینهمه احادیث فراوان و گوناگون كه از پیامبر اكرم (ص ) و ائمه طاهرین (ع ) درباره ((عاشورا)) و زنده نگاهداشتن آن رسیده است ، و آنهمه ذكر ثواب و فضیلت براى احیاى این مراسم و حضور در آنها، و آنهمه زیارت و دعا درباره ((عاشورا)) ، از جمله براى احیاى این آرمان خورشیدى است كه یاد شد.
و از اینجاست كه همه امت اسلام مكلفند كه همواره عاشورا را زنده نگاه دارند، و همه اقالیم قبله موظفند كه تلالو این حماسه خورشیدى را، در طنین پر جلال آیات عدل و قسط، همیشه درخشان و پرتوافشان حفظ كنند، و با این پشتوانه سترگ از همه ذلتها و تسلیمها برهند، و به همه خوابها و خمودگیها پشت كنند، و به همه عزتها و آزادیها برسند.
مسلمانان جهان باید بیدار شوند، و پرچم خونین عاشورا را برافرازند، و پیوسته حلقه هاى این سلسله الهى را در معبر قرون و اعصار به هم بپیوندند، و آیات قرآن را با خون فرزندان قرآن تفسیر كنند، و عدالت را هدف قرار دهند، و ذلت ها را نپذیرند. مستكبران پیشین مى كوشیدند تا فروغ عاشورا را بپوشانند: تا بتوانند با خیال آرام ، به ستم و بیداد خویش ادامه دهند. امروز نیز برخى مى كوشند تا گستره فروغ عاشورا را محدود سازند، لیكن چگونه ممكن است ؟
هنگامى كه گاندى از درون شبه قاره مى گوید:
- من مبارزه را از شهیدان عاشورا آموختم ، مجله الغرى ، چاپ نجف ، شماره ماه ریبع الاول 1381 ق .
و شیخ محمد محمد مدنى از دامن اهرام مى نویسند:
- ما باید از یاد ماه محرم سرمشق بگیریم ،
و شیخ عبدالله علایلى - یكى از قله هاى فرهنگ لبنان - درباره یك شب عاشورا كه در قاهره برگزار مى گردد، كتاب سموالمعنى فى سمو الذات را مى نگارد، و متفكر، اصلاح طلبى از اعماق لاهور فریاد میزند:
- سر ابراهیم و اسماعیل بود
- یعنى آن اجمال را تفصیل بود
- ما سوى اله را مسلمان بنده نیست
- پیش فرعونى سرش افكنده نیست
- خون او تفسیر این اسرار كرد
- ملت خوابیده را بیدار كرد
- رمز قرآن از حسین آموختیم
- زاتش او شعله اندوختیم
- تار ما از زخمه اش لرزان هنوز
- تازه از تكبیر او ایمان هنوز
آرى ، جوانان غیور مسلمان ، در هر جاى جهان ، و از هر دو مذهب اسلامى : سنى و شیعه ، خون خود را به حماسه حسینى پیوند زنند، و در مشرق عاشورا بایستند، و با تلاوت آیات فلق ، در الهام خونین نگاره شفق ، درفش صلابت مقاومت اعصار را برافرازند، و در جولانگاه شرف و آزادگى حضور داشته باشند، و با غرق گشتن در زمزمه قرآن و نماز شب عاشورا، و مدد جستن از مردانگى و شجاعت روز عاشورا، همواره فرزندان حسین باشند و عاشورا، نه ابزار دست یزید و ابن زیاد... حسینى باشند و آزاده ، نه یزید و برده .
2- عاشورا، منطق حیات و عدل
عاشورا باید به نام منطق حیات و عدل ، و معلم ایمان و حماسه ، و كلاس آزادگى و شرف ، و مدرسه اعتقاد و جهاد، و آموزشگر نماز و قرآن ، و رمز سلوك روحى صحیح و عرفان الهى مثبت ، همیشه و همیشه ، تا ظهور نیر اعظم و وارث كبیر عاشورا و بر هم زننده همه ظلمها و ستمها... زنده باشد، و در سراسر كشورهاى اسلامى حضور سازنده خویش را حفظ كند، و یك میلیارد مسلمان را در خط دفاع از كرامت بزرگ انسان و رسالت سترگ قرآن متحد سازد...
اكنون ملاحظه مى كنید كه محتواى مجالس حسینى باید چگونه باشد، و ذاكران حسینى كیان باشند و مداحان چه كسان ؟ و آیا مى شود این مجالس را به هرگونه اداره كرد، و به دست هر كس سپرد، و دست هركس را دراین باره بازگذاشت ، و انتساب به رسالت امام حسین (ع ) و تولیت عاشورا را براى همه - با هر چگونگى - مشاع دانست ...
3- مهدى (ع ) و عاشورا...
در این مقام - بیقین - یادآورى این نكته مهم نیز لازم است كه صاحب اصلى ، در اینهمه رنج و بلا و مصیبت و شهادت و اسارت (از آنچه بر سر پیامبر اكرم (ص ) آمده و در عصر جاهلیت عربى ، تا آنچه بر سر اوصیاى پیامبر و خاندان او آمد در عصر طاغوتیت اموى و عباسى )، و وارث بزرگ آنهمه عظمت و ایثار، و حضور و اقدام ، و حماسه و افتخار، هدایت و تعلیم ، و تزكیه و ارشاد، و رشادت و تعهد، و رسالت و بیدارى ، و شهادت و فداكارى ، در راه اعتلاى كلمه حق ، و اعلام منشور عدل ، براى نجات انسانیت و سعادت انسان ، و احیاى آرمان قرآن ... آرى ، وارث اینهمه ... حضرت ولى عصر، حجت بن الحسن المهدى عج است . و چون چنین است بسیار ضرورت دارد كه در این مجالس ، همواره توجه ها معطوف به ساحت پاك آن شریك قرآن ، و ركن ایمان ، و حجت زمان ، و اسوه انسان ، و راز قبله ، و سر غدیر، و خونخواه عاشورا باشد ، و نهایت مرتبه ادب رعایت نگردد، و رضاى خاطر ایشان - كه مقدمه رضاى خداى متعال است - منظور باشد و طلب شود.
و روشن است كه یكى از عوامل عمده كسب رضاى آن امام ، غنى بودن محتواى این مجلسها و منبرهاست از حدیث تبیین اهداف الهى دین ، و آگاهسازى مردم از حقایق معارف و تعالیم صدیقین ، در جهت دعوت به نشر ایمان و اقامه عدل و اجراى قسط، به منظور ایجاد جامعه ((توحید و عدل ))، و زمینه سازى براى احیاى دین خدا، و آمادگى براى ظهور كلى آن نجات دهنده نهایى انسان ، و زنده كننده راستین قرآن ، و برپا دارنده ((عدل فراگیر))، در جهان ...
در اینجا خوب است به این موضوع هم اشاره اى بكنیم ، كه یكى از راههاى مهم غنى ساختن محتواى مجالس یاد شده از نظر تربیت و سازندگى ، این است كه (بجز خطبه هاى عاشورا و سخنان حضرت امام حسین (ع ) در مسیر كربلا)، مضامین آموزشى و سازنده زیارتها و دعاهاى زیارت را، پس از درك عمیق مفاهیم و مقاصد آنها، بصورتى درست و با بیانى مناسب ، به مردم بیاموزند. این دو منبع یاد شده ، از مهمترین منابع شناخت و آگاهى و معرفت و سلوك و تربیت و حماسه و اقدام است ، كه همواره مغفول مانده است ، و بهره اى كه باید از آنها گرفته شود گرفته نشده است .