فتوت نامه
معرفی فتوت نامه عبد الرزاق کاشانی
- از میان فتّوت نامههای موجود در تاریخ ایران، هفت فتّوت نامه، دارای بیشترین اشتهار هستند كه اسامی آنها به قرار زیر است:
- یكم: فتّوت نامهی عبدالرزاق كاشانی
- دوم: فتّوت نامهی شمسالدین آملی
- سوم: فتّوت نامهی شهابالدین عمر سهروردی (یكم)
- چهارم: فتّوت نامهی شهابالدین عمر سهروردی (دوم)
- پنجم: فتّوت نامهی نجمالدین زركوب تبریزی
- ششم: فتّوت نامهی درویش علیبن یوسفكر كهری
- هفتم: فتّوت نامهی چیتسازان
از مجموعه هفت نامه، شش رسالهی نخست آن پیش از رسالهی واعظ كاشفی تألیف شده كه او از عبدالرزّاق كاشانی بسیار متأثر شده است. ولی تعیین دقیق تاریخ تدوین فتّوت نامهی چیتسازان به طور یقین ممكن نیست. تاریخ تدوین شش رسالهی نخست، میان قرنهای هفتم تا نهم هجری قمری است. دو متن فارسی شیخ شهابالدین عمر سهروردی (632-539 ه.ق) از ویژگیهایی برخوردار است؛ چه او مشاور دینی الناصر الدین اللّه خلیفهی عباسی بود و چنان كه میدانیم، آن خلیفه آرزوی برقراری اصول فتوت را در سراسر جهان در سر میپروراند. او میخواست همهی تشكیلات جوانمردان را زیر یك پرچم آورد. در این زمینه حتی از فتوت درباری سخن به میان آمده است و خلیفهی عباسی به توّسط عبدالّجبار بغدادی به جرگهی جوانمردان پیوسته و جامهی مخصوص فتوت را از دست او گرفته است. رؤیای بزرگ این خلیفه با خود او به خاك سپرده شد، اما فتوت به راه خود ادامه داد و این مطلبی است كه از نظر ما مهّم است.
شرح و تفصیل تمامی فتّوت نامهها (كه در اصل منعكسكننده ساختار مكتبی و آیینی و عملی جوانمران در سدههای گذشته تاریخ میهمنان است) در اینجا امكانپذیر نیست و ما به فتوت نامه عبدالرزاق كاشانی بسنده میكنیم و مخاطبان محترم را به كتاب «آیین جوانمردی» اثر هانری كربن و ترجمه احسان نراقی، حوالت میدهیم.
فتوت نامه عبدالرّزاق كاشانی
عبدالرزاق كاشانی متفكر بزرگ شیعی به عنوان یكی از مریدان ابن عربی معروف است. در میان یكصد و پنجاه تفسیری كه از قرآن شده (بر حسب شمارش عثمان یحیی) و در كتاب فصوص الحكم شیخ اكبر آمده است، تفسیر كمالالدین عبدالرزاق كاشانی یكی از معروفترین آنهاست كه همیشه خواستاران بسیار داشته است. گروهی، تأویلهای عرفانی او از قرآن را از ابنعربی پنداشتهاند.
عبدالرزاق در مقدمهای كه بر فتّوت نامهی خود نوشته میگوید این كتاب را به درخواست یكی از بزرگان رمان به زبان عربی نوشته است، ولی بعداً مانند روزبهان بقلی شیرازی به سبب آنكه طُلاّب به زبان عربی آشنا نبودند، كتاب خود را به زبان فارسی ترجمه كرده است.
عنوان این متن تحفةالاخوان فی خصایص الفتیان (هدیهی برادران دربارهی خصایص جوانمردان) است. كتاب شامل یك مقدمه، ده باب و یك نتیجه است كه در اینجا به صورت مختصر معرفی می شود.
معرفی مقدمه تحفةالاخوان فی خصایص الفتیان
به عقیدهی عبدالرزاق كاشانی، جوانمرد (شوالیهی معنوی) انسانِ آزادهای است كه برای رسیدن به مرتبهی او، بایستی مراحلی را سپری كرد.حالت معنوی كه فتوت برمیانگیزد، در واقع پیروزی نور فْطرت بر تاریكیهای این جهان است، چندان كه صفات ممتاز روح آدمی شكفته میگردد و از قیدهای طبیعت و وابستگیهایی كه باعث اسارت و انقیاد آدمی است، رها میشود.
طی این مراحل را به اختصار می گوییم :
مرحلهی نخست مرحلهی مروّت است، اما مراد از آن مروّت خصوصیاتی است كه انسانیّت انسان را تشكیل میدهد؛ خصوصیاتی كه انسان را شایستهی این نام میكند. شاید بتوان مروّت را به كرم نیز ترجمه كرد، اما بهتر است كرم را برای معادل اصطلاحهای دیگری به كار ببریم، چه مروّت شامل مجموعهای از فضایل و سجایا و كردارهای نیكوست كه واژهی آدابدانی به مفهوم آن نزدیك است. وقتی میتوان سخن از فتّوت به میان آورد كه همهی عوامل شر مهار شده و نیروهای ناشی از خیر و نور، چیرگی یافته و فضلیت و عدالت و نجابت مصداق پیدا كرده باشد. از این روست كه میگویند مروّت شرط نخستین فتوت است، و فتّوت نیز از شرایط نخستین وَلایت است. در اینجا باید توجه داشت كه وَلایت با فتح و او با وِلایت (با كسر و او) اشتباه نشود. دومی در میان عرفا استعمال فراوان دارد. شاید بتوان تا حدودی آن را نوعی تقّدس نامید. اما وَلایت در مفهوم شیعی واژه، نوعی تقرّب و دوستی الاهی است كه از خصوصیات اولیاءاللّه است و مصادیق بارز آن امامان شیعهاند.
تقرب به خداوند سبب میشود كه انسان از نفسانیتش جدا شود تا به گفتهی حیدر آملی ، بتواند از سوی خداوند دوست برگزیده شود. بهتر از این نمیتوان رابطهی شوالیهگری را كه میان خدا و انسان برقرار شده است تعریف كرد. این همان سختی است كه در انجیل یوحنا از زبان خداوند آمده است:
- «دیگر شما را از خادمینم نخواهم نامید بلكه شما را از دوستان خود خواهم شمرد.»
به این ترتیب پدیرفتن مشیّت الاهی عبارت است از همراهی و هم قدمی با امام.
پس وَلایت، غایب و كمال فتوت و فتوت مستلزم مروّت است و معنای مروّت این است كه انسان به اصالت فطرت نخستین خود باز گردد. بنابراین، مفهوم توبه فقط استغفار از گناه نیست، بلكه پذیرش دگرگونی كامل و بازگشت به طهارت فطری نخستین است.
او در باب مراتب پیش گفته یادآوری میكند كه بالاترین مرحله اعتلا از فتوت به مقام رفیع رسالت است. او در فصل دوم مقدمه به شرایط وِلایت میپردازد. آنجا كه فتّوت به مرحلهی كمال میرسد، وِلایت آغاز میگردد. حضرت ابراهیم (ع) نخستین نمونهی كاملی است كه در یك آن فتّوت و ولایت در وجودش متجّلی گردیده است. او كسی است كه دنیای لذّتها و هوسهای آن را رها كرده (تجرید) و از خانواده و طایفهی خود گسسته تا به عالم الاهی برسد. چون سختی هجران كسان خود را به تنهایی پذیرفته، جهاد او نمونهی كامل فتوت، هم به مفهوم نهان روشی، هم به معنای عیان روشی است. او از بیگانگان ناشناس استقبال كرد و بعداً دانسته شد كه آن سه از فرشتگان بودند و این همان تصویری است كه از ابراهیم و سه فرشته در كلیساهای مسیحیت شرقی (ارتدكس) بازتافته است.
خلاصه توجه به چنین سیری ناشی از تفكّر عمیق مذهبی شیعی است كه هیچ رابطهای با تسلسل و توالی تاریخی و فلسفهی تاریخ ندارد.
فصل سوم از مقدمه در بیان اصل و مبدأ فتّوت است. تشریفات ورود به جرگهی جوانمردان، یادآور مراسم اهل طریقت و همان صحنهی آب و نمك و پوشیدن شلوار پهلوانی که شبیه زیر جامه است. جزئیات این مراسم را در رسالهی نجم الدین زركوب میتوان دید .
- نكتهای كه در فتّوت نامهی نجمالدین زركوب آمده این است كه به عقیدهی او مراسم نوشیدن آب نمك جای مراسم نوشیدن شراب را در مسیحیّت گرفته است. در ضمن بایستی توجّه داشت كه بر پایهی این مراسم، رشتهی پیوندی كه به صورت پیوستگی عمودی از سوی پیامبر برقرار شده، به گونهای است كه رشتهی ارتباط تا جبرائیل كه دوست خداوند است میرسد و رابطهی پیامبر با فرشتگان حامل وحی رابطهی دوستی است.
آب در قدح اشارت است به معرفت و خرد، كه شخص میتواند بر حسب پاكی جبلی و استعداد ذاتی خود كه در فطرت الاهیش نهفته است، به دست آورد. این توانایی نهفته در انسان آنگاه كه از قّوه به فعل در میآید به سرچشمهی زندگانی حقیقی تبدیل میشود، چرا كه سرچشمهی زندگانی درونی انسان معرفت و دانش است؛ همچنان كه آب سرچشمهی زندگی مادّی است. اشاره به بخشی. از آیهی سی ام از سورهی انبیاء: «وَجَعَلْن'ا مِنَ اَلْما´ءِ كُلَّ شَیءٍ حَیٍّ.» (و هر چیز زندهای را از آب آفریدیم.)
نمك اشارتی است به صفت عدالت وَ نَصفَت كه شرط مقدم تعادل درونی انسان است. عدالت و نصفت اصلی است كه جایگاه شریعت، طریقت و حقیقت را معلوم میدارد. اوّلی، یعنی شریعت، عبارت از قانون دینی است كه برقرار كنندهی تعادل در رابطهی انسان و خداست؛ دوّم طریقت است كه هدف از آن آزاد ساختن فطرت و طبیعت الاهی انسان از همهی هوی'ها و هوسهایی است كه سبب تباهی اوست؛ سوّم حقیقت است كه شخص از راه تفكر همراه با تزكیهی نفس مستقیماً به آن میرسد: یعنی رسیدن به یگانگی از درون و برون.
اما موضوع زیرجامه، یعنی پوشیدن شلوار، اشارتی است به فضیلت عفاف و نجابتی كه در نخستین گام و در بدو ورود جوانمردان به حلقهی فتّوت، باید آنها را در گسستن از بخشهای زیرین آدمی یاری دهد، حال آنكه كلاه صوفیان اشارتی است به اعتلای معنوی كه بایستی در بخشهای زبرین وجود آدمی تجلّی پیدا كند.
كمربند بستن یا میان بستن، اشارتی است به فضیلت شجاعت و غیرت، یعنی آنچه برای جوانمرد اساسی است و او را همواره آمادهی قیام به خدمت میكند و نشان میدهد جوانمرد یك مرد كامل است؛ همچنان كه پیامبر این عنوان را به علی خطاب كرد.
مؤلف در فصل چهارم مقدمه در مبادی و معانی فتوت بحث كرده و گفته است: پیدا است كه فتوّت ظهور نور فطرت است، پس مبادی آن اسباب تزكیهی نفس تواند بود. بدین سبب مؤلف میگوید: هدف فتوّت، انتقال نور اصلی فطرت از حالت بالقّوه به حالت بالفعل است. از اینرو در فتوت، اصلْ تزكیهی جان و دل است از آنچه بتواند حجاب ظلمت را از برابر انوار معنوی كنار بزند. طبقهبندی خصوصیات اخلاقی كه ده فصل از رسالهی تحفة الاخوان به آن اختصاص یافته، در واقع از دیدگاه مؤلف تفسیر حدیثی است منسوب به امام اول شیعیان دربارهی فتوت و خطاب به پسرش حسن (ع) امام فرموده است: «هِیَ العَفْو عَنَد القُدرَة، وَالّتو'اضُع عَندالدَولَة، وَ السَ'خاء عِنْدَ القِّلَة وَ الَعطَّیة بغَیرِ مِنّه.» (عفو در وقت قدرت و تواضع در زمان دولت و سخا در وقت فقر وفاقه و عطای بی منت.)
گرد آوری شده از کتاب آیین جوانمردی اثر هانری کربن