تبیان، دستیار زندگی
طبیعی است که اگر از درس خواندن، کار کردن، مدرسه رفتن و حتی از خانه دار شدن و اداری بودن قصد صالح داشته باشیم، همه این کارها را می توانیم در سلک عبادت قرار دهیم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شادابی  دنیا و سر بلندی  آخرت

زنده جاوید

ده نكته زندگی

مطالعه و رعایت صلاح ابدی همان قدر مهم است که رعایت صلاح و سعادت  آینده زندگی. و چه بسا سعادت ابدی بسیار پر اهمیت تر از سعادت 50 سال یا 40 سال زندگی به حساب آید. هر چند که این دو مصلحت با یکدیگر تفاوتی ندارند. در دین اسلام دنیا و آخرت یک مفهوم و یک واحد را تشکیل می دهند. در قرآن کریم به این موضوع چنین اشاره شده است: سوره نحل آیه 97 «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ یَعْمَلُونَ یعنی هر كس كار شایسته‏اى انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن‏، در حالى كه مؤمن است‏، او را به حیاتى پاك زنده مى‏داریم‏؛ و پاداش آنها را به بهترین اعمالى كه انجام مى‏دادند، خواهیم داد».

آنانکه رفتار نیک و ایمان به خدا دارند، زندگی گوارا و جزای آخرت مطبوع در انتظار آنان است. دنیا و اخرت در نظر اسلام از هم جدا نیست. راه صحیح راهی است که سعادت آینده انسان و سعادت ابدی او را در آن واحد، تحصیل کند. بسیار آسان است که انسان راهی را که می رود، با قصد صالح به جای آورد.

انسان نقاط گوناگون و عناصر مختلفی در وجود خود دارد. اگر بتواند راهی را انتخاب کند که تمام عناصر او ارضا شود، آن راه موفقیت آمیزتر است. چه با نیروی بیشتر و متمرکزتری به سوی هدف می شتابد. طبیعی است که اگر از درس خواندن، کار کردن، مدرسه رفتن و حتی از خانه دار شدن و اداری بودن قصد صالح داشته باشیم، همه این کارها را می توانیم در سلک عبادت قرار دهیم.

طبیعی است که اگر از درس خواندن، کار کردن، مدرسه رفتن و حتی از خانه دار شدن و اداری بودن قصد صالح داشته باشیم، همه این کارها را می توانیم در سلک عبادت قرار دهیم.

عبادت به نماز و روزه منحصر نیست. پیغمبر اسلام  به ابی ذر که یکی از نزدیک ترین صحابه اوست می گوید: «حتی در خواب و خوراک قصد قربت داشته باش». آری؛ خواب و خوراک از لوازم زندگی انسان است. سبب تأمین نیرو برای انسان می شود و موجب می گردد که انسان بتواند با نشاط بیشتری در راه خیر، در راه صلاح مردم، در راه کمک به همنوع قدم بردارد. پس خواب و خوراکی که با قصد قربت و با تصمیم بر کار نیک انجام گیرد، عبادت است. سفر کردن برای تحصیل، اگر با قصد قربت و قصد خدمت به جامعه و همنوع و خانواده همراه باشد، واگر به قصد حفظ حیثیت انسان و تأمین آسایش همنوعان صورت گیرد، جهاد در راه خدا محسوب میشود.

آنگاه این قصد سبب می گردد که انسان در این راه با دقت بیشتری قدم بردارد. چه بسا وجود این قصد انسان را محدود می کند، ولی راه موفقیت آمیز تر  و نتیجه بخش تر است. درآیه دیگر می خوانیم: سوره انفال آیه 24 یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا یُحْیِیكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ یعنی اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت كنید هنگامى كه شما را به سوى چیزى مى‏خواند كه شما را حیات مى‏بخشد! و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حایل مى‏شود، و همه شما [در قیامت‏] نزد او گردآورى مى‏شوید!».

قبل از این كه اتفاق ناگواری برایتان بیفتد ، قدر زندگی تان را بدانید

همانگونه که دیدید آیه شریفه دعوت پیغمبر  را سبب زندگی شمرده است. با کمال تاسف متدینیین امروز معتقدند که دین فقط برای مرگ است. به این سبب، جوانان که تصور می کنند دین با راه زندگی، با کار و کوشش، و با تلاش برای تأمین آینده هماهنگی ندارد، از دین اعراض می کنند.

در حالیکه به طور مسلم می توان گفت، اسلام و یا هر دین خدایی، هیچ یک از غرائز اصلی و نیازهای ضروری انسان را منع نکرده است! از خوردن و آشامیدن جلوگیری نکرده است. بلکه گفته است، راه صحیح را برای خوردن و آشامیدن انتخاب کنید! تجاوز نکنید! افراط در خوردن نکنید! عیناً همان ترتیب را در غریزه جنسی انسان مشاهده می کنیم. به هیچ وجه از این غریزه منع نشده است. در اسلام جلوگیری از این غریزه، و سایر غریزه های زندگی انسانی، رهبانیت نامیده شده و گفته شده است: «لا رهبانیة فی الاسلام». لیکن از تجاوز به ناموس غیر و از افراط در این امر منع شده است. این غریزه نیز مانند خوردن و آشامیدن است. بهره بردن از زیباییهای زندگی، و بهره بردن از نعمتهای الهی، به طور معقول و منطقی نه تنها بی اشکال است، بلکه در بسیاری از روایات و آثار وارده از اهل بیت دیده میشود که مورد رضایت و مرغوب و محبوب خداوند است. پس می توان راهی را رفت که بدن انسان لذت برد، روح انسان شاد باشد، افکار انسان آرامش یابد، و در عین حال خویشان انسان خوشنود باشند. چه امتیازی می شود داد به کسانیکه یک قسمت بزرگ از وجود خود، یعنی فطرت خداجویی را کنار گزارند، و یا غرق در شهوات شوند، و یا از حریم اجتماع و زندگی اجتماعی کناره گیرند؟

درس باید خواند؛ مرد اجتماع باید بود؛ در عین حال مرد دیندار هم می توان بود‍‍! همه اینها با هم جمع می شوند. بلکه همه اینها یک راه است. آرامشی که در نتیجه نماز، و رضایتی که در نتیجه روزه، برای انسان حاصل می آید، نه تنها زحمت مختصری که در راه به پا داشتن این عبادات می کشد را جبران می کند، بلکه آرامش، آسایس و نوری در قلب انسان پدید می آورد، که توفیق وی را در هدفهای تحصیلی  او نیز تامین می کند. تصور می کنم که با کمال وضوح می توان دریافت، که عبادات با تمرین، بسیار آسان می شود. انسانی که خاشع بود، با کمال سهولت به عبادات مختصری که از طرف خداوند بزرگ به او تکلیف شده است، گردن می نهد.