تبیان، دستیار زندگی
گالیلو گالیله، شاید مشهورترین شخصیت در تاریخ علم، در پیزای ایتالیا به سال 1564 متولد گردید. او را به عنوان پدرعلم فیزیک جدید می شناسند، وی بشر را با این اندیشه ی فیثاغورسی آشنا ساخت که کتاب طبیعت به زبان هندسه و ریاضیات نوشته شده است
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نجوم: تلاشی به دنبال حقیقت (4)

... ادامه از مقاله قبل

روش علمی گالیلو گالیله

بازگشت گالیله به واتیکان!

گالیلو گالیله،

شاید مشهورترین شخصیت در تاریخ علم، در پیزای ایتالیا به سال 1564 متولد گردید. او را به عنوان پدرعلم فیزیک جدید می شناسند، وی بشر را با این اندیشه ی فیثاغورسی آشنا ساخت که کتاب طبیعت به زبان هندسه و ریاضیات نوشته شده است و فهم طبیعت احتیاج به مشاهده دقیق و آزمایش دارد.  مطالعه ی طبیعت از جنبه ی هندسی و ریاضی با اندازه گیری کمیات همراه است که مارا مجبور می کند آزمایشگر های دقیق تری باشیم. در دوران باستان نجوم، دقیق ترین و ریاضی ترین علم بود، به همین دلیل بسیار پیشرفت نموده بود. ولی متأسفانه علم فیزیک به علت تأثیرات منفی فلسفه ارسطو، از اندازه گیری و ریاضیات بسیار دور شده بود. گالیله جزء اولین کسانی بود که ریاضیات و اندازه گیری را وارد فیزیک کرد.

کشفیات تلسکوپی

با اینکه تلسکوپس هزاران بار از تلسکوپ های نوری امروزی ضعیف تر بود، بوسیله آن کشفیات مهمی انجام داد که در 1610 در کتابی با عنوان « پیام آور ستارگان » منتشر گشت. در این کتاب وی گزارش داد که روی سطح ماه کوه هایی وجود دارد، در حالی که قبلاً تصور می شد که ماه یک کره صافی است که از اتر ساخته شده است. وی همچنین از ستارگانی کم نوروغیرقابل تفکیک در راه شیری خبرداد که قبلا دیده نشده بودند. و مهمتر از همه کشف اقمار مشتری بود که به دور این سیاره غول پیکر در حال گردش اند. این موضوع صریحاً نشان می داد که همه چیز به دور زمین نمی گردد و این مخالف نظریه زمین مرکزی بودن جهان بود. به زودی گالیله اهله (هلال و بدر شدن) ناهید را نیز مشاهده کرد و دید که شامل حالت بدر نیز می شود. در حالی که طبق مدل زمین مرکزی ناهید همیشه می بایست به شکل هلال باشد. وی نشان داد که نظریه کپرنیک، فقط یک فرضیه ای که مشاهدات را تقریباً توضیح می دهد، نیست، بلکه مطلقاً صحیح است و فهم کشیشان از متون مقدس مسیحی احتیاج به تجدید نظر دارند! این موضوع و حمله غیرمحافظه کارانه او به مخالفینش، مخصوصاً اعضای انجمن یسوعیان، موجب آزار و اذیت وی توسط طرفداران کلیسا شد. البته گالیله انسان بی دینی نبود. وی می گفت ما باید اجازه دهیم برداشتهای دیگری نیز از کتاب مقدس وجود داشته باشند. زیرا این کتاب برای این نازل نشده که نجوم یا فیزیک به ما بیاموزد، بلکه نازل شده است که به ما راه رستگاری و خداپرستی را آموزش دهد.

گالیله و نپتون

یک طرح از مشتری و اقمارش توسط گالیله: ستاره ی سمت چپ احتمالا نپتون است

گالیله اولین کسی است که سیاره ی نپتون را در نزدیکی مشتری با تلسکوپش دید، ولی متوجه نشد که این یک سیاره ی جدید است. چرا که در ژانویه 1613 نپتون به نزدیکی مشتری آمده بود و احتمالا گالیله در هنگام رصد مشتری آن را دیده بود. تا اینکه نپتون سالها بعد در رصدخانه برلین 1864 توسط یوهان گاله کشف شد. گاله مشغول رصد منطقه ای از آسمان بود که توسط محاسبات «آدامز» انگلیسی و «لوریه» فرانسوی برای وجود سیاره جدید پیش بینی شده بود. این دو ریاضی دان به صورت جداگانه برای توضیح بی نظمی ها در حرکت اورانوس، به این پیش بینی دست یافته بودند. سیاره هفتم، اورانوس، قبلا توسط ستاره شناس آلمانی ویلیام هرشل در انگلستان در 1787 کشف شده بود. آدامز و لوریه بی نظمی های موجود در حرکت اورانوس را به درستی، به تاثیرات گرانشی سیاره ناشناخته هشتم نسبت دادند.

محاکمه

محاکمه ی گالیله

در روم، به سال 1515، بلارمینو، اسقف اعظم کلیسای کاتولیک روم، به گالیله اطلاع داد که نظریات کپرنیک بر خلاف کتاب مقدس تشخیص داده شده و کتاب او جزو فهرست سیاه کتاب های ممنوعه قرار گرفته است. او به گالیله گوشزد کرد که سازمان تفتیش عقاید هر نوع حمایت یا اعتقاد به صحت نظریات کوپرنیک را ممنوع اعلام کرده است.

در 1625، در فلورانس، گالیله نوشتن کتاب «گفتگو درباره دو نظریه اصلی منظومه جهانی، بطلمیوس و کوپرنیکی» را آغاز نمود. این کتاب در سال 1632 منتشر شد و طوفانی به پا کرد. باربرینی، پاپ اوربن هشتم، دوست قدیمی و حامی گالیله بود، ولی احساس کرد که گالیله به او خیانت کرده است، زیرا کتاب گفتگو به وضوح از منظومه کپرنیکی حمایت کرده بود. در پایان سال 1632 گالیله در سن 70 سالگی و با ضعف بدنی برای دفاع به دادگاه روم احضار شد.

او را مجبور ساختند که از مطالب کتاب خود توبه نماید. او در فلورانس تا انتهای زندگیش در 1642 در خانه اش زندانی بود. آرامگاهش که در سال 1737 ساخته شد در کلیسایی در فلورانس نزدیک مقبره مایکنجلو ساخته شد. همان طور که در ادامه خواهیم دید، در آن روزگار، بدترین اتفاقات نیز برای کسانی که از فکر عمومی جامعه  پیروی نمی کردند، می توانست روی دهد.

جالب اینکه مدرکی وجود ندارد که نشان دهد گالیله واقعاً بعد از اعتراف در دادگاه، زیر لب گفته باشد: «ولی همچنان زمین می گردد!»

در سالهای پایانی عمرش، مهمترین رساله خود را نوشت، « مباحث و ملاحظاتی ریاضی درباره ی دو علم جدید». این کتاب به طور قاچاقی به بیرون ایتالیا رفت و در لایدن 1638 منتشر شد. این کتاب در واقع بنیان علم مکانیک بود. نمی توان گفت که اگر آن مشکلات برای گالیله پیش نمی آمد و مطالعات نجومی اش دچار آشفتگی نمی شد، او هیچ گاه به فیزیک بر نمی گشت.

360 سال بعد از محاکمه ی گالیله، کلیسای کاتولیک محکومیت او را دوباره بررسی کرد و به این نتیجه رسید که وی را نباید به الحاد و بی دینی محکوم نمود و او را تبرئه کرد.

ترجمه:

ا.م.گمینی

منبع:

D.R.Altschuler, Children of the stars, 2002, pp 1-11