سریالی عجیب بنام "نردبام آسمان"
به گزارش مهر، لطیفی مجموعههای موفق و پرمخاطب "همسایهها"، "سفر سبز" و مجموعههای مناسبتی "وفا" و "صاحبدلان" را ساخته که در هر یک به یکی از دغدغههای خاص خود پرداخته است. "نردبام آسمان" چهارمین تجربه تلویزیونی او، اثری تاریخی با محوریت زندگی ریاضیدان و منجم شهیر ایرانی است.
هر وقت به شهرک غزالی میآیم، فکر میکنم اگر زندهیاد علی حاتمی طرح ساخت این شهرک سینمایی را در سال 1358 نمیداد، جماعت سینما و تلویزیونی ما چه میکردند؟ در این 30 سال چند فیلم و مجموعه در این شهرک مقابل دوربین رفته است؟
دنبال کاخ الغبیک می گردم که غیاثالدین جمشید کاشانی را به این مکان دعوت کرده است. با راهنمایی جعفر گودرزی مشاور رسانهای مجموعه راهی جایی میشوم که با چادر برزنتی پوشیده شده است. همه جا تاریک است و به زحمت افرادی را میبینم که در حال رفت و آمد هستند. بعد از گذر از یک دالان تاریک، سالنی بزرگ با در چوبی باریک به کمک نور چراغها دیده میشود.
در سالن باز است و بدون اجازه وارد میشوم. سالنی با کتابخانههای چوبی بزرگ که کتابهای متعدد را در خود جای داده و مقابل یکی از آنها میزی قرار دارد که با پوست گوسفند پوشیده شده و روی آن چند کتاب و نامه باز نشده است. جنس نامهها از گونی و روی دیوار هم اسباب کار ستارهشناسی نصب شده است.
بخشهای مختلف سالن از چوب ساخته شده و سمت راست روی تخت، ویس همسر غیاثالدین (شبنم قلیخانی) دراز کشیده است. دانههای درشت عرق روی پیشانی و پریدگی رنگش نشان میدهد بیماری سختی دارد. بالای سرش چند شمع روشن است و کنار او غیاثالدین (وحید جلیلوند) در حال مطالعه است.
او با موی بلند، لباس کرم رنگ و چکمههای پوستی به قدری مشغول مطالعه است که متوجه حضورم نمیشود. بعد از چند لحظه صدای معینالدین (برزو ارجمند) و محمود (علی فاطمی)؛ برادر زن و پسر غیاثالدین سکوت سالن را میشکند. از قرار شب اولی است که غیاثالدین همراه خانوادهاش وارد کاخ شده و آنها هیجان زیادی دارند.
معینالدین همچون برادرش لباس پوشیده و موهای بلند و لخت دارد. محمود در سالن میدود و معینالدین او را بغل کرده و میگوید: (هیچ میدانی این کاخ به این بزرگی برای اولین بار است که برای دایی تو معینالدین سرور طبیبان سمرقند بشه؟) محمود: (باور نمیکنم ...) چند دیالوگ بین آنها، غیاثالدین و ویس رد و بدل میشود.
مرسی!
بعد از شنیدن این کلمه محمدحسین لطیفی از پشت مانیتور که در گوشهای از سالن قرار گرفته، بلند میشود و منهم از افکارم خارج میشوم. صحنه به حدی واقعی است که احساس نمیکنم این محوطه، مکانی در زمان حال است. حتی گریم بازیگران و هنروران که به شکلی باورپذیر یادآور قرن نهم است.
لطیفی خطاب به یکی از مجریان گریم میپرسد چرا رنگ موی برزو ارجمند نسبت به روزهای گذشته روشنتر شده و او هم نور را بهانه میکند. این صحنه 12 بار برداشت میشود و لطیفی با وسواس روی آوای دیالوگها، نحوه راه رفتن بازیگران و ... کار کرده و نکات لازم را متذکر میشود. در فاصلهای که لطیفی به گروه استراحت میدهد با او و حسن نجاریان مدیر تولید و مجری طرح گفتگو میکنم.
لطیفی و وارد کردن شوک به بینندگان
از محمدحسین لطیفی میپرسم او که در کارهای سینمایی و تلویزیونی سراغ ژانرهای متفاوت رفته، چطور این بار سر از یک پروژه تاریخی درآورده؟ میگوید: شاید انجام یک کار تاریخی برایم زود بود، اما میگذارم به حساب خواست خدا چون شرایط به گونهای رقم خورد که این کار را انجام دهم. البته به این معنا نیست که "نردبام آسمان" بهتر از کارهای دیگرم خواهد شد، اما تجربهای دیگر است.
وی ادامه میدهد: وقتی میخواهم یک فیلم سینمایی بسازم نگران نیستم، چون فکر میکنم خدا دوستم دارد. حتی اگر قصه یا انتخاب بازیگران به نیمه رسیده باشد، شجاعت کلید زدن را دارم. به نظرم هنر خلق است و اگر خودمان را هنرمند میدانیم، خلق فقط روی کاغذ نیست بلکه سرصحنه، حس صحنه، نفس بازیگر و ... در آن دخیل است. اما در یک کار تاریخی همه چیز باید از قبل مشخص شود.
این کارگردان خاطر نشان میکند: در کارهای بهروز میتوانیم ماشین یا پیراهن بازیگر را به سرعت عوض کنیم، اما در کار تاریخی این طور نیست. باید همه چیز، حتی چراغ پیهسوز ساخته شود. باید با برنامهریزی دقیقتر سر صحنه بیایم و به این لحاظ کارگردانی اثر تاریخی برای من تفاوت دارد. در واقع آنچه از من انرژی میگیرد این است که علاقمندم بازتاب کاری را که انجام میدهم از بینندگان بگیریم.
لطیفی توضیح میدهد: وقتی بازتابها را میبینم، متوجه نقاط ضعف کار میشوم و اگر بیننده با آن ارتباط برقرار نکند، روایت داستان را متفاوت میکنم. اما در یک کار تاریخی وقتی صحنه پر از آکسسوار است، بیننده چطور میتواند بازیگر را ببیند؟ سعی کردهام دیالوگهای کار نه چندان محاورهای باشد و نه چندان تاریخی تا مخاطب ارتباط برقرار کند. البته فکر میکنم بیننده در چند قسمت اول شوکه شود که کاری تاریخی با نوع روایتی میبیند که شبیه دیگر کارها نیست.
وی معتقد است در کارهای تاریخی یک اشتباه به طور مداوم تکرار شده اما در "نردبام آسمان" زمینهای فراهم شده تا بیننده فکر کند به تاریخ سفر کرده نه اینکه تاریخ به خانه او آمده است. به همین دلیل از دیالوگهایی که به بازی بازیگران لطمه میزند، پرهیز کرده است.
این کارگردان تاکید میکند: وقتی بازیگر عصا قورت داده دیالوگ میگوید، طبیعی است که بازیاش به هم بریزد. به گونهای دیالوگها را تنظیم کردم که با دیگر کارهایم تفاوت داشته باشد. به هر حال اگر در این پروژه خطا کرده باشم، دیگر تکرار نمیکنم. اگر هم راه را درست رفته باشم امیدوارم به عنوان نیمچه الگویی باقی بماند.
لطیفی با اشاره به یکی از سختیهای کار در "نردبام آسمان" میگوید: میدانیم که یک قصه علمی، قصه یک دانشمند یا شخصیت مثبت هیچ وقت دیدنی نیست و این مشکلترین بخش کار ما بود. با حامد عنقا فیلمنامهنویس این مجموعه بیش از 9 ماه درباره درام قصه صحبت کردیم تا شکل بگیرد. البته دو نسخه دیگر از فیلمنامه بود اما به دلیل نکاتی که درباره روایت تاریخی اشاره شد، کار را از نو شروع کردیم.
وی ادامه میدهد: برای روایت تاریخ باید کتاب خواند و اگر قرار است فیلم بسازیم، باید به گونهای دیگر باشد. چون مخاطب تلویزیون مانند سینما فیلم را انتخاب نمیکند، بلکه تلویزیون را روشن کرده و کاری را که پخش میشود، میبیند.
این کارگردان درباره نگارش فیلمنامه این مجموعه همزمان با تولید، توضیح میدهد: فیلمنامه را عنقا بر مبنای تاریخ نوشته و کاملاً هم درست است، اما مرا کاملاً اغنا نکرده است. به همین دلیل دائم با نویسنده در ارتباط هستم و آنچه تغییر میکند، نوع آوا و آهنگ دیالوگهاست که سرصحنه اتفاق میافتد. اولین بار است که با نویسنده تا این حد در ارتباط هستم چون منبع تحقیقاتم نسبت به او ضعیفتر است.
لطیفی درباره مشکلات ناشی از تغییر آوای دیالوگ ها همزمان با تولید میافزاید: این مسئله اذیتم میکرد و بیشتر برای بازیگران مشکل بود طوریکه ضبط برخی صحنهها به 20 برداشت میرسید. اما دوست دارم کار برای بیننده جذاب شود. به عنوان یک بیننده از برخی آثار تاریخی گلایه دارم. مثلاً در یک مجموعه خانم به ندیمه خود میگوید (نظر تو چیست؟ نظراتت هم مثل خودت است؟) این یعنی چه؟
این کارگردان درباره مشکلات کارگردانی یک پروژه تاریخی توضیح میدهد: باید تجربیات بیشتری کسب میکردم و بعد وارد کار تاریخی میشدم. پروژه تاریخی سکانسهای سنگین دارد و نیازمند حضور پیرمردی است که بنشیند. من آدم نشستن نیستم و درونم ولولهای است. این ولوله در کار تاریخی مرا خمود کرده است. باید بیشتر بدانم و هنوز به این آرامش نرسیدم، به همین دلیل ممکن است در بعضی جاها این مسئله بیرون بزند.
لطیفی اضافه میکند: 46 سالم است و فکر میکنم کار تاریخی را بالای 50 تا 51 سالگی باید انجام میدادم. از سوی دیگر چندان تمایل ندارم بعد از 50 سالگی کارگردانی کنم. نه اینکه جایی بروم، در سینما هستم اما تصمیم ندارم نفر اول گروه باشم. من حق بازنشستگی دارم، باید بگذاریم جوانان هم کار کنند و حمایتشان کنیم. امیدوارم نسل جدید مثل ما باشد... البته شاید هم یک روز توبهام را بشکنم.
وی درباره تصاویری که در ازبکستان ضبط میشود، میگوید: هنوز سفر گروه به ازبکستان قطعی نشده است. البته روابط دو کشور مشکلی ندارد، اما پروسه اداری گسترده است و بچهها تلاش خود را میکنند. همچنین با کمک هدیش شاملو سعی داریم کاستیها در بخش جلوههای ویژه را مرتفع کنیم. طبق برنامهریزی تصویربرداری مجموعه "نردبام آسمان" اردیبهشت به پایان میرسد.
حسن نجاریان و تحقیقات گسترده
نجاریان مدیر تولید و مجری طرح پروژه "نردبام آسمان" درباره روند تولید فاز دوم میگوید: بعد از وقفهای که لازم داشتیم تا بقیه دکورهای مجموعه را بسازیم، از 20 آبان تصویربرداری را آغاز کردیم. 10 روز در خجیر کار داشتیم و بعد سفری پنج روزه با لطیفی به ازبکستان داشتیم. تا اواسط اسفند در شهرک غزالی کار داریم و بعد به کوهک میرویم تا بخشهای خارجی رصدخانه را ضبط کنیم. این بخش را در خجیر یا اطراف قزوین تصویربرداری میکنیم.
وی با اشاره به تفاوتهای این پروژه با دیگر آثار تاریخی که در آنها حضور داشته، میافزاید: با توجه به اینکه بار این مجموعه علمی است، نیازمند تحقیقات گستردهتر بود. تلاش میکنیم مجموعهای مناسب تهیه کنیم.
وحید جلیلوند / من جوگیر نشدم
بعد از گفتگو با نجاریان سراغ وحید جلیلوند بازیگر نقش غیاثالدین جمشید کاشانی میروم. هوای داخل کاخ سرد است و وقتی از او اجازه میخواهم تا گفتگویی کوتاه داشته باشیم، ترجیح میدهد کنار بخاری نفتی که داخل کاخ روشن است برویم.
او درباره فاصله گرفتن از کار اجرا و پذیرفتن پیشنهاد بازی در "نردبام آسمان" میگوید: علاقه قبلی من به بازیگری بود و سالهای دور در یک کار تلویزیونی بازی کردم، اما بیشتر فعالیتم در تئاتر بود. به خاطر مشغلههایم در رادیو و تلویزیون 9-8 سال از فضای تئاتر فاصله گرفتم ولی یک علاقه جدید نبود.
وی ادامه میدهد: در طول این سالها پیشنهاد بازی در چند فیلم تلویزیونی و یک مجموعه را رد کردم. در موقعیت ما پرداختن به یک حرفه جدید ریسک است چون شاید خوب نشود. آنچه من را برای بازی در مجموعه "نردبام آسمان" ترغیب کرد، حضور محمدحسین لطیفی به عنوان کارگردان بود. این حس بیشتر از نقش برایم اهمیت داشت و بعد از پیشنهاد او، فیلمنامه را نخوانده، چشم گفتم و بعد غیاثالدین جمشید کاشانی را شناختم.
جلیلوند درباره میزان آزاد بودن در ایفای نقش از سوی کارگردان میگوید: خیلی زیاد، خیلی زیاد، خیلی زیاد! جو گیر نشدهام، اما کار کردن با حسین لطیفی نعمتی است که برای هر بازیگری آرزوی تجربه آن را دارم. چون میتوان به او اطمینان کرد و همچون کوه پشت شماست. او در ایفای نقش بازیگر را آزاد میگذارد، اما پشت دوربین مراقب همه چیز است.
جلیلوند درباره اینکه سابقه تئاتریاش تا چه حد به او کمک کرده، توضیح میدهد: خیلی زیاد، خیلی زیاد. من در این مجموعه خاطرات غبار گرفتهام را از سالیان بازیگری پاک میکنم و امیدوارم توانسته باشم نقش غیاثالدین را به خوبی ایفا کنم.
محسن علیاکبری و حس ملیگرایی
بعد از گفتگو با جلیلوند از کاخ بیرون میآیم و محسن علیاکبری، تهیهکننده را میبینم که در حال صحبت با عوامل است. میپرسم که قصد ندارد از دل مجموعه "نردبام آسمان" یک فیلم سینمایی در بیاورد؟ و میگوید: این کار تا امروز جواب نداده، به نظرم بهتر است بگذاریم کارهای تاریخی بکر بمانند و مخاطب خودشان را داشته باشند. من مخالف این کار هستم و به نظرم معنا ندارد.
وی درباره پذیرش تهیهکنندگی این پروژه میافزاید: تهیه هر پروژه ویژگی خودش را دارد. "نردبام آسمان" حس ملیگرایی را در من زنده کرد. غیاثالدین ریاضیدانی مشهور قرن نهم بوده و اولین آپولو که به کره ماه رفت، اصلیترین کره مدار ماه را به نام او ثبت کرد. او شخصیتی بسیار مهم است ولی در ایران کمتر شناخته شده، در حالیکه جزوات او در کشورهای اروپایی تدریس میشود. با ساخت "نردبام آسمان" قصد داریم شخصیت او را به بینندگان معرفی کنیم.
سراغ شبنم قلیخانی را میگیرم که نقش ویس همسر غیاثالدین را بازی میکند. او در اتاق گریم نشسته و منتظر است برای ضبط صحنهای دیگر گریم شود.
شبنم قلیخانی و افتادن از اسب
وی درباره پذیریش نقش ویس میگوید: صبر و تحمل شخصیت ویس با وجود شرایط سخت زندگی برایم جذاب بود. او با وجود تمام سختیها برای همسرش همچون مادر است. از سوی دیگر کار با لطیفی تجربهای خوب است، چرا که جزو معدود کارگردانانی است که به بازیگران استرس نمیدهد و دنبال آرامش است.
قلیخانی که با بازی در مجموعه "نردبام آسمان" چهارمین حضور در یک پروژه تاریخی را تجربه کرده، میگوید: بعد از فیلم / مجموعه "مریم مقدس"، مجموعه "امام حسین (ع)" را بازی کردم که نیمهکاره باقی ماند و بعد از آن در مجموعه "اویس قرنی" بازی کردم. اما ایفای نقش ویس در "نردبام آسمان" ویژگی دیگر دارد. بازی در یک قصه ایرانی در مقایسه با قصهای که ایرانی نیست (اویس قرنی) تفاوت دارد، چرا که اطلاعات بیشتری درباره آداب، رسوم و فرهنگ سرزمین خودمان داریم.
این بازیگر اشاره میکند: البته بازی کردن در نقش مریم مقدس هم ویژگیهای خودش را داشت. در پروژه "نردبام آسمان" با نقشها زندگی میکنیم و آقای لطیفی از ما خواسته دیالوگها به گونهای باشد که بینندگان هم با شنیدن آن زندگی کنند.
وی درباره سختیهای بازی در یک پروژه تاریخی گفت: مسلماً دشواریهای کار بیشتر از یک کار بهروز است و این نکته را تنها بازیگرانی درک میکنند که خودشان تجربه حضور در پروژه تاریخی را داشته باشند. گریم، لباسهای سنگین و ... من در این پروژه چند بار هم از اسب افتادم!
بعد از گفتگو با قلیخانی سراغ محسن بابایی طراح گریم، هدیش شاملو مسئول جلوههای رایانهای و ایرج رامینفر مدیر هنری این پروژه میروم.
محسن بابایی و تجربهای متفاوت
وی درباره طراحی گریم پروژه "نردبام آسمان" میگوید: سعی کردم ارتباط خوبی با حامد عنقا نویسنده "نردبام آسمان" داشته باشم، چون دامنه اطلاعاتاش وسیع بود. وقتی طراحی گریم پروژهای را میپذیرم با نویسنده چند جلسه میگذارم تا به دیدگاههایش نزدیک شوم. در این پروژه هم بعد از صحبت با وی، جمعبندی نقطه نظرهای حسین لطیفی و مقوله زیباشناسی، طراحی گریم را آغاز کردم.
بابایی در ادامه میافزاید: کار با حسین لطیفی خیلی لذتبخش است. وقتی پیشنهاد این پروژه به من داده شد، این نکته مطرح شد که پروژهای تاریخی همچون نمونههای مشابه نیست. با این نیت کار را شروع کردیم و سپس خواستهها تغییر کرد.
وی درباره تست گریم جلیلوند که نقش غیاثالدین را بازی میکند، توضیح میدهد: همیشه یک بار تست میزنم و قبل از آن طراحی را در رایانه انجام داده و بعد پیاده میکنم. یادم هست یکبار سر پروژهای رفتم و کارگردان به من گفت که باید 12 بار تست بزنم تا در نهایت یکی را انتخاب کند. منهم خداحافظی کردم چرا که من یک ایده دارم.
شاملو و ساخت دکورهای سمرقند
هدیش شاملو مسئول جلوههای رایانهای درباره ساخت کار در "نردبام آسمان" میگوید: به هر حال ساخت برخی دکورها و نماها همچون شهر سمرقند یا دروازههای ورودی آن امکانپذیر نیست. به همین دلیل از جلوههای رایانهای استفاده میکنیم. البته کار مشکلی است، اما باید انجام داد. متاسفانه در این بخش از سینمایمان با ضعف روبرو هستیم.
وی ادامه میدهد: اگر چه سیستمهای ما با هالیوود قابل مقایسه نیست، اما میتوانیم با آموزش نیروها سطح خود را بالا ببریم. چند سال پیش فیلم "13 گربه روی شیروانی" در ایران کار شد. اگر چه منتقدان نقدهای متعدد نسبت به آن داشتند، اما به نظرم تجربهای خوب بود و میتوانیم امیدوار باشیم.
رامینفر و گامی رو به جلو
ایرج رامین فر مدیر هنری "نردبام آسمان" درباره طراحی این پروژه در مقایسه با آثاری درباره تاریخ معاصر میگوید: از تاریخ معاصر عکس و سندهای زیاد موجود است. البته ما سعی میکنیم در طراحی صحنه بدون آنکه تاریخ به هم بریزد و کار در قالب درام تعریف شود، طراحی را انجام دهیم. "نردبام آسمان" هم درباره شخصیت غیاثالدین جمشید کاشانی در قرن نهم است که اطلاعات زیادی درباره معماری آن دوره وجود نداشت.
وی ادامه میدهد: تاکنون کاری درباره دوره تیموریان انجام نشده بود و من با تکیه بر منابع موجود و تجربههای خودم طراحی این پروژه را انجام دادم و طراحی لباسها را نیز نزدیک به ترکمنها انتخاب کردم.
رامینفر درباره جایگاه طراحی این پروژه در کارنامه هنریاش میگوید: هنوز در حال تجربه کردن هستم و نمیتوانم بگویم کامل شدهام. "نردبام آسمان" یک قدم رو به جلو است، چرا که با گروهی خوب کار میکنم. لطیفی اهل تبادلنظر است، کار برایش اهمیت زیاد دارد و از زوایهای درست به تاریخ نگاه میکند. اگر گروه با من هماهنگ نباشد، نمیتوانم کار کنم اما لطیفی در کار به من آرامش میدهد.
زمانی که لوکیشن "نردبام آسمان" در شهرک غزالی را ترک میکنم، کارنامه لطیفی را مرور میکنم که در هر یک از آثار سینمایی و تلویزیونیاش به دنبال کسب تجارب مختلف بوده است. امید که این مجموعه تصویرگر ناگفتههایی درباره غیاثالدین جمشید کاشانی باشد.
فاطمه عودباشی