پذیرایی از میهمانان امام حسین (ع)
داشتیم توی اتاق بازی می کردیم که زنگ در به صدا در آمد.
چه کسی می توانست باشد؟
پدر خودش کلید داشت و در را باز می کرد، نکند مادربزرگ از مشهد برگشته؟
توی همین فکرها بودیم که صدای پدر را شنیدیم، هر دوتایمان دویدیم تا به پدر سلام کنیم و خسته نباشید بگوییم.
پدر با دست پر آمده بود، وای چقدر شیر و چند کیسه شکر و لیوان و چند جعبه هم کاکائو خریده بود.
مامان فوری به پدر کمک کرد، ما خوشحال شدیم.
مبین گفت: آخ جون شیر کاکائو، چرا مگه مهمون داریم؟
مامان گفت: ما نه، ولی امام حسین علیه السلام میهمان دارند، ما از فردا توی خانه هیئت داریم و می خواهیم با شیر کاکائو از مهمان ها پذیرایی کنیم. از فردا ماه محرم شروع می شه و همه برای امام حسین علیه السلام و یارانشون عزاداری می کنند.
شما هم می توانید به من و پدرتون توی این کار مهم کمک کنید و در ثواب آن شریک باشید.
من و مبین خیلی خوشحال شدیم چون ما هم دوست داشتیم سهمی در این کار داشته باشیم.
نوشته: مینو خرازی
*******************************
مطالب مرتبط
