ناسا و روزهای دشوار پیشرو-قسمت اول
بیست و نهم جولای سال جاری (8مرداد) مصادف بود با پنجاهمین سالگرد تاسیس سازمان فضایی ملی آمریکا. حال که نیم قرن از فعالیت این سازمان مشهور میگذرد، این پرسش اساسی مطرح است که آیا میتوان به بازگشت ناسا به دوران اوج خود در دهههای 1960 و 1970 امید داشت یا اینکه باید شاهد افول این مرکز بزرگ تحقیقات هوا- فضا بود؟
هنگامی که از «مایکل گریفین»، رئیس سازمان فضایی ملی آمریکا (ناسا) پرسیدند که در جشن تولد پنجاه سالگی این سازمان، آرزوی دریافت چه هدیهای دارد، پاسخ داد: «بودجه اضافه و کافی برای سازمان درک بهتر از شرایط و موقعیت کنونی.»
ناسا تا رسیدن به مرز پنجاه سالگی، فراز و نشیبهای بسیاری را پشت سرگذاشته است. این سازمان در 29 جولای سال 1958 و در واکنش به پرتاب نخستین ماهواره شوروی یعنی «اسپوتنیک»؟ در اکتبر 1957، تاسیس شد هنگامی که «یوری گاگارین» به عنوان نخستین فضانورد تاریخ بشر در آوریل 1964 به فضا رفت، اهمیت و جایگاه حساس سازمان فضایی ملی آمریکا برای حضور قدرتمندانه در میدان رقابت با شوروی، ابعاد گستردهتری یافت.
«جان اف. کندی»، رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا، در واکنش به سفر گاگارین به فضا گفت: «آمریکا باید تا پایان همین دهه (دهه 1960) به ماه برود». برای رسیدن به این هدف، بودجهای معادل یک درصد تولید ناخالص داخلی ایالات متحده آمریکا در اختیار ناسا قرار گرفت. به عقیده آقای گریفین، در آن زمان مسئله رفتن آمریکاییها به فضا، نه صرفا یک مسئله فنی و علمی بلکه یک نوع تلاش برای کسب غرور ملی و نمایش اقتدار و سربلندی جامعه باز عربی تلقی میشد و چنین بود که پروژه عظیم و معروف «آپولو» آغاز شد. مجریان این پروژه ملی، نه هیپیهای مو بلند و تهی مغز آمریکایی بلکه مهندسان خوشلباس و مرتبی بودند که از بزرگانی چون «باک راجرز» و «ایزاک آسیموف» تاسی میجستند و توانستند خیلی زود، توجه جهانیان را به برنامههای ناسا جلب کنند. رفتن آمریکاییها دیگر در زمینه اکتشافات فضایی، مهر تاییدی زد بر این مدعا که با صرف بودجه کافی و برنامهریزی دقیق میتوان به موفقیتهای درخشانی در فضا دست یافت.
با این همه، تب تند رفتن به فضا نزد آمریکاییها خیلی زود فروکش کرد و کاغذ بازیهای اداری و هیاهوهای تبلیغاتی جای نوآوریهای فنی و مهندسی را گرفت.
شاید اگر در همان زمان، ناسا به فعالیتهایش خاتمه میداد و تن به بازنشستگی زودتر از موعد میسپرد، وجهه و اعتبار درخشانش بیشتر حفظ میشد، زیرا وضعیت این سازمان پس از فروکش کردن رقابتهای فضایی به گونهای رقم خورد که راه را برای جوانهای آرمانگرا و احساساتی که در آغاز زمام امور ناسا را در دست گرفتند و موفقیتهای چشمگیر را برای این سازمان کسب نمو کردند، بست و خیلی زود آنها را به سمت و سویی برد که فقط به فکر بقای سازمان باشند و نه بلندپروازی و نوآوریهای گسترده. علاوه بر این، صرف میلیاردها دلار برای برنامههای زیادهخواهانهای چون برنامه شاتلهای فضایی و یا ایجاد ایستگاه فضایی در مدار زمین با هزینهای معادل 100 میلیارد دلار که در عین پرهزینه بودن فاقد ارزش علمی قابل توجهی بودند، موجب زیر سوال رفتن ماهیت وجودی و عملکردی ناسا در سالهای بعد شد.
گردآوری: محسن مرادی
ادامه دارد...