تبیان، دستیار زندگی
ویژگیهای کلی نثر در قرن دهم و یازدهم...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تاریخچه تطور نثر فارسی (4)

قرن دهم و یازدهم

کاغذ

در قرن دهم،همان سنّتی که در نثر فارسی رایج بوده، همچنان رواج داشته است، تنها اندک تغییراتی پیش آمده است: یکی آنکه  در این قرن، دیگر مطلقاً کسی در نثر آن اندازه مبالغه و زیاده‌روی را که در استعمال کلمات تازی در قرون پیش در برخی از کتاب‌ها معمول بوده رعایت نکرده است و در قرن دهم این روش ناپسند مطلقاً متروک مانده است. دیگر آنکه پادشاهان صفوی که توجه و عنایتی خاص به انتشار دین شیعه داشته‌اند، نظر به اینکه اکثریت مردم ایران، پیش از آن شافعی و پس از آن حنفی بوده‌اند، عده کافی مبلّغ و پیشوای دینی برای انتشار طریقه شیعه در ایران نیافته‌اند و ناچار از کشورهای دیگر که شیعه در آنجا بیشتر بوده‌اند مانند جبل عامل شام و بحرین و لحساء یا احساء و غیره، گروهی را به این کار به ایران آورده‌اند و این عدّه که برای پیشرفت کار خود ناچار بوده‌اند کتاب‌هایی تألیف کنند، چون هنوز فارسی نمی‌دانسته‌اند، آن کتاب‌ها را به زبان تازی نوشته‌اند، و دوباره در قرن دهم زبان تازی در مؤلفات علمی و مخصوصاً دینی انتشار یافت. اصول استعاره و کنایه و تکلّف و تصنّع در نثر، همچنان مانند قرن نهم، در این دوره هم رواج داشت.

در سراسر قرن دهم تقریباً در همه کتاب‌های نثر، همان اصول معتبر که در قرن نهم جسته جسته و رفته رفته، سبک رایج شده بود، یعنی استعمال کنایات و استعارات و مرادفات و تکلّفات و تصنّعات یگانه سبک نثر این دوره بوده است، منتها بسته به سلیقه نویسندگان، گاهی کمتر و گاهی بیشتر دیده می‌شود.

کسانی که این‌گونه صنایع را کمتر به کار برده‌اند:

ملاحسین کربلایی و محمود دهدار و قاضی احمد غفاری و امیر یحیی قزوینی  و خورشاه بن قباد عراقی و مصلح الدین لاری و ملا احمد تتوی و محمد طاهر سبزواری و حسن بیک خاکی و محمود بن هدایت الله نطنزی و نظام الدین احمد هروی و شاه طاهر انجدانی و فخرالدین علی زواری و شیخ یعقوب صرفی و ملافتح الله کاشانی و امیر غیاث الدین دشتکی و تقی الدین اوحدی کاشانی و قاضی نورالله شوشتری و امین احمد رازی و فخرالدین علی صفی بیهقی و میرزاجان باغ نوی و ملا ابوالحسن دانشمند و محمدبن محمود دهدارند و کسانی که بیشتر مبالغه کرده‌اند:

فضولی بغدادی و حسن بیگ روملو و امیر محمودین خواند امیر و عبدالقادر بداونی و قهرمانی میرزاخان خانان و گلبدن بیگم دختر بایر و ابوالفضل بن مبارک و ابوالفیض فیضی و سلطان محمد فخری و سام میرزا صفوی و میر تقی الدین ذکری کاشانی و امیر شرف الدین بدلیسی و خان احمد گیلانی‌اند.

قرن یازدهم، دنباله مستقیم قرن دهم ایران است و در روش‌های ادبی، مطلقاً تغییری دیده نمی‌شود و همان توجّه تامّی که اکثریت نویسندگان در استعمال کنایات و به کار بردن تکلّف و تصنّع داشته‌‌اند باقی است.

همچنان پیشوایان روحانی، کتاب‌های خود را به زبان تازی می‌نوشته‌اند و در میانشان اگر کسی به زبان فارسی هم تألیف کرده باشد فارسی بسیار ساده و روان و طبیعی به کار نبرده است، چنانکه در کتاب‌های فارسی ملا محمد باقر مجلسی، همین حالت آشکار است.

درین دوره، توجّه خاصی به نوشتن قصّه و داستان‌هایی به زبان فارسی پیدا شده و قصّه‌هایی را که از قدیم بر سر زبان‌ها بوده مانند: اسکندر نامه و مختار نامه و ابومسلم نامه و داراب نامه و رموز حمزه و غیره، دوباره به انشای معمول زمان خود نوشته‌اند، یا اینکه داستان‌های جدید پرداخته‌اند مانند: حسین کُرد و چهل طوطی و نوش‌آفرین و امثال آنها.

در همه این قصّه‌ها و داستان‌ها، کنایات و استعارات، فراوان به کار برده‌اند و در برخی از آنها، بیش از حد زیاده روی کرده‌اند.

این اصول را حتّی در منشآت درباری و نامه‌نویسی رسمی در ایران و هند و ترکیه به کار می‌برده‌اند. تاریخ‌نویسی نیز درین دوره، چه در ایران و چه در هندوستان، بسیار رواج داشته، ولی تاریخ را هم بیشتر با همان تکلّف‌ها و استعارات و کنایات می‌نوشته‌اند.

نویسندگان این دوره را هم می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:

میرزاجلال منجّم یزدی، میرزابیگ حسینی گنابادی، میرزا طاهر وحید قزوینی، برادرش میرزا محمد یوسف واله، قاضی میراحمد منشی قمی، ملاعبدالرزّاق لاهیجی، امیر علاء‌الدوله قزوینی، ولی قلی بیگ شاملو، میرزامحمد رقیع واعظ قزوینی، پسرش محمد شفیع، نصیرای همدانی، محمد‌امین منشی، پسرش محمد کاظم منشی، محمد ساقی مستعدخان، محمد شریف معتمدخان، عبدالحمید لاهوری، اسکندربیگ منشی، عبدالفتّاح فومنی، شاه حسین بن ملک غیات الدین سیستانی، طغرای مشهدی، حسن بن گل محمد، ملاعبدالنبی فخرالزمانی، محمد قاسم بن هندوشاه فرشته، محمد شریف علامه، میرزا محمد شریف کاشف، وحید تبریزی، برخوردارین محمود ترکمان، ظهوری ترشیزی، کسانی‌اند که در کنایات و استعارات بیشتر مبالغه کرده‌اند.

و احمد بن عبدالله فاروفی معروف به مجدد الف ثانی، فوق الدین، احمد یزدی، نجیب الدین رضا تبریزی، ملا محمد تقی مجلسی، شاهزاده  محمد داراشکوه، ملاخلیل قزوینی، میرزا طاهر نصرآبادی، محمدبن ابراهیم، محمد شفیع حسینی، محمد معصوم نامی، رفیع‌الدین شیرازی، میرحیدر رازی، شیخ  محمد علی مؤذّن خراسانی، علی بن طیفور بسطامی، میرابوالقاسم فندرسکی، عبدالحق محدّث دهلوی، قطب‌الدین عبدالحیّ لاری، عزلتی واعظ، مجددالدین حسینی، ملاعبدالباقی نهاوندی، فزونی استرآبادی، محمد معصوم بن شیخ احمد مجددالف ثانی، محمد حبله‌رود، محمد صادق بن صالح اصفهانی، محمد مفید یزدی، شیخ بهاء‌الدین بهایی عاملی، ملامحمدباقر محقق سبزواری، ملامحمد صالح روغنی قزوینی، آقا جمال‌الدین خوانساری، سید علاء‌الدین معروف به خلیفه سلطان وحشری تبریزی، روانتر و ساده‌تر نوشته‌اند.

ادامه دارد...


نویسنده : سعید نفیسی