تبیان، دستیار زندگی
چگونه فرزندانمان را تشویق به کار کنیم و...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

برو کار می کن، ببین چیست کار؟!

برو کار می کن، ببین چیست کار؟!
اشاره

ماکارنکو، از اندیشمندان علوم تربیتی در حوزه دیدگاه های مارکسیستی است و دیر زمانی از نظرات او در تعلیم و تربیت بهره هایی گرفته شده است. مقاله ای که در پی می آید صرفاً برای مقایسه است و امید می رود پژوهشگران را در مطالعات تطبیقی یاری دهد.

پرورش صحیح کودکان بدون آموزش شغلی مناسب به آنان، امکان پذیر نیست. شغل، همیشه اساس زندگی، مایه خوشبختی و سازنده فرهنگ انسان به حساب آمده است. در این جا به نکاتی درباره مفهوم کار در خانواده اشاره می شود:

ابتدا باید این نکته را یادآور شویم که کودک عضوی از جامعه کاری خواهد شد، بنابراین اهمیت او در جامعه و ارزش او به عنوان یک شهروند، فقط به نقشی که در جامعه می تواند ایفا کند و میزان آمادگی او برای پذیرش این نقش بستگی دارد. خوشبختی و بهروزی او نیز در گرو همین نقش است.

ما به خوبی می دانیم که طبیعت به همه انسان ها قابلیت های کاری یکسانی اعطا کرده است. ولی در جامعه می بینیم که فردی بهتر از فرد دیگر کار می کند، بعضی ها کارهای ساده و بعضی دیگر کارهای پیچیده تر و ارزشمندتری انجام می دهند. طبیعت در این گوناگونی و تفاوت ها نقشی ندارد، بلکه ویژگی های کاری فرد در دوران زندگی او، به ویژه در جوانی شکل می گیرد. بنابراین، تربیت شغلی، نه تنها تعیین کننده خوبی یا بدی یک شهروند است، بلکه زمینه آماده شدن او برای یک زندگی سالم و پر بار در آینده نیز هست.

بعضی ها به خاطر برآوردن نیازهایشان کار می کنند. در طول تاریخ نیز بیش تر مردم برای این که از گرسنگی نمیرند، کار می کردند. ولی حتی از زمان های قدیم نیز مردم سعی می کردند، هنگام کار فقط به قوای بدنی تکیه نکنند، بلکه از خود خلاقیت نیز نشان دهند. در جامعه ای که اختلاف طبقاتی و استثمار انسان توسط انسانی دیگر وجود دارد، به ندرت خلاقیت در مردم بروز می کند. همه شغل ها باید با خلاقیت همراه باشند تا جامعه ای غنی از فرهنگ و ثروت ساخته شود. بنابراین معلم و خانواده وظیفه دارند، خلاقیت در کارها را به کودکان آموزش دهند.

انسان تنها وقتی در کار خود خلاق خواهد شد که با عشق به شغل خود رسیده باشد، با انجام آن احساس شادی کند، به ضرورت و موارد استفاده آن واقف باشد و از شغل خود برای بروز شخصیت و استعدادهایش استفاده کند.چنین ارتباطی با شغل، زمانی امکان پذیر است که فرد آموخته باشد، سخت کار کند و نیز هیچ شغلی برای او خوشایند جلوه نکند. فردی که با ترس از کار کردن و عرق ریختن سر کار خود حاضر می شود، هرگز از نیروی خلاقیت خود استفاده نخواهد کرد؛ یا تنها به این فکر می کند که هر چه زودتر از آن کار خلاصی یابد.

برای این که نتیجه مناسبی از کار کردن حاصل شود، نه تنها قابلیت انجام کار، بلکه برقراری ارتباط صمیمی با دیگران نیز ضروری است. مردم باید بتوانند ارتباط صمیمی و خوبی با یکدیگر برقرار کنند و این امر تنها در سایه پرورش خلاق مناسب حاصل می شود. کسی که از کار کردن فرار می کند و از حاصل فعالیت دیگران بهره می گیرد، برای جامعه فردی فاسد و هرزه به حساب می آید. تنها راه ایجاد ارتباط صحیح با دیگران، همیاری و فعالیت متقابل در جمع است.

این تصور اشتباه است که افراد باید تنها از لحاظ جسمانی و مهارت های فردی، پرورش یابند. آمادگی جسمانی ضروری است، ولی برای هماهنگی در کارها، پرورش مناسب روحی نیز لازم است. با تولید ماشین آلات پیشرفته، برتری جسمانی اهمیت گذشته خود را از دست داده است. در جوامع پیشرفته، سعی می کنند کارهای سنگین جسمانی را خذف کنند و با خلاقیت کارها و شیوه ها، ابزار و ماشین آلات جدیدی تولید کنند تا از فشار جسمانی بر کارگرها کاسته شود.

نباید تفاوتی بین پرورش جسمانی و اخلاقی کودکان قائل شد. سازماندهی مناسب در هر دو بعد بسیار اهمیت دارد.شغل مناسب، غیر از پربار کردن زندگی اجتماعی انسان در زندگی فردی نیز نقش مهمی دارد. همه ما کسانی را که می دانند چگونه کارهای زیادی انجام دهند، در هر کاری موفقند، هیچ مانعی سد راه آنان نمی شود، به خوبی با هر موقعیتی روبه رو می شوند، و زندگی شاد و موفقی دارند، تحسین می کنیم. بر عکس، برای کسانی که با بروز کوچک ترین مشکلات، خود را در بن بست می یابند، نمی توانند از خودشان محافظت کنند و پیوسته به یک پرستار نیاز دارند، بسیار متأسف می شویم. این افراد بدون کمک دیگران زندگی نابسامان، ناخوشایند و نامنظمی خواهند داشت.

برای آموزش شغلی کودکان، باید کارهایی به آنان واگذار شود که بتوانند با روش معین آن ها را با موفقیت انجام دهند.لازم نیست آن کار در زمان کوتاهی کامل شود، بلکه می توان ماه یاحتی سالی را به آن اختصاص داد. کودک باید در انتخاب لوازم کار آزاد باشد و در برابر کیفیت کاری که انجام می دهد، احساس مسئولیت کند.

به جای این که به او بگویید: " این جارو را بگیر و به این صورت اتاق را تمیز کن "، بهتر است چگونگی انجام کار را بر عهده خود او بگذارید و به او اطمینان دهید، به هر نحوی که می خواهد کار را انجام دهد.برای شروع آموزش از کارهای بدنی استفاده کنید و کم کم به کارهایی که به فکر و سازماندهی نیاز دارند، روی بیاورید. هر اندازه کاری پیچیده تر و مستقل تر باشد، از نظر آموزشی مؤثرتر است.

کودکان باید از سنین کم در کارهای خانواده شرکت داده شوند و البته نباید در این کار خیلی زیاده روی کرد. میزان کار پدر و مادر با کودکان باید کاملاً متفاوت باشد. اگر در منزل کار می کنید، کودک باید عادت کند، به هر نحوی که می تواند به شما کمک کند. کارهایی را که از عهده کودک بر می آید، به او واگذار کنید.

باید به خاطر داشت، کودکان در مدرسه تکلیف های درسی نسبتاً سنگینی دارند. البته این موضوع باید در درجه اول اهمیت قرار گیرد. باید به آن ها کمک کنید که بفهمند در مدرسه نه تنها عهده دار فعالیت های فردی هستند، بلکه فعالیت های اجتماعی را نیز به عهده دارند و موفقیت آنان در کارهای مدرسه نه فقط برای والدین، بلکه برای تمام جامعه لازم است. از طرف دیگر، نباید اجازه داد کار مدرسه، کودکان را از زندگی و کار در مجموعه خانواده باز دارد، زیرا تأثیر بدی بر پرورش آنان خواهد گذاشت. زندگی خانوادگی همیشه باید فضایی متشکل از همیاری و فعالیت های گروهی باشد.

کودک باید یاد بگیرد کارهایی را که در ابتدا برای او خسته کننده به نظر می رسند نیز تحمل کند و این حقیقت را درک کند که اهمیت یک کار تنها به خاطر جذابیت آن نیست، بلکه به خاطر ضرورت و فایده آن نیز هست. والدین باید صبور باشند و بتوانند بدون " گله و شکایت "، کارهای ناخوشایند و نادرست کودکان را تحمل کنند. اگر ارزش اجتماعی شغلی برای او روشن باشد، حتی اگر ناخوشایند نیز جلوه کند، انجام آن می تواند باعث شادمانی و رضایت او شود.

اگر کودک ضرورت انجام کار خاصی را احساس نمی کند و نمی توان تمایل به انجام آن را در او ایجاد کرد، می توان از روش تقاضا و درخواست بهره گرفت. در خواست یا تقاضا می تواند به کودک آزادی انتخاب بدهد. باید به گونه ای عمل کرد که کودک فکر کند، درخواست را با تمایل قلبی خود و نه از روی اجبار اجابت می کند. از روش درخواست یا تقاضا زمانی باید بهره گرفت که کودک با طیب خاطر کار را انجام دهد.

بی شک در کشور ما، بهره کشی از انسان از سوی انسانی دیگر به خاطر تولید، امکان ناپذیر است. با این همه کودکان باید در خانواده به گونه ای تربیت شوند که بهره کشی را تجربه نکنند.

والدین باید مراقب باشند تا برادر بزرگ تر از برادر کوچک تر جز در همکاری با یکدیگر، درخواست کار نکند و برای انجام کارها هیچ نابرابری رخ ندهد.

هرگز کودک را برای این که کاری را ناقص انجام داده است، سرزنش و تنبیه نکنید. به سادگی و با آرامش به او بگویید، کارش را به خوبی انجام نداده است و باید آن را درست و کامل انجام دهد. ما تشویق یا تنبیه در قبال کار را پیشنهاد نمی کنیم. کودک باید از موفقیت در انجام کار، احساس رضایت بکند. آگاهی از این که کارش را به خوبی انجام داده است، می تواند بهترین مشوق او باشد. رضایت خاطر شما از خلاقیت و ابتکار او نیز می تواند پاداشی کافی برای او باشد .

در برابر دوستان و آشنایان خود، او را به خاطر کاری که انجام داده است، تحسین نکنید و ضرورتی هم ندارد او را به خاطر کار بد یا ناقصی که انجام داده است، تنبیه کنید. بسیار مهم است که در این گونه مواقع، طوری برخورد کنید که انگار کار را به طور کامل انجام داده است.

منبع

مجله رشد معلم، شماره 7

نوشته ا.س.ماکارنکو / ترجمه علی زکی زاده