تبیان، دستیار زندگی
شعری زیبا از صاحب ابن عباد در مدح امیر المومنین علیه السلام...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پرسید : یکتا پرست کیست؟

غدیر

الصاحب بن عباد ( 326 - 385 ): « ابوالقاسم اسماعیل ابن ابوالحسن عبّاد ابن عباس ابن عبّاد ابن احمد ابن ادریس » ملقب به « کافی الکفاة » و « صاحب » وزیر مشهور و مقتدر « موید الدوله » و برادرش « فخر الدوله » از پادشاهان آل بویه

متولد 2 ذیقعده 324 در طالقان و متوفی 24 صفر 385 در ری« یاقوت حموی » وی را از طالقان قزوین می داند . اما « ثعالبی » که هم دوره صاحب بوده وی را از طالقان اصفهان می داند . صاحب از اولین وزیران بزرگ و بانفوذ ایرانی و مردی دوستدار علم و ائمه اطهار بود . وی تلاش فراوانی جهت نوازش و تشویق علما و دانشمندان و ترویج مذهب تشیع نمود .

شاید بعد از شیخ ابومسعود رازی وی بزرگترین عامل ترویج تشیع در اصفهان باشد .شیخ صدوق کتاب « عیون اخبار الرضا » را به نام و برای او تالیف کرد .صاحب یک دختر بیشتر نداشت که او را به یکی از اعقاب « محمد بطحایی » از نوادگان امام حسن مجتبی (ع) داد .« سادات گلستانه » اصفهان از اعقاب دختری او هستند .

این شعر از معروفترین اشعار او در مدح امیر المومنین است:

قالت: فمن صاحب الدین الحنیف أجب ؟ * فـــــقلت أحـــــمد خـــــیر السـادة الرسل

1- گفت: آورنده دین حنیف (راست) کیست، بگوی؟ گفتم: احمد، بهترین مهتران فرستاده از جانب خدا.

قالت: فمن بــعـــــده تصـفی الولاء لـه ؟ * قـــــلت: الوصی الـــذی أربى على زحل

2- گفت: پس از احمد (پیامبر)، چه کس را بویژه دوست می داری و به پیشوایی او گردن می گزاری؟

گفتم: همان وصی، که مقام او از فراز ستاره کیوان بالاتر است.

قالت: فمن بات من فوق الفراش فدى ؟ * فقلت: أثبـــــت خـــــلق الله فــــی الـوهل

3- گفت: آن چه کس بود که در شب هجرت، خویشتن جان پناه پیامبر ساخت و تا بامدادان به جای پیامبر در بستر او- که حمله گاه دشمنان بود- بخفت؟ گفتم: پایدارترین خلق خدا به هنگام ترسها و هراسها.

قالت: فمـــــن ذا الــــذی آخاه عن مقةٍ؟ * فقلت: مـــــن حـاز رد الشمس فی الطفل

4- گفت: آن چه کس بود که پیامبر با او عقد برادری بست؟

گفتم: آن کس که خورشید، در پسین هنگام، برای او، از جانب مغرب به پهنه آسمان بازگشت.

قالت: فمـــــن زوّج الــزهراء فـاطمة ؟ * فقلت: أفـــــضل مـــــن حـــــاف ومنتعــل

5- گفت: آن چه کس بود که همسر فاطمه زهرا شد؟

گفتم: برترین همه کسانی که بر روی زمین راه رفته اند، پای برهنگان و موزه پوشان.

قالت: فمن والـــــد السبطیــن إذ فرعا ؟ * فقلت: ســـــابق أهـــــل السبق فـی مهل

6- گفت: آن چه کس بود پدر دو فرزندزاده پیامبر؟

گفتم: آن کس که پیشتر پیشترینان بود در ایمان به خیر و درستی.

قالت: فمن فـــــاز فــــی بدر بمعجزها ؟ * فقلت: أضـــــرب خـــــلق الله فـــی القلل

7- گفت: آن چه کس بود که در جنگ بدر معجزه فتح به دست او ظاهر گشت؟

گفتم: آن کس که از همه بیشتر بر تارک باطل گرایان تیغ می آموخت.

قالت: فمـــــن أسد الأحزاب یفـــرسها ؟ * فـــــقلت: قـــــاتل عـــمرو الضیغم البطل

8- گفت: آن چه کس بود شیر ژیان جان شکار نبرد احزاب؟

گفتم: کشنده شیر دلاورمعروف عمرو بن عبدود.

قالت: فیوم حنـــــین مـــــن فـــرا وبرا ؟ * فـــــقلت: حـــــاصد أهل الشرك فی عجل

9- گفت: آن چه کس بود تیرافکن تیرآزمای در کارزار حنین؟

گفتم: آن کس که حق ناپرستان را چونان گندم رسیده می درود.

قالت: فمن ذا دعـــــی للطـــــیر یأكــله ؟ * فـــــقلت: أقـــــرب مرضـــــی ومنــــتحل

10- گفت: آن چه کس بود که پیامبر او را خواند تا از پرنده بریان بهشتی بخورد؟

گفتم: آن کس که نزدیکترین همه بود به او، گزیدگان و دیگران.

قالت: فمن تلـــــوه یـــوم الكساء أجب ؟ * فقلت: أفـــــضل مكـــــسو ومشـــــتــــمل

11- گفت: آن چه کس بود که در آن روز که اهل بیت در زیر «کساء» گرد آمدند، پس از پیامبر دومین بود؟

گفتم: بهترین همه مردمان، و همه کسانی که جامه پوشیده اند، هر جامه ای.

قالت: فـــمن ساد فی یوم (الغدیر) أبن ؟ * فقلت: مـــــن كـــــان للاسلام خــیر ولی

12- گفت: آن چه کس بود که در روز «غدیر»، سیادت عظمی و ولایت کبری یافت، بازگوی بروشنی؟

گفتم: آن کس که برای اسلام و مسلمانان بهترین ولی و امیر و سرپرست بود.

قالت: ففی من أتى فــی هل أتى شرف ؟ * فقـــــلت: أبـــــذل أهـــــل الأرض للنـــفل

13- گفت: آن چه کس بود که سوره «هل اتی» در فضیلت او فرود آمد؟

گفتم: آن کس که سخاوتمندترین اهل زمین بود.

قالت: فمن راكـــــع زكـــــى بخــــاتمه ؟ * فقلت: أطعـــــنهم مـــــذ كـــــان بــــالأسل

14- گفت: آن چه کس بود که در حال رکوع انگشتری به سائل داد؟

گفتم: آن کس که در پهنه کارزارها بلندترین نیره ها را پرتاب می کرد.

قالت: فـــــمن ذا قــسیم النار یسهمها ؟ * فقلت: مـــــن رأیـــــه أذكى من الشعــــل

15- گفت: آن چه کس است که فردای قیامت تقسیم کننده بهشت و دوزخ است میان بهشتیان و دوزخیان؟

گفتم: آن کس که اندیشه او، از شعله های آتش، روشن تر و تابناک تر است.

قالت: فمـــــن باهــــل الطهر النبی به ؟ * فقـــــلت: تـــــالیه فـــــی حـــــل ومــرتحل

16- گفت: آن چه کس بود که پیامبر پاک در روز مباهله با مسیحیان نجران، او را با خویشتن همراه برد؟

گفتم: آن کس که تالی تلو او بود، در هرجای که فرود می آمد و در هر جای که کوچ می کرد.

قالت: فمـــــن شبـــــه هارون لنعرفه ؟ * فقلت: مـــــن لـــــم یحـــــل یــوما ولم یزل

17- گفت: آن چه کس بود در این امت که به منزله هارون بود در امت موسی؟

گفتم: آن کس که هیچ لحظه دگرگون نشد و از راه نگشت.

قالت: فمن ذا غـــــدا بــاب المدینة قل ؟ * فقـــــلت: مـــــن ســـــألــــوه وهو لم یسل

18- گفت: آن چه کس بود که در شهر علم بود، بگوی؟!

گفتم: آن کس که همه از او پرسیدند و او از هیچ کس نپرسید.

قالت: فمن قاتل الأقـــــوام إذ نـــــكثوا ؟ * فقلت: تفـــــسیره فـــــی وقـــــعة الجـــمل

19- گفت: آن چه کس بود که با ناکثین (بیعت شکنان) بجنگید؟

گفتم: تفصیل واقعه را از جنگ جمل باز پرس!

قالت: فمن حارب الأرجاس إذ قسطوا ؟ * فقلت: صفـــــین تـــــبدی صفــــــحة العمل

20- گفت: آن چه کس بود پیکار کننده با قاسطین (ستمگران)؟

گفتم: کارنامه این پیکار را از سرزمین صفین بخواه!

قالت: فمــــن قارع الأنجاس إذ مرقوا ؟ * فقلت: معـــــناه یـــــوم النهـــــروان جــلی

21- گفت: آن چه کس بود سرکوب کننده مارقین (از دین به در رفتگان)؟

گفتم: این حقیقت از روز جنگ نهروان پدیدار است.

قالت: فمن صاحب الحوض الشریف غدا* فقلت: من بـــــیته فـــــی أشــــــرف الحلل

22- گفت: آن چه کس است ساقی حوض کوثر، در فردای قیامت؟

گفتم: آن کس که خانه او در بهترین زیرهای بهشت غرق است.

قالت: فمـــــن ذا لـــــواء الحمد یحمله ؟ * فقلت: مـــــن لـــــم یكن فی الروع بالوجل

23- گفت: آن چه کس است بر دوش کشنده درفش «حمد» در روز رستاخیز؟

گفتم: آن کس که در میدانهای جهاد ترس در دل نداشته است.

قالت: أكل الـــــذی قـــــد قلـت فی رجل ؟ * فقلت: كـــــل الـــــذی قـــــد قلت فــی رجل

24- گفت: همه اینهمه که گفتی فضیلتهایی است گرد آمده در یک مرد.

گفتم: همه اینهمه که گفتم فضیلتهایی است گرد آمده در یک مرد.

قالت: فمـــــن هــو هذا الفرد سِمه لنـا ؟ * فقلت: ذاك أمیـــــر المـــــؤمنیـــــن عــلی

25- گفت: این مرد مرد کیست، نام او را بر زبان آر؟

گفتم: این مرد مرد امیر مومنان است، علی.


کتاب ادبیات و تعهد در اسلام - علامه حکیمی