تبیان، دستیار زندگی
یار باش ، بار مباش گل باش ، خار مباش...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ای سالکان راه دین!

راه های رفتنی به روایت  خواجه عبد الله انصاری!

مسجد شیخ لطف الله
نظرگاه لطفی مولی

هان ای سالکان! باغ شما که تماشاگاه قدسیان ملاء اعلی است و نظرگاه لطف مولی است، عرصه‏ای عظیم دارد، یعنی دل، اشجار بسیار درو بنشان، درختان طیبه‏ی لااله الا اللّه‏... از انواع درختان درو بنشان از صدق و محبت واخلاق و مودّت و انس و شوق تا در سایه‏ی برکت آن درختان خلق زمین و آسمان می‏آسایند و باران به برکت آن می‏بارد و زمین از برکت آن می‏روید.

یار نیک

ای سالک راه دین! یا سخن خیر بگو که ثواب یابی یا نه خاموش باش تا از بد گفتن نجات یابی...

یار نیک اگر داری، طرب کن و اگر نداری طلب کن.

یار باش، بار مباش؛ گل باش، خار مباش، القصه یار دین عزیز است اگر یابی عزیز دار. به هر عیب که باشد یار را مینداز؛ عیب از یار بیندازند اما یار را به عیب نیندازند.

غم دین و ایمان

غم دنیا مخور، غم دین خور. غم نان مخور، غم ایمان خور که کار بس با خطر است، اگر تو را از این راه خبر است. هوشیار باش که عقبه سخت و راه باریک است، بیدار باش که گور تنگ و مهیب است.

اخلاق نیکو

سالکان این راه و مقربان این درگاه، اصل گوهر نهاد خود را به اخلاق نیکو پرورش دهند، چنانکه اخلاق را به افعال نیکو پرورش دهند. شریعت را سلطان افعال دار، طریقت را سلطان اخلاق دار تا مکارم اخلاق را به طریقت مردان به اتمام رسانی و اخلاق اسلام و ایمان را به برزش (شکوه) شریعت بر نظام داری. تا بر خوردار راه جوانمردان گردی و از گرداب هستی نفس برآیی. ذوق نیستی، نهاد بیابی. دیده‏ی دل در مقلب القلوب بگشایی تا بینی آنچه به عقل، عاجز ادراک آن می‏آیی از جلال و جمال و بزرگواری: لا اله الا اللّه‏، لا اله الا هو.

خلق و فعل نیکو

خلق نیکو را به دوام فعل نیک به دست آر، ای جوینده‏ی رضای حق که فردا در عرصه‏ی قیامت فضیحت نشوی به وقت حاصل کردن آن سر که در خلقت داری... بکوش که آن روز سور واجدان، ایام مصیبت تو ناید و آن‏عیدگاه مشتاقان، وَعیدگاه تو ناید.

از خلق دَنی دوری گیر و این نصیحت را به جان و دل بپذیر و خُلق خدایی که تَخَلَّقوُا باَخلاق اللّه‏ پیشه گیر و روش مصطفی صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و صحابه و تابعین را پیش گیر و به افعال نیکو باطن خود را می‏آرای تا از حُسن خلق به اَحسن خلق برآیی.

مسجد شیخ لطف الله

رنج شناخت

اگر تو خود را بشناختی، از شادی و نشاط بگداختی. اگر محبت خود را دریافتی از هردو عالم بپرداختی که آنجا که شناخت است نه عرش است و نه کرسی. سخن را جمله گفتیم دیگر چه پرسی؟

پس ای طالب! رنج در شناخت بر که هر که دنیا را بشناخت، دشمنش بگرفت و هر که نفس را بشناخت، در اوایل وی را در مجاهده کشید و هر که جاه خلق بشناخت، آن را بر خاک انداخت.

در مذمت دو رویی

رسول صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود:

یافتیم بدترین مردمان رانزد اللّه‏ تعالی صاحبان دو رویی را که به این به رویی و با آن دیگر به رویی؛ یعنی این را گوید که من یار تواَم، چون به مخالف دوست رسد که حقّ دوستی نگاه می‏باید داشت، دشمن را گوید که من یار تواَم. دروغ می‏گوید: مرد می‏فریبد و بی‏وفایی می‏کند، خاصه با کسی که او را دوست می‏دارد.

اشراق جمال

ای درویش! کار را باش، مرد باش.

دین را نگر نه هوا را. حق را نگر نه خلق را تا نصرت او بینی که فرود آید به تو.

نخست تو را از تو خالی کند و دو کونْ راتحت قدمت اندازد و خلایق را در اشراق جمال که بر جان تو آشکار کند با عدم تازد تا بی‏زحمت خود و خلق و کَوْن ومکان ازو راز بازو بدو در مشاهده‏ی او گفته آید که قلم برنتابد و در لوح نگنجد.

یکی را همت، بهشت است و یکی را دوست. فدای اویم که همه‏ی همتش اوست. اگر پایی داری در بند او دار و اگر سری داری، بسته‏ی کمند او دار.

دوری از ریا

زیان کارترین مردمان کسی است که اعمال نیک و زهد و صلاح و عبادت در پیش مردمان ظاهر می‏کندو اعمال بد که از وی حاصل آید، از مردمان پنهان دارد و به حضرت آنکه از رگ جان او به او نزدیک‏تر است، می‏برد. چه سود که به قیامت گویند: ریای خلق می‏جُستی به دنیا رو و ثواب هم از ایشان جوی.