با خطر اختلاف آشنا شوید!
بیانات آیتالله جوادی آملی در مورد وحدت حوزه و دانشگاه (1)
تا ما به خطر اختلاف آشنا نشویم از منافع وحدت آگاه نخواهیم شد و تا از منافع وحدت آگاه نشویم به بحثش نمیپردازیم، برای تحصیلش نمیكوشیم و برای حراستش سعی نمیكنیم.
پیامبر خدا(ص) در مورد ضرورت وحدت فرمود: «ایاكم و البغضاء و ایاكم و كذا و كذا فانها الحالقه لدینكم». اختلاف، مثل یك تیغ تیز به دست اختلاف كنندگان است كه هر روز دینشان را تیغ میكشند مثل كسیكه سرش را هر روز تیغ میكشد دیگر مویی نمیماند و نمیروید. فرمود: كینه یعنی این! دو نفر در حوزه یا دانشگاه كه با هم اختلاف دارند محور اساسی اختلاف، دین و خدا و امثال ذلك است لذا برای اینكه دیگری را از پا در بیاورد از هیچ كاری كوتاهی نمیكند. اما در واقع دارد دین خودش را تیغ میكشد. این آن را تكفیر میكند و آن این را تفسیق میكند. در این میان دین خود را تیغ میكشند. دیگر دینی برای طرفین باقی نمیماند. وقتی برای طرفین، دینی باقی نماند به جامعه سرایت میكند. جامعه كه از دین تهی شد حمله بیگانه همان و سلطه او همان. پس انسان هیچ چارهای ندارد مگر آنكه متحدانه بیندیشد.
اما راه برقراری وحدت چیست؟ تا انسان دشمن و راه نفوذ او را نشناسد نمیتواند وحدت را برقرار و حفظ كند. پیامبر فرمود: علما مرزداران دینند و امیرالمؤمنین فرمود: «من نام لاینام عنه» كسیكه در سنگر است نباید بخوابد بلكه خواب را مزمزه میكند. اما اگر كسی خوابش برد دشمن كه نمیخوابد. بنابراین اگر كسی نداند دشمن او كیست و كالای او چیست، چه میخواهد و از چه راه وارد میشود قهراً سرمایه را میبازد. حوزههای علمی و دانشگاهی با سه عنصر محوری كار دارند كه در همه این عناصر، دشمن نفوذ كرده است: معلوم، علم و عالم. در مورد معلوم، خداوند میفرماید همه چیز عالم سرجای خودشانند. اگر شما صدها بار هم خدمت معلومات بروید میبینید هیچ شكاف و اختلاف و بینظمی در آنها نیست. لو كان فیهما الهه الا الله لفسدتا. و نیز میفرماید:
ما تری فی خلق الرحمن من تفاوت فارجع البصر ینقلب الیك كرتین. با توجه به معنای كلمه فوت، معنایش این است كه هیچ كس سرجایش را ترك نكرده. اگر كسی پست خودش را ترك كند میشود فوت.
تا انسان دشمن و راه نفوذ او را نشناسد نمیتواند وحدت را برقرار و حفظ كند
پس خداوند فرمود من معلوم را از صدر تا ساقه جهان طوری آفریدهام كه هیچ اختلافی بین آنها نیست و همه از عرش تا فرش مسخرند. در مورد علوم نیز خداوند جوری تنظیم فرموده كه هیچ علمی علم دیگر را نفی نمیكند؛ بعضی در خدمت بعضی هستند. بعضیها خدمتگذار بعضیاند بعضی فائده بعض دیگرند. هیچ نقد و نقضی بین سلسله دانشها نیست. بعضی مبادیشان را از بعض دیگر، بعضی مسائلشان را از برخی دیگر میگیرند و بعضی وامدار بعضیاند.
اما نسبت به عنصر سوم كه علمای حوزه و دانشگاهند ذات اقدس اله بما خبر داد كه عواملی چند، هم در معلوم اثر گذاشتند هم در علوم و هم تلاش میكنند در علمای حوزه و دانشگاه اثر بگذارند. اما در معلوم اثر گذاشتند: ظهر الفساد فی البر و البحر بما كسبت ایدی الناس. این وضع محیط زیست در اثر همین است؛ یهلك الحرث و النسل؛ ان الملوك اذا دخلوا قریه افسدوها و جعلوا اعزه اهلها اذله. نگذاشتند این نظام هماهنگ زیبا باهماهنگی، به مردم خدمت كند. آیه ظهر الفساد فی البر و البحر دو مطلب را به ما میگوید: 1. این نظام هماهنگ بود، بیگانه نفوذ كرد و این نظام را بهم زد، یعنی معلومها را به هم زد. 2. درباره علوم فرمود: تمام علوم خدمتگذار یكدیگرند اما شبهه كه آمد آن علم نه تنها مشكل خودش را حل نمیكند بلكه چوب لای چرخ علم دیگر میگذارد. این شبهات از كجا پدید میآید: ان الشیاطین لیوحون الی اولیائهم. شیطان نه تنها به آن طاغیان میگوید فساد و اهلاك حرث و نسل را برعهده بگیرید به برخی عالمان نیز میگوید شبهه ایجاد كنید. شبهه ویروسی است كه بساط علم را بر هم میزند. تمام این مغالطههایی كه سیزده قسمش در منطق آمده و ممكن است زیرمجموعهاش خیلی بیش از اینها باشد همه به دخالت شیطان است: یا محمول را به جای محمول دیگر یا موضوع را به جای موضوع دیگر میگذارد و یا رابطهها را منقطع میكند. در هر موردی كه انسان اشتباه میكند به دخالت شیطان است. پس ظهر الفساد فی العلوم، چه علوم بحری و چه علوم بری، بما كسبت ایدی الناس بوسوسه ابلیس. اینكه خداوند فرمود اتقوا الله و یعلمكم الله سرّش این است كه یعنی طوری زندگی كنید كه او نتواند راه پیدا كند. شما مطلب را درست بفهمید. عمده آن است كه ما خودمان را دریابیم. اگر ما آدم خوبی باشیم هم میتوانیم جلو فساد را بگیریم هم میتوانیم منشأ فساد را شناسایی كنیم هم جلو شبهات را بگیریم و هم به شبهات پاسخ دهیم.
شیطان به وسیله طاغیان و مشایخ سوء، نه تنها در معلومها اثر گذاشته و آنها را فاسد كرده و در علوم اثر گذاشته و آنها را با شبهه قرین كرده بلكه علما و دانشگاهیها را، حوزه و دانشگاه را رها نمیكند. البته بزرگانی در دانشگاه و حوزه هستند كه همیشه مواظب خودشان بوده و هستند. حریم آنها محفوظ است.
ادامه دارد...
منبع: ماهنامه آموزشی، اطلاع رسانی معارف
شماره 33، بهمن 1384