علم کتاب در نزد اوست ...
موسی بن محمد میگوید: روزی یحیی بن اکثم را دیدم. او از من سؤالاتی پرسید، پس نزد برادرم امام هادی علیه السلام آمدم . از ایشان پرسیدم: یحیی ابن اکثم از من سوالاتی پرسیده و خواسته است تا به او جواب دهم. امام (ع) فرمودند: «آن سوالات چه هستند؟» گفتم: پرسیده است:
خداوند در قرآن میفرماید:
«آنکه نزدش بهرهای از کتاب بود (به سلیمان) گفت: من عرش (ملکه سبأ) را قبل از آنکه پلک بزنی نزدت حاضر خواهم کرد.» (نمل/40) سؤال کننده حضرت سلیمان و پاسخ دهنده آصف بن برخیا است. آیا سلیمان پیامبر به علم آصف نیازمند است؟
و در آیه: «اگر در آنچه بر تو فروفرستادهایم شک داری، پس از قاریان کتب آسمانی بپرس.» (یونس/94) اگر مخاطب آیه خود پیامبر باشد پس او نیز شک کرده است (و دچار تردید شده است) و اگر مخاطب آیه کسی دیگری است پس قرآن بر چه کسی نازل شده است؟ ...
امام(ع) فرمودند: در جوابش بنویس. بسم الله الرَّحمن الرحیم. نوشته تو نزد من آمد، قصد داشتی ما را بیازمایی. ما سؤالاتت را جواب دادهایم پس گوش فراده و فهمت و قلبت را بدان مشغول بدار، همانا حجت بر تو آمده است. والسلام
در آیه اول، سلیمان به آنچه (آصف) میدانست و فراتر از آن عالم و آگاه بود؛ لیکن میخواست به امّت خود اعم از جن و انس بفهماند که حجت پس از او (آصف) است و آنچه آصف انجام داد به امر پروردگار از سلیمان آموخته بود تا در پیشوایی و ولایت وی اختلاف بوجود نیاید و حجت بر همگان تمام باشد.
و در آیه دوم، مخاطب آیه شخص پیامبر است و آن حضرت کمترین شک و تردیدی درباره آنچه بر او نازل شده بود، نداشت؛ لیکن جاهلان میگفتند: چرا خداوند از ملائکه پیامبری مبعوث نکرد؟ و چرا خداوند پیامبر خودش را از خوردن، آشامیدن و رفت و آمد در معابر و بازارها بینیاز نساخت؟
لذا خداوند به رسول اکرم وحی نمود تا در حضور معترضان جاهل، از قاریان کتاب (تورات) بپرسد.
آیا خداوند تا کنون پیامبری را که نه بخورد و نه بیاشامد و نه در بازارها رفت و آمد کند فرستاده است؟ (و چون چنین نیست ای محمد تو نیز مانند آنان هستی و در این موارد با دیگران فرقی نداری)
و اینکه خداوند تعبیر: (اگر شک داری)، را بکار میبرد – با آنکه پیامبر هرگز شک نداشته است – برای رعایت انصاف در گفتگو و مجادله است.
منبع: کتاب تحف العقول، تالیف حسن بن شعبه حرانی.