تبیان، دستیار زندگی
معرفی حوزه کوفه
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حوزه كوفه

معرفی حوزه کوفه

ايـن حـوزه يـكـى از حـوزه هـاى قديم و كهن شيعى بود كه بدست پرتوان اميرالمومنين على بن ابى طالب (ع ) نخستين امام شيعيان , پس از بازگشت از جنگ جمل در 36 ق بنيان گرديد.

اگـرچـه شـهـر كـوفـه بـراى سـكونت سپاه اسلام محلى مناسب از نظر آب و هواى عربستان به راهـنمايى سلمان فارسى و حذيفه انتخاب گرديده بود, ولى در عصر امام على بن ابى طالب (ع ) اساس حوزه مسجداعظم كوفه پايه گذارى شد, ايشان همه روزه هنگام اداى فريضه پنجگانه نماز وارد مسجد اعظم كوفه مى گرديد و بر مسند تدريس خويش مى نشستند و به آموزش علوم قرآن كـريم و تدريس احكام فقه و حديث و تربيت اصحاب و شاگردان خود مى پرداختند و طلاب علوم ديـنـى و عـاشـقان فضيلت و محدثان از هر سوى گروه گروه به حوزه امام (ع ) مى پيوستند و از مـحـضر مباركش بهره مند مى شدند, در آن ايام عظيمترين حوزهاى آموزش احكام دين در جهان اسـلام در مـسـجـد اعـظـم كـوفـه بـرقـرار بود و نيز بسيارى از خطبه ها و مكاتبات و فرمانهاى امـيـرالـمـومـنـيـن عـلى (ع ) در همين حوزه ايراد گرديده و يا به رشته تحريردرآمده است كه قسمتهايى از آن را علم الهدى شيخ رضى در 400 ق از متون كتب با مشرب ادبى و سليقه بلند پايه خويش در سه بخش الخطب , الكتب , الكلمات گردآورى نموده و آن را نهج البلاغه نامگذارى كرده است , اين كتاب پس از قرآن كريم بهترين ميراث فرهنگى صدر اسلام است .

شـاگردان و اصحاب اميرالمومنين على (ع ) را بيش از پانصد نفر ياد كرده اند, از تابعين و اصحاب امـيـرالـمومنين على (ع ) كه نام آنها در حوزه كوفه مى درخشد و به تدريس فقه و احكام دين در مـسـجـد اعـظم كوفه مشغول بودند عبارتند از: ابوشيل علقمه (م 62 ق ) فرزند قيس بن عبداللّه , ابـوعـايـشـه مسروق (م 64 ق ) فرزند اجدع بن مالك , ابومسلم يا ابوعمرو عبيده (م 73 ق ) فرزند عـمـرو سلمانى , ابوعمرو يا ابوعبدالرحمن اسود (م 74 ق ) فرزند يزيد بن قيس نخعى , ابوعبداللّه يا ابومحمد سعيد (95 ق ) فرزند جبير وى به دست حجاج بن يوسف ثقفى به شهادت رسيد, حكم (م 115 ق ) يحيينه ايرانى تبار, ابواسماعيل حماد (م120 ق ) فرزند ابوسليمان ايرانى تبار.

حـوزه كـوفـه پس از شهادت اميرالمومنين على (ع ) (40 ق ) مدتى به وسيله حضرت امام مجتبى (ع ) و ابن عباس رونق كافى داشت و پس از آن به دست شاگردان و اصحاب اداره مى گرديد, ابن سـعـد جـلـد ششم طبقات الكبرى را به ذكر اصحاب رسول اللّه (ص ) و تابعين كه كوفه را مسكن خـويش قرار داده بودند اختصاص داده و حدود يك هزار نفر از علما و محدثين عامه و خاصه را تا طـبـقـه نهم تابعين نام برده است واين حدود و وسعت اين حوزه را در آن عصر آشكار مى كند, در عـصر حضرت ابى عبداللّه جعفر الصادق (ع ) حوزه شيعه مسجد اعظم كوفه به اوج شكوفايى خود رسـيـد و طـلاب علوم دينى و رواه حديث از سراسر بلاد اسلامى به سوى كوفه سرازير بودند و نيز حـضـرت صـادق (ع ) شاگردان خود را به سوى اين مدرسه هدايت مى كرد و پس از حوزه مدينه مـنـوره مسجد اعظم كوفه بزرگترين مدرس شيعى راتشكيل مى داد, ابوالعباس نجاشى به سند خويش از الحسن بن على بن زياد الوشار نقل مى كند كه من براى استماع حديث وارد كوفه شدم و در مسجد اعظم كوفه ديدم .. .

فانى ادركت فى هذا المسجدتسع مائه شيخ كل يقول حدئنى جعفر بن محمد (ع ) (رجال , 1/139) يعنى من در مسجد اعظم كوفه نهصد شيخ از شيوخ حديث را درك كردم هريك از آنها مى گفت حديث كرد من را جعفر بن محمد (ع ).

در نهضت علمى و فكرى حوزه كوفه , تعدادى از حكما و محدثين ايرانى تبار سهم عظيمى داشتند و خـانـدان آنـهـا مانند خاندان بنى فرقد و بنى نعيم و بنى ازرق و بنى حمراء, كه اين خانواده از هم پـيمانان قبيله شيعى بنى عبدالقيس بودند - كوفه را مسكن دائمى خويش قرار داده بودند, هنگام ورود حضرت اميرالمومنين على (ع ) همگى به امام (ع ) پيوستند جمعى از ثقات محدثين و علما و اصـحـاب از ايـن خـانـدانهابرخاسته اند (دايره المعارف تشيع , 1/135 به بعد, 3/436 به بعد), سيد حـسـين يراقى در تاريخ الكوفه (384 به بعد) يكصد و چهل و هشت نفر از شيوخ اصحاب را كه در كـوفه در جنبش علمى و تدريس شركت داشته و به نقل حديث مى پرداختند نام برده است سپس بـسـيـارى از خـاندانهاى علمى شيعه كوفه از قرن اول لغايت غيبت كبرى مانند آل ابى الجعد آل ابـى الـجـهم , آل ابى رافع , آل ابى ساره , آل بى صفيه وامثال آنها را كه بيش از هفتاد خاندان علمى شـيـعـى سـاكـن كـوفه هستند نام برده است , حوزه مهم ديگر كوفه پس از مسجد اعظم مسجد بـنـى الـحـمراء كه متعلق به قبيله ايرانى تبار بنى حمراء بود در ساحل جنوب شط فرات كوفه قرار داشـت و تـا عصر حاضر همچنان باقى مانده و در 1312 ق تعميرات وسيعى در آن انجام گرديد و بالاى درب ورودى آن اين ابيات كتيبه شده است :

الحمد للّه الذى من فضله ----- احيا جميل ماثر القدماء

يا طالب الاعمال قد ارخته ----- اعمل فهذا مسجد الحمراء

با آغاز غيبت كبرى (329 ق ) رفته رفته حوزه كوفه اعتبار و اهميت خود را از دست مى داد و پايگاه حوزه ء شيعى به كربلا و خراسان و قم و بغداد انتقال يافت حوزه كوفه در چند قرن آوازه بلند يافت و عـلـمـاى بـرجسته و بزرگان علم حديث و فقه و تفسير و ادب از آن برخاسته و ميراث فرهنگى سرشارى از خود به يادگار باقى گذاشتند.

حـوزه بـصـره , يكى از حوزهاى قديمى شيعه در تاريخ آموزش اماميه حوزه بصره است , اين مركز مـهم فرهنگى در قرن اول هجرى پس از جنگ جمل در 36 ق و هم زمان با مدرسه كوفه تاسيس گرديد, پس ازپيروزى اميرالمومنين على (ع ) در جنگ جمل , امام (ع ) ابن عباس را والى بصره و ابـوالاسـود دولى را به سمت قاضى بصره تعيين نمود و حوزه شيعى بصره به دست تواناى اين دو مرد علم و فضل تاسيس گرديد, ابن عباس پسر عم رسول اللّه (ص ) و محدث و مفسر و فقيه امه و مـورخ صدر اسلام بوده است روايت شده است كه رسول اللّه (ص ) درباره وى دعا فرمودند: اللهم فـقـهه فى الدين و علمه فى التاويل ودعاى پيغمبر (ص ) مستجاب گرديد (دايره المعارف تشيع , 1/344), ابـن عـبـاس هـمه روزه در مسجد جامع بصره به تدريس قرآن كريم و فقه و احكام دين مـى پـرداخـت و ايـن حوزه در آن روزگار از مدارس بلندآوازه شيعه در عراق بود, او هنگامى كه خـدمـت امـيـرالمومنين (ع ) بود در جنگهاى صفين و نهروان شركت مى كرد, ابوالاسود دولى را وكيل خود در بصره تعيين مى كرد, ابن عباس داراى دانشى بسيار در تفسيرقرآن و احكام دين بود و مـنـطـقى قوى و زبانى فصيح و زهد و تقوى زياد داشت لذا مورد احترام خاص و عام و صحابه و تـابـعـيـن بـود, ابوالحسن مداينى به سند خود از ابوبكره نقل مى كند در بصره كسى را ازعرب به جـمـال و كـمـال .. .

ابـن عباس نديده بوديم او به قدرى شيرين و منطقى سخن مى گفت كه هر شنونده را مجذوب و متقاعد مى ساخت , بعد از شهادت اميرالمومنين على (ع ) (40 ق ) ابن عباس درخـدمـت امـام حـسـن مجتبى (ع ) بود و در مجلس صلح او با معاويه شركت داشت سپس مكه مكرمه را مسكن خويش قرار داد و حوزه مسجدالحرام منحصرا به او منتهى گرديد.

چـنـانـكه اشاره شد ابوالاسود دولى از بزرگان محدثان تابعين و از شاگردان اميرالمومنين على (ع ) نيز مانند ابن عباس به تدريس در حوزه بصره مبادرت مى ورزيد و علوم عربى و ادبى و لغت را در بـصـره بنيان نهاد, او به دستور حضرت امير واضع علم نحو بود و نخستين كسى است كه قرآن كـريـم را نـقـطه گذارى كرده و آن را از تحريف مصون نگاه داشت (دايره المعارف تشيع , 1/379, 472), وى علوم عربى و فنون ادب و تفسير و تاويل و نحو را از مولاى خود اميرالمومنين على (ع ) اخذ كرد, و در حوزه بصره به امر امام تدريس مى نمود, و شاگردان بسيارى تربيت كرد كه يكى از ديـگـرى عـلـم نحو را به ارث برده اند, مانندنصر بن عنبه الفيل , ابوداوود عبدالرحمن , عبداللّه بن ابـواسـحـق , نصر بن عاصم , ابوعمرو بن العلاء, يحيى بن يعمر ليثى , ابوالخطاب اخفش , يونس بن حبيب و سيبويه و خليل بن احمد.

شـواهـد تـاريخى دال بر آنند كه در مدرسه شيعى بصره فريقين سنى و شيعى در كنار يكديگر به تحصيل علوم مى پرداختند و دو شاخه ممتاز را در آن مشاهده مى كنيم : 1) حوزه رشته علوم عربى و لغت و نحو, 2) رشـتـه فـقـه و حـديث و تفسير كه رشته اول از شهرت بيشترى برخوردار بود, و بعدا به كوفه انـتقال يافت و اين دو مدرسه شيعى رقيب يكديگر در اجتهاد علوم نحو و ساير فنون بودند, قاضى ابـوسـعـيـد الـحـسن سيرامى (م 368 ق ) از شاگردان ايرانى تبار حوزه بصره كتابى تحت عنوان (اخـبـارالـنـحويين البصريين ) نگاشته است كه قسمتى از اخبار و تاريخ حوزه بصره را گردآورى كرده است .

مـدرسـه شـيعى بصره جنبش فكرى و ميراث عظيمى را از خود به يادگار گذاشته است و چند قـرن مـهد تربيت و خاستگاه عالمان دينى و برج ديده بانى جهان اسلام بود مورخين و ارباب سير حـتى مخالفان شيعه هرگز نقش تشيع را در مكتب ادبى و نحوى بصره و مكتب ادبى و نحو كوفه انـكـار نكرده اند, مكتب كوفه در شعر به اوج عالى خود رسيد و از بين صدها شاعر مى توان متنيى شـاعر شيعى را از نمايندگان اين مكتب مثال زد و مكتب بصره در نثر بدون رقيب بود و جاحظ را مى توان از مكتب بصره مثال آورد, و نيز ايرانيها سهم عظيم و نقش حساس و موثرى در تاسيس و پيشرفت اين دو مكتب داشتند, ديگر ازبرجستگان استادان تدريس حوزه بصره شيخ عيسى (م 149 ق ) فـرزنـد عـمـر ثقفى از ائمه نحو و لغت و علوم قرآن كريم به تدريس مى پرداخت از مولفات او كـتـاب اكـمـال و كـتاب جامع بود كه آوازه بلندى داشتند و شاعر چنين سروده است :

بطل النحو جميعا كله ----- غير ما احدث عيسى بن عمر.

ذاك اكمال و هذا جامع ----- و هما للناس شمس و قمر.

و از ديـگـر زعـمـاى اسـاتـيـد بصره شيخ نحويين يونس بن حبيب (م 182 ق ) است در الفهرست مـى نـويـسـد: .. .

صـاحب مفاخر العجم وى را از نژاد ايران و از مردم جبل دانسته و به آن مفاخرت ورزيـده اسـت ,سـپس اضافه مى كند يونس از اصحاب ابوعمرو بن علا بود و در بصره حلقه درسى داشت , دانشجويان و اهل ادب و فصحاء اعراب به آنجا روى مى آوردند, به نوشته اسحاق بن ابراهيم موصلى يونس هشتاد وهشت سال زندگانى كرد نه زن داشت و نه جاريه و هيچ هدفى نداشت جز طلب علم و گفتگو با بزرگان , از آثار اوست : معانى القرآن , اللغات , النوادر الكبير, النوادر الصغير, الامثال (الفهرست , 74), از استادان ديگر مدرسه بصره خليل (م 175 ق ) فرزند احمد صاحب كتاب مـعـروف العين از اعاظم علماى ايرانى تبار مشهور شيعه است , وى جنبش فكرى و نهضت علمى عـظـيـمـى در مدرسه بصره پديد آورد, راغب اصفهانى در محاضرات خود خليل را جزء چهار نفر دانـسـته است كه در اسلام هيچ كس به مقام علمى او نرسيده است , سيبويه از نحويين مشهور (م 188 ق ) از اهـالـى بـيـضـاء شيراز و از شاگردان خليل بن احمدبود كه تربيت يافت و هم در آنجا تـدريس مى نمود, قاضى نوراللّه شوشترى مى نويسد هنگامى كه در 210 ق خليفه عباسى به عامل خـود در بـصـره دستور داد كه آمار علماى مدرسه بصره و مولفات مهم اين حوزه علميه و انتهاج فـكـرى آنـها را براى وى اعلام دارد, او به خليفه عباسى نگاشت كه 700 استاد و مدرس و مجتهد مـشـغـول تـدريـس هـسـتـنـد كه اكثر آنها نيز شيعه اند, شيخ طوسى در رجال و الفهرست خود اردبيلى حائرى در جامع الرواه نام عده اى از اصحاب ائمه و رواه حوزه بصره را ضبط كرده اند, حوزه بـصـره تـا اواخـر قرن سوم و مطلع قرن چهارم هجرى دوران شكوفائى خود را سير كرد و ميراث فـرهنگى سرشار وآثار گرانقدر علمى از اين حوزه و دوره در تمام زمينه هاى علمى مانند تفسير, قـراءآت , نـحو, ادب , لغت , شعر, فقه , حديث و كلام و غيره به يادگار باقى مانده است كه گوياى خاطرات فرهنگى غنى آن است وقسمتى از آن را ابن نديم در الفهرست و شيخ آقابزرگ تهرانى در الذريعه گردآورى نموده اند.