تبیان، دستیار زندگی
بعضی سنگ قبر ها حرف میزنند ! یا از جانب کسی که زیر انها دفن شده یا از جانب کسانی که او را دفن کرده اند و گاهی هم از جانب خودشان!...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وقتی سنگ قبر حرف می زند

سنگ قبر

تقصیر من نبود!

باور بفرمایید بنده تنها می خواستم در صفحه ادبیات سایت تبیان یک مختصر ارتعاشی ایجاد شود تا توجه شما را جلب کند!

نه خیر ! منظورم جلب توجه برای " صفحه ادبیات سایت" نبود! منظور ، جلب توجه به " کارکرد های وسیع ادبیات" بود!!

تقصیر بنده چیست که در این دوره و زمانه " کارکرد مالی" مهمترین کارکرد در هر زمینه ای محسوب می شود ؟! من فقط می خواستم با یک تیر ، یک دوجین نشان را با هم بزنم که یعنی ما هم بعله!!

نقشه کشیدم که یک کاسبی خوب که ربطی هم به ادبیات داشته باشد و ربطی هم به استعداد نداشته باشد، پیدا کنم ( آخر از ادبیات می شود کاسبی هم کرد اما به شرط آنکه استعداد نویسندگی یا شاعری یا به قول رفقا "نون از قلم" خوردن داشته باشی ) یک کمی هم عجیب باشد که موقعیت  ژورنالیستی قابل قبولی را بشود از آن درست کرد ! از آنچه در انجمن ادبی مردگان خواندید مورد بهتری یافت نشد . بعد دیدم می شود با مطلبی درباره نسخه ایرانی پرلاشز هم یادی از بعضی از مشاهیر ایرانی کرد هم ناله ای برای صنعت توریسم سر داد و هم متهم به فرنگی مآبی نشد . از همین جا بود که دریافتم شوخی شوخی در قبرستان کلی موضوع ادبی یافت می شود که چندان هم بوی سدر و کافور نمی دهند! اصلا یکی از "کارکرد های مهجورادبیات" همین یافتن خوانش جدید و بدیع از وقایع و جایگاه های معمولی و عادی است.القصه از جمله ی کشفیات ادبی ی یافت شده در قبرستان همانا همین "قبر های سخنگو " بودند که بنا به عادت مألوف ما، هم ایرانی دارند هم خارجی! در این مطلب "خارجی " آنرا به حکم "الجار ثم الدار" می نویسیم تا به نوع ایرانی برسد.

Epitaph

بر سر هر گوری که بروید نام و تاریخ تولد و فوت صاحب آن جایگاه را بر سنگ گور می بینید. اگر این نوشته چیزی فراتر از اطلاعات تاریخی و شناسنامه ای ی صاحب قبر باشد و مثلا جمله ای خردمندانه ، نکته ای نغز یا شعری باشد آن نوشته را " اپیتاف" می گویند .

سنت جمله نویسی بر مزار در ایران بیشتر متعلق به مشاهیر است و افراد عادی کمتر به فکر گذاشتن جمله یادگاری بر قبر خود برای بازدیدکنندگان از مزارشان هستند اما در مغرب زمین این جملات که یا وصیت خود درگذشته یا سلیقه و انتخاب دوستان و خانواده ی او بر سنگ حک می شود برای همه مرسوم است . و حتی نوشتن چنین جملات به خودی خود یک " نوع ادبی" محسوب می شود و علی رغم انتظار ما اصلا در قید و بند جدی و حکیمانه بودن هم نیست بلکه گاهی افراد بر سنگ مزارشان جملاتی طنز هم می نویسند . یکی از مشهور ترین جملات طنز روی گور ها این است :

  1. اینجا من ( نام فرد) آرمیده ، ببخشید که نمی توانم جلوی پایتان بلند شوم!
  2. یا
  3. من که گفته بودم مریضم!

حتی بعضی از مشاهیر مغرب زمین هم ترجیح می دهند صورت قبرشان ، صورت بازدیدکنندگان را بخنداند تا آنانرا غمگین کند .

در اینجا چند نمونه از جملات قبور مشاهیر مغرب زمین را می خوانید :

چرچیل نخست وزیر مشهور انگلیس در جنگ جهانی :

من برای ملاقات خالقم آماده ام . اما اینکه خالقم برای عذاب دردناک ملاقات با من آماده باشد چیز دیگری است.

ویرجینیا ولف  نویسنده (1882-1941):

در برابرت خود را پر می کنم

از فرار نکردن و مصالحه نکردن!

ای مرگ.

کارل ماکس فیلسوف (1818-1883):

کارگران زمین همه متحد شوید . فلاسفه تنها جهان را با راه های متعدد تفسیر می کنند اما مهم ان است که جهان را تغییر دهید.

ادگار آلن پو  نویسنده و شاعر (1809-1849) :

( مشهور ترین شعر او " کلاغ " نام داشت که کلمه ای مدام در آخر هر بند ان تکرار می شد : " دیگر هرگز")

پرواز

کلاغ دیگر هرگز نگفت

آیزاک نیوتن فیزیک دان (1643- 1727)

( این جمله را شاعر انگلیسی الکساندر پوپ برای قبر او نوشت :)

طبیعت و قوانین طبیعت در تاریکی نهان بود

خدا گفت "بگذار تا نیوتن باشد"و همه روشن شد.

کارل گوستاو یونگ روانشناس (1875-1961):

فراخوانده شوی یا نشوی

خدا هست.

آلفرد هیچکاک کارگردان (1899-1980):

من اینجا در یک صحنه ام.

اسکندر مقدونی :

اکنون گور او را بس است

آنکه جهان او را کافی نبود.

کوپرنیک فیزیک دان (1473-1543):

بایست خورشید، حرکت نکن.

امیلی دیکنسون شاعر (1830-1886):

فراخوانده شد.

جک لندن نویسنده (1876-1916):

سنگی است که بنا نمی خواست.

لودولف ون کولن ریاضیدان تحلیل گر عدد پی :

3.14159265358979323846264338327950288

ادامه دارد...


جمع آوری و ترجمه : مریم امامی - تبیان