تبیان، دستیار زندگی
با موزه ای که قبر ها را به نمایش می گذارد آشنا شوید...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

انجمن هنرى مردگان

معرفی یک گورستان : پرلاشز

پرلاشز
یک مقدار نطق پیش از دستور!:

بنده هنوز مطلب را نگفته اعتراض دارم! شما هم هنوز نخوانده لطفا به اعتراضم توجه کنید ( سپاس گزارم!) قدیمی ها وقتی می خواستند بگویند کسی آخر کاسبی است و اصول پول سازی را فوت آب است می گفتند "فلانی از آب دهان کره می گیرد" ( گلاب به روتون در مثل که مناقشه نیست شما کره را از صبحانه حذف نکنید!) حالا حکایت این فرنگی هاست . تا وقتی که نویسنده ای نقاشی موزیسینی زنده است از قبل آثارش ، قیافه اش ، لباسش ، عادت هایش حتی چیزهایی که دور می ریزد انواع مناقصه ها را راه می اندازند و کلی تبلیغات و دار دار و جیم جیم که مثلا جناب نقاش زیر پیرهنی 15 سالگی اش را می فروشند .ای اهل عالم اگر پول ندارید که 20 هزار دلار بخریدش بشتابید و  لا اقل نگاهش کنید! ملت هم دوان دوان به سوی زیر پیراهنی حماسی آقای نقاش روان می شوند و در دفتر خاطرات شان می نویسند که " امروز شرف رویت زیر پیرهنی حضرت استاد سبک خط خطیسم را یافتم .کاش باز ازین توفیقات نصیبم شود و..." خلاصه با کم و زیادش از قبل چنین خیمه شب بازی تجاری- هنری، دویست سیصد هزار دلاری جابجا می شود و کلی چرخ هنر و چرخه ی تجارت می چرخد و کلی آدم به هنر امید وار و از تجارت راضی سر سیرشان را روی متکا می گذارند تا فردا که جناب نقاش بخواهد دیگر فقرات البسه و غیره ی خود را ( سوای تابلو هایی که اصل موهبت را می سازند) به فروش برساند. حالا می زند و این آقای نقاش می میرد . در مملکت ما اگر بود ( که اعتراض من هم همین جاست) بنده خدا وقتی زنده بود تابلو هایش روی دستش می ماند وقتی رحمت خدا برود که دیگر گفتن ندارد اما در فرنگ تازه برنامه صد ساله دوم آغاز می شود و نوع کاسبی به گونه ای تغییر می کند که هم همچنان چرخ هنر بچرخد و هم چرخه تجارت از رونق نیافتد . ما فقط در اینجا یک نمونه از این کاسبی ها را معرفی می کنیم و آن ارتزاق از قبر مرحوم هنرمند است!

طرز تهیه :

سنگ قبر

یک قبرستان  به اندازه تقریبی یک ششم مساحت پارک جنگلی سیسنگان (44 هکتار) می سازیم و 5300 اصله درخت تناور هم در آن می کاریم . سپس هرچه هنر مند در عالم امکان زندگی می کنند را تشویق می کنیم بیایند اینجا دفن شوند چون از زمان ناپلئون چندین نویسنده و ادیب و هنرمند و بازیگر و ... اینجا دفن شده اند . سپس برای آنکه افراد بیشتر تهییج بشوند آن نگون بختانی هم که دستشان از دنیا کوتاه شده و حواسشان نبوده بیایند اینجا ، طی مراسمی " گور به گور" کرده و بقایای آنان را به محل فوق الذکر می آوریم.

بعد می گذاریم خبر قبرستانمان خوب جا بیافتد آنگاه برای قبر های سر شناس آنچنان مجسمه ها و یادبودهای هنری جذابی می سازیم که اگرتوریست ها برای صاحب قبر نیایند برای خود قبر بیایند و آنجا را ببینند . سپس با اعتماد به نفس کامل انواع جلسات ادبی و فرهنگی را کنار قبر شیک آقایان و خانمها برگزار نموده ( و اگر در کشور های اسلامی مشابه کار ما را بکنند به آنها مرده پرست میگوییم) و انواع بروشورها و کاتالوگ ها و حتی کتاب های راهنما را برای یافتن قبر های مهم درست کرده و بین توریست هایی که فقط آمده اند قبر نویسنده شهرشان را ببینند و یک فاتحه بی بسم اللهی بفرستند توزیع نموده و دست آخر یک سایت درست می کنیم که حتی کسانی که فعلاامکان  شرف حضور در این قبرستان را ندارند از راه دور تمام راه ها و قبر های معروف قبرستان عظیم الشان ما را بتوانند ببینند و انگار که آنجا دارند راه می روند از این حرکت فرهنگی خود مسرور باشند . وقتی این حرکات موزون تماما انجام شد کاسبی شما آماده است : تنها سالی 2 میلیون توریست مشتاق فرهنگ و هنر که فقط می آیند تا قبرستان "پرلاشز " را بازدید بفرمایند .

این هم سایتش  که نگویید الکی گفتیم :

http://www.pere-lachaise.com/perelachaise.php?lang=en

دانستید چرا اعتراض دارم؟ حالا اگر برایتان جالب است در سایت قبرستان نام " هدایت " hedayat را جستجو کنید تا به آنی سنگ قبر نویسنده ایرانی مدفون در پرلاشز را با جای دقیق دفن شدنش به شما نشان بدهد.

این هم معرفی قبرستان از زبان سایت های فرانسوی که نگویید اغراق کردیم :

- آدمى‌شاگردى است که درد و اندوه او را تعلیم مى‌دهد و هیچکس بدون احساس این معلم قادر به شناسائى خود نیست(آلفرد دوموسه)

این عبارت نمونه‌اى است از هزاران عبارت جالب و تامل‌برانگیز که امروزه هر بازدیدکننده‌اى از گورستان پرلاشز در پاریس به هنگام گذر از فراز مقبره‌ها و سنگ‌نوشته‌ها بر سنگ قبرها یا سردر عمارت‌هاى خاموش مردگان نام‌آور مدفون در این گورستان به فراوانى مشاهده مى‌کند.

امروزه در خط سه مترو پاریس، 500 متر دورتر از ورودى اصلى این گورستان، ایستگاهى به نام پرلاشز هست اما از دو ایستگاه دیگر نیز مى‌توان به این قبرستان راه یافت. از این میان بیشتر توریست‌ها اظهار کرده‌اند که بهترین مسیر ایستگاه گامبتا در خط سه مترو است که به آنها اجازه مى‌دهد از نزدیکى مقبره اسکار وایلد سردرآورند و از آنجا به بازدید مقبره‌هاى دیگر بروند.

پرلاشز

اقبال بى‌نظیر مردمان از گروه‌ها و ملیت‌هاى گوناگون براى بازدید از آرامگاه شخصیت‌هاى هنرى و علمى‌مدفون در قبرستان‌هاى‌هایگیت در انگلستان و پرلاشز در پاریس آنهم در سال‌هاى اخیر به این قبرستان‌ها وجهه فرهنگى بى‌نظیرى بخشیده است. این علائق فرهنگى به حدى است که قبرستان پرلاشر و‌هایگیت انگلیس سال‌هاست که به کانون نوع ویژه‌اى از فعالیت‌هاى فرهنگى ازجمله برنامه‌هاى توریسم فرهنگى مبدل شده است. روشن است که تنوع ملیت هنرمندان خفته در پرلاشز بر این وجهه فرهنگى عمق بیشترى بخشیده است. به‌عنوان نمونه گور جیم موریسون خواننده پرآوازه هنرپاپ انگلیسى _ آمریکایی، در گروه دورز از دلایل مهمى‌است که سالانه صدها انگلیسى دوستدار این گروه هنرى را به گورستان پرلاشز مى‌کشاند.

جالب است که قبر جیم موریسون یکى از کوچکترین و ساده‌ترین قبرهاست اما تقریبا همیشه گروه زیادى از مردم گرداگرد آن حضور دارند و اگر در روزهاى خلوت سرى به گور او بزنید، انواع شمع و عروسک و کتاب و نقاشى و آثار مختلف هنرى را برسر گور او مشاهده مى‌کنید که دوستدارانش به او هدیه داده یا به او سپرده و برسر گورش نهاده‌اند.

جیم موریسون نیز همچون هزاران هنرمند دیگر مدفون در پرلاشز؛ خود فرانسوى نبود اما از آنجا که در زمان اقامت خود در پاریس به سال 1971 درگذشت، در قبرستان پرلاشز پاریس مدفون شد.

اما پرلاشز شهرت و وجهه فرهنگى خود را مدیون موریسون‌هاى بى‌شمارى است که در این آرامگاه خفته‌اند. کسانى چون اونوره دو بالزاک، فردریک شوپن، مارسل پروست، گیوم آپولینر، پل الوار، جرج بیزت و اسکار وایلد و صدها هنرمند و شخصیت نام‌آور دیگر از این دسته به شمار مى‌روند. صادق هدایت و غلامحسین ساعدى شخصیت‌هاى برجسته ادبیات معاصر ایران هم در همین جا دفن شده اند.

پرلاشز بزرگترین قبرستان پاریس است اما حضور این شخصیت‌هاى عالم هنر و ادبیات و سیاست سبب شده که دراصل؛ مکانى از نظر تاریخى و فرهنگى بسیار مهمتر از یک گورستان شود. به حدى که مى‌توان گفت همچون موزه‌اى‌، اجساد هنرمندان، شاعران و سیاستمداران مشهورى را از کشورهاى مختلف جهان در خود نهفته دارد.

مجسمه مقبره

پرلاشز درواقع با بیش از 44 هکتار مساحت و 5300 درخت، یک محوطه بزرگ فرهنگى _ هنرى و نیز بزرگترین پارک در پاریس است. این موارد درنهایت سبب شده‌است که سالانه 2 میلیون توریست خارجى از گورستان پرلاشز پاریس دیدن ‌کنند. این حجم مراجعات؛ دولت فرانسه را واداشته که براى تسهیل شرایط ورود به این گورستان و دستیابى به گور افراد مختلف، همچون هر محوطه فرهنگى _ تاریخى دیگری؛ حفاظت از آثار و ارائه و تامین انواع وسایل و امکانات براى بازدیدکنندگان در اولویت قرار بگیرد. تهیه انواع نمودار و نقشه‌هاى مناسب که ورودى و مسیرهاى مختلف این گورستان و مکان شخصیت‌هاى مهم را به مراجعان نشان مى‌دهد، ازجمله این اقدامات است.

انواع مجسمه‌ها و آثار حکاکى روى سنگ و فلز و حتى نوع معمارى در برخى قسمت‌ها همانند بخش گورستان‌هاى قدیمى‌خانوادگی، که خود به تنهایى عامل مهمى‌در جذب بازدیدکنندگان است، بسیارى از علاقمندان به هنر و آثار بدیع و غریب را به خود جلب مى‌کند. اما وجود این آثار در پرلاشز سبب شده که این محل از یک گورستان صرف با کارکردى محدود به دنیاى مردگان، ارتقا یافته و به جایگاهى به مراتب برتر و زنده‌تر کاملا مرتبط به زندگى و علائق مردمان کنونى مبدل شود.

پرلاشز که گفتیم اکنون پربیننده‌ترین گورستان جهان و جایگاه ابدى مردمانى است که زندگى مردم فرانسه و نیز جهان را طى 200 سال گذشته غنى‌تر کرده‌اند، درعین حال ازنظر تاریخى هم مشخصات خاصى دارد و ازاین نظر مى‌توان به تاریخ شکل‌گیرى آن و دفن پیکر صدها تن از درگذشتگان در دو جنگ جهانى در آن اشاره کرد.

شکل گیری پرلاشز

سنگ قبر

قبرستان پرلاشز در اصل توسط ناپلئون بناپارت در سال 1804 بنیاد گذاشته شده است. در ابتدا این قبرستان به دلیل دورى از شهر مورد توجه مردم پاریس قرار نگرفت اما دولت فرانسه با اعمال تمهیدات مختلف نظیر استراتژى بازاریابى و ایجاد یک مرکز تفریحى و نیز انتقال بقایایى از اجساد لافونتن و مولیر در سال 1804 و دیگر شخصیت‌هاى مورد علاقه مردم و نیز اقدامات رفاهى دیگر توانست توجه مردم را براى دفن مردگان خود به این گورستان جلب کند. به نحوى که مردم مصرانه مایل بودند درمیان شهروندان مشهور دراین گورستان دفن شوند.

گزارش‌ها حکایت از آن دارد که تنها ظرف مدت چند سال بیش از 33 هزار نفر دراین گورستان مدفون شدند و اکنون بیش از 300 هزار تن در این گورستان به خواب ابدى فرو رفته‌اند.

از این میان دیوار درگذشتگان کمون پاریس نیز که مکان دفن 147 مدافع کمون پاریس و درهم شکستن مقاومت کارگران مدافع آن در محله بله ویل پاریس در سال 1871 بود، نیز کاملا به چشم مى‌خورد. حادثه‌اى برجسته در تاریخ فرانسه که در آخرین روز هفته خونین به شکست کمون پاریس انجامید.

اما دفن این درگذشتگان در پرلاشز سبب شده است که از آن پس این گورستان به دلیل برگزارى مراسم یادبود و انتشار انواع اعلامیه‌ها و طرح مسائل مرتبط با احزاب وابسته به جناح چپ فرانسه اهمیت ویژه‌اى یابد زیرا برگزارى این مراسم هر سال هزاران و بلکه صدها هزار شرکت‌کننده را با هدایت رهبران اصلى سازمان‌هاى جناح چپ فرانسه به این قبرستان کشانده است. علاوه براین؛ بناى یادبودى نیز به احترام درگذشتگان فرانسوى و اعضاى بریگاد فرانسه که در جنگ داخلى اسپانیا درگذشته‌اند، در این قبرستان موجود است.

گورستان پرلاشز اکنون گویاى بخش‌هاى مهمى‌از تاریخ، ادبیات، هنر و اندیشه است که نه تنها در فرانسه بلکه در جهان تاثیرگذار بوده‌اند.

بنابراین گورستان پرلاشز اکنون گویاى بخش‌هاى مهمى‌از تاریخ، ادبیات، هنر و اندیشه است که نه تنها در فرانسه بلکه در جهان تاثیرگذار بوده‌اند. در این قبرستان از میشل نى مارشال ارتش فرانسه که دربرابر انقلابیون فرانسه در جنگ‌هاى ناپلئونى مقاومت کرد تا آلفرد دوموسه شاعر، رمان نویس، نمایشنامه‌نویس تا خاکستر جان مولن از رهبران ارتش مقاومت فرانسه طى جنگ دوم جهانى و آمادئو مودیگلیانى نقاش و مجسمه‌ساز

سنگ قبر

ایتالیایى که به‌دلیل نزدیکى و شباهت فوق‌العاده سبک وآثارش با پابلو پیکاسو شهرت دارد تا چارلز ماسیه ستاره شناس مشهور فرانسوى تا ژرژملیه فیلمساز مشهور و سازنده فیلم سفر به ماه، لئو لوسینین آرین پادشاه ارامنه سیلیسیان، احمد کایا خواننده کرد و ترک نژاد، ساموئل‌هانه من فیزیک‌دان آلمانى و بنیان‌گذار هومیوپاتى در پزشکى و نیز یلمیاز گوناى هنرپیشه و کارگردان ترک، جوزف فوریه ریاضى دان و فیزیکدان فرانسوی، بنجامین کنستانت فیلسوف لیبرال مسلک سوییسی، ژآن باپتیست کلمنت نقاش فرانسوی، سوفى بلانشارد نخستین زن بالن سوار و اولین زنى که در یک سانحه هوایى جان سپرد، ژرژ بیزه موسیقى‌دان و کلود برنارد پزشک فرانسوى که به دلیل معرفى و ابداع روش‌هاى علمى‌نوین در پزشکى و داروسازى و به‌ویژه دستاوردهایش در سیستم عصبى انسان شهرت دارد و میگوئل آنگل آستوریاس دیپلمات و نویسنده گواتمالایى و برنده جایزه نوبل ادبى 1967، کارل اپل نقاش هلندی، موریس مرلوپونتى فیلسوف فرانسوی، ادیت پیاف خواننده معروف فرانسوی، کامیل پیسارو نقاش امپرسیونیست، مارسل پروست ادیب و مقاله‌نویس و منتقد ادبى و داستان‌نویس فرانسه، روسینى آهنگساز شهیر ایتالیایى که اکنون پیکر او به فلورانس منتقل شده ولى گور دخمه‌اى که پیش‌تر در آن مدفون بود، به احترام او همچنان تهى نگاه داشته و به نام او ثبت شده‌است، همچنین آنتوان سنت اگزوپرى نویسنده مشهور داستان شازده کوچولو، ژرژ پیر ساروت نقاش فرانسه و ویلیام سیدنى اسمیت آدمیرال انگلیسى در نبرد با ناپلئون بناپارت که مورد ستایش او قرار گرفت و ریچارد رایت نویسنده آفریقایى _ آمریکایى و صدها نویسنده و شاعر و هنرمند دیگر در این گورستان آرمیده‌اند.

اینجا آخرین مکانى است که انسان‌هایى بزرگ و هنرمند جاودانى چون فردریک شوپن و آلفرد دوموسه را مى‌توان مخاطب ساخت اگرچه که در میان این مقبره‌هاى مشهور با کمال تعجب چنان جمعیت انبوهى را نخواهید یافت.  با این همه

قبر اسکار واید

آرامگاه اسکار وایلد نویسنده ایرلندى _ انگلیسى به‌گونه‌اى آشکار درخشانترین ستاره در آسمان پرلاشز است. این نویسنده که اکنون در زیر یک اثر هنرى بزرگ با نقش یک فرشته آرامیده و بقایاى رنگ به‌جا مانده از جاى دست بازدیدکنندگان و انواع یادگارها و دسته‌هاى گل بر آن قابل مشاهده است و این قطعه از آثارش را مى‌توانید بر سنگ قبر او بخوانید:

  1. و آنان که او را نمى‌شناخته‌اند بر او مى‌گریند
  2. افسوس که آن ظرف جسمانی، دیر زمانى است درهم شکسته است.
  3. براى سوگوارانش او مردى رانده و مطرود است و براى راندگان و مطرودان است که همیشه سوگوارى مى‌کنند.

در ایران نیز گورستان هایی با اهدافی شبیه پرلاشز تاسیس شد اما امروز متاسفانه متروک و رها شده اند و در نمونه تهرانی آن حتی افراد عادی که در آنجا مدفون شده اند هم از امتیاز پذیرایی از بازماندگانشان محرومند !! اگر مایلید با "انجمن هنری مردگان " در ایران آشنا شوید کمی صبر کنید! راستی اصلا نام گورستان " ظهیر الدوله" را شنیده اید؟ " مقبره الشعرا" را چطور؟؟


منابع: سایت‌هاى پرلاشز؛ پاریس این‌فر؛ راهنماى سفر به فرانسه؛‌ برو به سفر دنیا با اقتباس از روزنامه حیات نو

تهیه شده در بخش ادبیات تبیان - مریم امامی