طائر عرشم ولى پر بستهام
یاد دلدارم ولى دلخستهام
آسمانم بى ستاره مانده است
درد من را سوى غربت رانده است
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : سه شنبه 1387/09/05
باب المراد غریب
طائر عرشم ولى پر بستهام |
یاد دلدارم ولى دلخستهام |
آسمانم بى ستاره مانده است |
درد من را سوى غربت رانده است |
نالهها مانده است در چاه دلم |
قاتلى دارم درون منزلم |
من رضا را همچو روحى بر تنم |
هستى و دارو ندار او منم |
ضامن آهو مرا بوسیده است |
خندهام را دیده و خندیده است |
بر رضا هركس دهد من را قسم |
حاجتش را مىدهد بى بیش و كم |
لالهاى در گلشن مولا منم |
غصه دار صورت زهرا منم |
زهر كین كرده اثر رویم ببین |
همچو مادر دست بر پهلو غمین |
در میان حجرهاى در بستهام |
بى قرارم، داغدارم، خستهام |
این طرف یا فاطمه باشد جواد |
آن طرف دشمن ز حالش گشته شاد |
این طرف درد و غم و آه و فغان |
آن طرف هم دختران كف زنان |
كس نباشد بین حجره یاورم |
من جوانمرگم، شبیه مادرم |
ریشهها را كینهها سوزانده است |
جاى آن سیلى به جسمم مانده است |
حال كه رو بر اجل آوردهام |
یاد باباى غریبم كردهام |
نیست یك درد آشنا اندر برم |
خواهرى نبود كنار پیكرم |
تشنه لب در شور و شینم اى خدا |
یاد جدّ خود حسینم اى خدا |
جواد زمانی