آتش دیگری که برد و سلام شد!
مرحوم آیت اللَّه العظمى اراكى، رحمة اللَّه علیه، كه از بزرگان عالم اسلام و از فقیهان وارسته بودند، فرمودند : مرحوم آخوند ملّا محمّد كبیر، قطعه زمینى در اطراف سلطان آباد اراك داشته كه در آن زراعت مىكرد، و نان سال اهل و عیال خود را از آن زمین به دست مىآورد. یك وقت كه حاصل زمین را خرمن كرده بود و در دشت، خرمنهاى دیگرى نیز وجود داشت، كسى عمداً یا سهواً آتش روشن مىكند باد مىوزد و آتش به خرمنها مىافتد و خرمنها یكى پس از دیگرى در آتش مىسوزد.
شخصى نزد مرحوم آخوند كبیر مىرود و مىگوید : چه نشستهاى که نزدیك است خرمن شما آتش بگیرد. آخوند كبیر تا این سخن را مىشنود عبا و عمّامه را مىپوشد و قرآن به دست به سر خرمن مىرود و رو به آتش مىایستد و خطاب به آن مىگوید : اى آتش، این نان خانواده و اهل و عیال من است، تو را به این قرآن قسم مىدهم متعرّض این خرمن نشوى.
به اعتراف حاضران در صحنه در حالى كه تمام خرمنهاى دیگر خاكستر شده بود، این یك خرمن سالم ماند! هر كسى مىآمد و مىدید، انگشت حیرت به دهان مىگرفت و متحیّر مىشد كه چطور این خرمن سالم مانده است؟!
آری! این بزرگان تربیت شده و درس گرفته از مكتب حضرت ابراهیم، علیه السّلام، هستند كه چون خداوند برای نجات پیامبرش به آتش امر كرد : "اى آتش سرد و مایه ایمنى باش"، اینچنین شد.2
پی نوشت ها:
1- سوره انبیاء آیه 69.
2- مجله بشارت، سال دوم، شماره دهم، صفحه 31، با تصرف و تلخیص