امتیازی برای شیعیان
حاجیان اندكند، ناله و فریاد بسیار!
ابوبصیر نابینا مىگوید: سالى در مكه مشرف بودم كه امام محمد باقر (علیه السلام) نیز همان سال مشرف بودند. از نشانهها و علامتهایى كه از راه حواسّ دیگر ـ غیر از باصره ـ احساس مىكردم، فهمیدم زائران زیادند. با تعجّب گفتم: «ما أكثر الحجیج و أعظم الضجیج!»(10)؛ «امسال چقدر زائران زیادند و چه نالهها دارند!» در سرزمین عرفات همه مشغول دعایند، در اطراف كعبه همه مشغول طواف و نماز و ...
امام باقر (علیه السلام) به ابوبصیر فرمود: چنین نیست. ابوبصیر! جلو بیا. ابوبصیر به امام نزدیكتر شد. امام دست مبارك خود را به چشم ابوبصیر گذاردند وى ناگهان صحراى وسیعى را دید كه بسیارى از موجودات آن صحرا حیوان بودند. آنگاه حضرت فرمودند: «ما أقل الحجیج و اكثر الضجیج!» ابوبصیر! حاجیان كم هستند و ناله و فریاد و سر و صدا زیاد.
مسأله حركت جوهرى در موجودات و مسأله جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء بودن(11) نفس، كه دو مسأله فلسفى است، در باب اخلاق تحوّلات بسیارى به همراه دارد. این دو مطلب بسیارى از مسائل اخلاقى را دگرگون مىكند.
صورت واقعى حجّ، سیرت واقعى و حقیقت زائر را مىسازد. حقیقت هر كسى را عقاید و اخلاق و اعمال و نیّات او مىسازد.
حجّ انسانساز است و اگر كسى حاجى راستین و واقعى نبود انسان نیست. سایر دستورات دین؛ مانند نماز و روزه نیز، همانند حج، انسانسازند و اگر كسى به حقیقت نماز و به سرّ روزه راه نیابد از انسانیت سهمى ندارد. صورتش صورت انسان و سیرتش سیرت حیوان است؛ على (علیه السلام) فرمود: «فالصورة صورة انسان و القلب قلب حیوان.»(12)
قلب یعنى حقیقت آدمى و آن لطیفه الهى است.(13) و روح روح حیوانى است در بدن انسان، قیافه قیافه آدم است لیكن حقیقت، حقیقت حیوان. آنچه كه حقیقت انسان را تأمین مىكند؛ یا به صورت انسانیت و یا به صورت حیوانیت، همان عقاید، اخلاق و اعمال است.
آرى حجّ سرّى دارد كه سریره انسان با آن هماهنگ است و به وسیله آن ساخته مىشود. از این روست كه امام باقر (علیه السلام) به ابوبصیر نشان دادند كه بسیارى از مردم حاضر در حج، حیوانند. البته شیعیان باید خوشحال و مسرور باشند كه به بركت ولایت، از این شرّ و خطر مصون مىباشند. امام باقر (علیه السلام) آنگاه دست مبارك خود را به چشم ابوبصیر كشید و او به حالت اوّل برگشت و افرادى را كه در عرفات بودند به صورت انسان دید.
سپس خطاب به ابوبصیر فرمود: ابوبصیر! اگر این كار را كه نسبت به تو كردم با دیگران كنم و دیگران هم اسرار مردم را بفهمند و ببینند كه در صحنه عرفات چه خبر است، ممكن است ظرفیت نداشته باشند و درباره ما غلوّ كنند. در حالى كه ما بندگان خداییم و از عبادت و بندگى او استكبار نداریم. ما در پیشگاه حق تعالى منقاد، مسلم، مسلمان و مطیع هستیم و در این امر هیچگاه خسته نمىشویم.
امام باقر (علیه السلام) همان وصفى را در مورد ائمه بیان كرد كه خداوند براى فرشتگان و مقربان و انسانهاى الهى بیان فرموده است.
سدیر صیرفى گوید: من در سرزمین عرفات، در محضر امام صادق (علیه السلام) بودم، دیدم جمعیت زیادى مشغول انجام وظیفه و دعا هستند، به قلبم خطور كرد كه آیا اینها به جهنّم مىروند؟ چون كسى كه معتقد به ولایت على و اولادش (علیهم السلام) نباشد و كسى كه دستور روشن پیامبر اكرم را از روى علم و عمد زیر پا بگذارد، حقیقت او حقیقت انسان نیست.
امام صادق(علیه السلام) فرمود: سدیر! تأمل و دقت كن. با تصرفى كه آن حضرت در بینش و دید من كرد، باطن بسیارى از افراد را دیدم كه به صورت انسان نبودند.(14)
پس حجّ سرّى دارد كه حقیقت و سریرت انسان را مىسازد. اگر كسى با واقعیت حج همراه باشد، انسانى راستین است و اگر براى سیاحت و تجارت حج كرد و از ولایت سهمى نداشت و به عترت طاهره ایمان نیاورد و ... از سرّ حج محروم است. در روایت آمده است: كسانى كه قرآن را گرفتند و عترت را رها كردند، از حقیقت حج بهرهاى ندارد.
پینوشتها:
10ـ بحار، ج7، ص179 و ج99، ص258/ صهباى صفا، آیة الله جوادى آملى، ص105.
11ـ مبدأ و معاد، آیة الله جوادى آملى، ص193 .
12ـ نهج البلاغه صبحى صالح، خطبه 87 .
13ـ به شرح توحید صدوق قاضى سعید قمى، ج2، رجوع شود.
14ـ بحارالانوار، ج99، ص258 .
منبع:
برگرفته از كتاب عرفان حج، آیةالله جوادی آملی .