درسهایی از طواف
اولین درس، زمانی است كه از خارج به طواف می نگریم؛ وقتى از فراز بیت الله الحرام چشم به طواف (و طواف كنندگان) بیافكنیم، توده انبوهى را مىبینیم كه در حركتى آرام، پیگیر و پیوسته به گرد خانه كعبه مىگردند تو گویى زمین مسجدالحرام در حركتى آرام و دلنواز، آنان را به حركت در آورده است، این صحنه و چشمانداز طواف از بیرون است و بیانى از حركت «توحید» و «اخلاص» در تاریخ و از اعماق تاریخ است.
صحنه دیگرى نیز وجود دارد كه از درون است و آن هنگام است كه ما نیز وارد ازدحام و جمعیت طواف كنندگان مىشویم و به خیل آنان مىپیوندیم؛ طواف كنندگان ما را تحت فشار قرار مىدهند و گاه در تنگنا قرار مىگیریم و به اصطلاح تنه مىخوریم كه بیانى از حركت «توحید» و «اخلاص»از درون نیز هست.
حركت «توحید» و «اخلاص» براى خداوند متعال در زندگى ما، حتماً باید در جریان صفوف مؤمنان موحد و مخلص و از مسیر چنین ازدحام و رقابت سازنده و گاه منفى صورت گیرد و با این حال خداوند متعال از ما مىخواهد كه سنگینى رسالت «توحید» و «اخلاص» را در زندگى و در میان تودههاى مؤمن و انبوه جمعیت خداجوى بر دوش گیریم و هم او (خدا) از ما مىخواهد كه نتایج و پیامدهاى این ازدحام و رقابت و تنگناها را به مثابه واقعیتى ناگزیر به جان بخریم و در عین حال ما را به گذشت و چشمپوشى و تساهل فرا مىخواند و از ما مىخواهد تا آنجا كه در توان داریم این مشكلات را نیز بر خود هموار كنیم. این نیز دومین درس از درسهایى است كه مىتوان از «طواف» گرفت.
فراوری: مهری هدهدی