تبیان، دستیار زندگی
سلام تعجب نكنید . از بس كه دنیا بد شده و از همه‌چی می‌زنن و كم میذارن، باید دنبال جنس استاندارد گشت، یكی از اون چیزایی كه استانداردش خیلی كم گیر میاد حاجی‌بازاریه!! تو این مطلب ما راه‌های تشخیص یه آمیرزای اصل رو از قلابی یاد خواهید گرفت!!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حاجی بازاری با استاندار ISO 9001

بده بستون 2

آمیرزا و استاندارد

دانستنیهای ضروری معاملات

سلام

توی قسمت قبل كه بسم الله كار رو گفتیم، درباره‌ی اینكه چرا باید راه درستِ «خرید و فروش» رو یاد بگیریم، باهم حرف زدیم. [البته همَش من حرف زدم درحالیكه قرار بود شما هم حرفاتون رو بگید!].

حالا تو این قسمت میریم سرِ اینكه اگه خواستیم معامله‌ای بكنیم، رسم و رسومش چیه؟

بالاخره هر چیزی یه آدابی داره كه یه آدم جوونمردِ با فهم و كمالات [به قول قدیمیا] و با كلاس [به قوم امروزیا!] باید اونا رو رعایت بكنه.

آخه میدونید، مشكل اساسی زندگی امروز ما اینكه، هركسی دست به هر كاری میزنه، بدون اینكه تجربه‌ی اون كار رو داشته‌باشه. همین هم هست كه اوضاع اینطوری نامرد بازار شده!!

قدیما هركی می‌خواست كاره‌ای بشه، میباس چند سالی خاك اون كارو می‌خورد و شاگردی می‌كرد، تا فوت كوزه‌گری دستش بیاد. واسه‌خاطر همین هم هیچوقت كلاس خودش رو از دست نمی‌داد و توی زیر و بم كار خودشو نمی‌باخت.

اما این‌روزا، هر ننه قمری كه پشت لبش سبز میشه، یا علی مدد، یه مغازه تو یكی از این پاساژا اجاره می‌كنه و میشه حاجی بازاری!!

می‌دونین چرا بعضیها ترازوشونو جلو چشم مشتری نمیذارن؟

ولی نه كف این پاساژا خاك مرام و معرفت دارن، و نه بعضی از جوونای این دوره و زمونه [البت بلانسبت شما] اهل خاك خوردن توی بازارن. ته این ماجرا هم همین مشه كه می‌بینین! دیر بجنبی بیخ تا بیخ گوشتو می‌برّن. خودشونم كه اصلاگوش ندارن.

بگذریم.

خلاصه توی این قسمت آداب خرید و فروش رو خیلی مختصر براتون می‌گم. شما هم كه اهل كمالاتین، حدیث مفصلی از این مجمل بخونین.

كارهایی كه باید بكنیم یا همون مستحبات:

1- میانه روى در كسب درآمد به طورى كه آدمى نه كوتاهى كند و نه حریص باشد. (چشم و دل آدمی كه سیرمونی نداره، لذا كوتاه بیای باید بشی نوكر شكم و ...)

2- پذیرش بر هم زدن معامله در صورتى كه طرف مقابل از معامله پشیمان شود. (چیزی كه امروزه توی بازار ما نیست. می‌دونستین این كه می‌نویسند «جنس فروخته شده پس گرفته نمی‌شود» دقیقا مخالف آموزه‌ها و اخلاق اسلامیه؟)

3- مساوات بین مشتریان در قیمت ، به طورى كه میان چانه زننده و غیر آن فرق نگذارد؛ البته اگر به خاطر فضیلت و دین و مانند اینها فرق بگذارد ظاهراً اشكال ندارد. (ولی ظاهرا اوضاع برعكسه، قیمت رو اندازه چونه بالا می‌برند بعد تخفیف می‌دهند كه مشتری حال كنه!!)

4- جنس را براى خود كمتر بخواهد و (به دیگران) بیشتر و سنگینتر بدهد. (می‌دونین چرا بعضیها ترازوشونو جلو چشم مشتری نمیذارن؟ برا اینكه دقیقا برعكس این عمل كنن. كاش اینا «ویلٌ للمُطفّفین رو خونده بودن!» خدا میگه: وای بر كم‌فروشان، قدیما ركن بازار مسجدش بود، شرط «آمیرزا» بودن هم، «مسجدی بودن» بود، بالاخره مسجد كه می‌رفتی لااقل یه «ویلٌ للمُطفّفین» می‌شنُفتی، اما ...).

كارهایی كه نباید بكنیم یا همون مكروهات:

1- تعریف كردن از كالاى خویش و بدگویى از جنسى كه مى خرد. (این روزا اصلا نمیشه از كسی مشورت گرفت. تا بپرسی چه ماركی رو بخرم، میگه اینكه من دارم بهترین جنسه. و اگه بگی فلان مارك رو هم فلانی داره، میگه اون كه ...)

2- وارد شدن در معامله دیگران. (این دیگه خیلی بده! تا می‌بینه یكی جنس خوب گیرش اومده چشم دیدن نداره و می‌خواد ازش بقاپه)

3- قسم راست خوردن در معامله. (البته بگم‌ها، این قسم راسته كه مكروهِ؛ قسم دورغ كه حرامه. حالا بماند قسمای توی بازار ما از كدوم دسته است).

4- معامله كردن در جایى كه عیب (جنس) در آن جا مخفى مى ماند. (می‌بینی برده یه جای تاریك جنسو نشون میده تا مبادا طرف خوب ببینه و نخواد!).

قدیما ركن بازار مسجدش بود، شرط «آمیرزا» بودن هم، «مسجدی بودن» بود، بالاخره مسجد كه می‌رفتی لااقل یه «ویلٌ للمُطفّفین» می‌شنُفتی، اما ...

5- قبل از همه براى معامله وارد بازار شدن و دیرتر از همه خارج شدن. (اینها دیگه كفر‌ آدم رو در میارن، حالا زود اومدن و دیر رفتنشون هیچی، می‌بینی تو یه روزایی مثل عاشورا و ... ول نمی‌كنن. یا مثلا برا دو قرون ارزون خریدن، یه صبح تا شب، سر و ته بازار رو می‌دوزه به هم).

6- معامله با فرومایگان و افراد لاابالى. (این دیگه به من و شما بر‌میگرده، بابا، جونِ شما نه، جونِ خودم مال دنیا ارزش نداره تا آدم با هر كسی دهن به دهن بشه و از دست اون چیزی بگیره. ولی نمیدون بعضیا چطوریند كه از هر دزد و ... با اینكه معلومه جنس دزدیه خرید می‌كنن. من خودم كه میرم خرید سعی می‌كنم بیشتر دنبال آدم خوب و مسجدی و مومن بگردم تا ارزون فروش، چون ارزون كه پیدا نمیشه لااقل اینجوری هم می‌دونم با چه كسی بده، بستون می‌كنم و هم اگه سودی بخواد به كسی برسه، برسه به یه آدم خوب. فكر كنم ملاك خوبی باشه. نظر شما چیه؟).

7- سود گرفتن از مؤمنان، مگر در حال ضرورت یا درصورتى كه جنس را براى خرید و فروش تهیه كرده كه در این جا سود گرفتن به اندازه خرج روزانه اشكال ندارد و مكروه نیست. (این یكی رو كه فكر نكنم كسی دیده باشه. من و جد و آبادم كه چنین فرشته‌ای تا حالا ندیده‌ایم!)

8- تقاضاى كم كردن قیمت پس از انجام معامله. (این كار زشته، آدم نباید دبّه در بیاره، چه فروشنده باشه چه خریدار). 1

شما هم به من كمك كنید تا بلكه با هم فكری و هم صحبتی با هم، یه خورده ادب اسلامی ‌یاد بگیریم. منتظر حرفهای شما هستم. نظر بذارین

یا علی مدد

حسین عسگری


1-این آداب در تحریر الوسیله، ج 1، ص 501، مسأله 22 آمده است.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.