تبیان، دستیار زندگی
گاهی نحوه بیان و برخورد والدین و مربیان با كودك او را به دروغ گفتن وامی دارد و به او دروغگویی را می آموزد. به عنوان مثال والدین به كودكی كه مرتكب عمل خلافی شده است اصرار می ورزند كه او این كار را انجام نداده است
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وقتی بابا دروغ گفت...

مرز بین دروغ و خیال

دروغگویی در کودک

همه انسانها در محدوده ای برابر پا به عرصه وجود می گذارد. هیچكس از كودكی دروغگو به دنیا نیامده است. همه انسانها راه فكر كردن و توجیه اعمال خویش را از دیگران آموخته و تكامل یافته اند. درستی یا نادرستی از طریق كلمات و اعمال دیگران به ما القا می شود و ما این كلمات و اعمال را در ذهنیات خود تلفیق كرده، سرانجام شخصیت خود را شكل می دهیم.  راستی شما فكر می كنید كه این گونه توجیهات استادانه چگونه توسط بعضی از جوانان ونوجوانان بیان می شوند؟ والدین نقش مهمی در تكوین شخصیت فرزندان خود بازی می كنند و این نقش در سالهای اولیه تربیت كودكان ارزشی به غایت والا دارد. برای اینكه فرزندان خود را راستگو تربیت كنیم ابتدا می بایست نسبت به اعمال خود نهایت دقت را داشته باشیم و نیز درارتباط خود با دیگران دقت كنیم، صداقت و راستگویی از مواردی است كه باید قبل از سنین مدرسه به آن توجه شود. البته ما باید توجه داشته باشیم كه كودك اساساً قصد فریب والدین را ندارد، ولی توجیهات او راهی برای فرار از مجازات است.

كودك با جعل داستان یا با طرح مبالغه آمیز بعضی از واقعیات، اغلب خواسته خود را با ما درمیان می گذارد و غیرمستقیم از امیالش صحبت می كند.

دروغ گفتن یكی از رفتارهای متداول كودكان 4ـ5 ساله است كه از لحاظ اخلاقی اشكالی ندارد. كودكان در این سن و سال معمولاً به دو شكل دروغ می گویند كه نخستین آن خیال پردازی است، كودك با جعل داستان یا با طرح مبالغه آمیز بعضی از واقعیات، اغلب خواسته خود را با ما درمیان می گذارد و غیرمستقیم از امیالش صحبت می كند. در این صورت بهتر است كه پدر و مادر در تأیید خواسته كودك حرف بزنند. دروغ نوع دوم دروغ به اصطلاح مفید است، دروغی است كه بزرگترها هم می گویند و آن رابه حساب دروغ مصلحت آمیز می گذارند تا به جای نتیجه بد، نتیجه خوب بگیرند. در این مرحله از رشد كودك تنها كار درست را در خواسته خود می جوید و با استفاده از دروغ برای رسیدن به خواسته اش تردیدی به خود راه نمی دهد.

در این موارد باید به كودك تفهیم كنیم كه از راستگویی و صداقت او خوشحال می شویم ، دروغ و دروغگویی را دوست نداریم. باید توجه داشت كه این مسأله در سنین بالاتر رفتاری ناپسند است كه به كودك شخصیت ساختگی و تصنعی می بخشد. هرگاه كودك شما در موقعیت نامطمئن و ناامن قرار گیرد و احساس خطر یا حقارت كند به گفتن دروغ متوسل می شود. كودك دروغگو به گفته هایش ایمان ندارد و به طور قاطع و صریح حرف نمی زند، به تدریج اعتماد خود را به دیگران از دست می دهد و نسبت به اطرافیان بدبین می شود. متأسفانه برخورد بسیاری از والدین در این موارد با تنفرهمراه است زیرا از خود سؤال می كنند كه چرا فرزندشان دست به چنین عملی زده است؟

در برخورد با چنین مواردی والدین نباید به چشم یك آدم دروغگو به كودك نگاه كنند و یا دائماً به آنها ظنین باشند زیرا چنین برخوردی عواقب ناگواری را به همراه خواهد داشت.

برای درمان دروغگویی شناخت علل آن كاملاً ضروری است، دروغگویی به عنوان یك مشكل علل گوناگون و متعددی دارد كه درا ینجا به برخی از آنها اشاره می شود:

بــــررســــــی علل دروغگویـــــــی

همانطور كه قبلاً هم اشاره شد یكی از علتهای دروغگویی آموزش نادرست خانواده است. در خانواده ای كه پدر و مادر و دیگر اعضای آن همواره به یكدیگر دروغ می گویند نمی توان انتظار داشت كه كودكی راستگو تربیت شود.

دروغگویی كودك ممكن است برای جلب توجه اطرافیان باشد. چنانچه كودكی در خانواده یا مدرسه مورد بی توجهی اطرافیان قرار گیرد، برای نشان دادن خود و جلب توجه آنان ممكن است به گفتن دروغ در زمینه های گوناگون متوسل شود.

كودكانی كه نسبت به دوستان و اطرافیان خود احساس كمبود می كنند، ممكن است برای جبران كمبودها در زمینه های گوناگون نظیر شغل والدین، محل سكونت، وضع تغذیه، دوستان و تفریحات و سفرها به دروغ متوسل شوند و درون آشفته ونگران خود را به آن وسیله به طور موقت تسكین دهند.

ترس نیز از دیگر عواملی است كه موجب دروغگویی می شود. اگركودك به سبب راستگویی تنبیه شود، در آینده برای نجات و رهایی از مجازات به دروغگویی متوسل می شود. باید اذعان كرد كه سختگیریهای افراطی و برخوردهای خشن والدین و مربیان با كودك از علل مهم دروغگویی كودك محسوب می شود.

گاهی نحوه بیان و برخورد والدین و مربیان با كودك او را به دروغ گفتن وامی دارد و به او دروغگویی را می آموزد. به عنوان مثال والدین به كودكی كه مرتكب عمل خلافی شده است اصرار می ورزند كه او این كار را انجام نداده است بلكه دیگری مثلاً همسایه یا دوست یا برخی موجودات خیالی سبب آن بوده اند. در این حالت والدین علاوه بر آنكه كودك را دروغگو بار می آورند او را به گریز از قبول مسئولیت رفتارش نیز وامی دارند.

انتظار و توقع بیش از حد از كودكان و مقایسه آنان با دوستان و همكلاسیها در زمینه های گوناگون از دیگر عوامل دروغگویی كودكان می شود دراین صورت كودك از طریق دروغ می تواند هم بر احساس حقارت خود به طور موقت غلبه یابد و هم والدین را راضی و خشنود سازد و نظر آنان را به سوی خود جلب كند.

درمـــــــــان دروغگویــــــی

برای پیشگیری و درمان دروغگویی، والدین و مربیان باید واقعیات را بپذیرند و برای شنیدن موارد شیرین و تلخ از طرف كودكان آماده شوند و با رفتار خود به كودك بیاموزند كه گفتن واقعیات به هر صورتی كه باشد مقبول است و موجبات تنبیه و آزار كودك را فراهم نخواهد كرد.

اگر كودك پی ببرد كه والدین و مربیان او را برای دروغگویی تشویق و برای راستگویی تنبیه نمی كنند به تظاهر در رفتار و جعل واقعیت نخواهد پرداخت.

همچنین والدین و مربیان باید از طرح پرسشهایی كه كودك به آنها به احتمال قوی پاسخ نادرست خواهد داد خودداری كنند. در صورت مشاهده دروغ، والدین و مربیان نباید شتابزده عمل كنند و به تنبیه كودك مبادرت ورزند. برای بازداشتن كودك از دروغگویی و اصلاح رفتار آنان باید روش برخورد باتوجه به موقعیت انتخاب شود كه برخی از روشها به اختصار عبارت است از:

?- نشــــــان دادن ارزش راســـــت گفتــــن :

در وهله اول كودك باید دریابد كه دروغگویی كار نادرست و ناپسند و راستگویی عملی باارزش و پسندیده است. كودك باید ارزش راست گفتن را درعمل تجربه كند. والدین و مربیان نباید در برابر دروغهای كودكان برآشفته شوند و او را كتك بزنند. بیان نتایج زشت و تلخ دروغگویی به صورت داستان برای آنها می تواند در آموزش عواقب تلخ دروغگویی مفید واقع شود. همچنین اگر والدین و مربیان، كودك را در خلوت ( نه در جمع ) در جوی محبت آمیز و پرعطوفت با مضرات و نتایج دروغگویی آشنا سازند و به پند دادن او بپردازند، در جلوگیری و نیز درمان دروغگویی می تواند مؤثر باشد.

?- اجــــازه بیان احساســـات :

كودك باید احساسات خود را آزادانه ابراز كند و در صورتی كه بیان احساسات، باعث آزار و اذیت اطرافیان شود باید به كودك آموخت كه به تدریج این احساسات را با احساسات خوشایند جابجا سازد و نباید برای احساساتش تنبیه شود. برای نمونه اگر كودكی از برادر كوچكش خوشش نمی آید، باید به او اجازه داده شود كه احساساتش را بیان كند، پس از شنیدن نظر كودك، والدین باید ضمن تحلیل رفتار خود با كودك و یافتن علل پیدایش چنین احساسی به راهنمایی كودك و تغییر رفتار و احساسات او مبادرت ورزند. در مواردی كه كودك مرتكب كار خطایی شده ولی راست می گوید، باید به ملایمت و به طور صحیح به او تذكر داده شود كه رفتارش درست و پسندیده نیست و باید آن را تغییر دهد. هشدار به كودك، همدردی با او در مواردی كه لازم است، نادیده گرفتن حرفهای كودك و بی توجهی به آنها از روشهایی است كه در مواقع مشخص می تواند برای پیشگیری و درمان دروغگویی كودكان استفاده شود.

?- تعـــــــدیل انتظارات از كــــــودكان :

والدین و مربیان باید از هر كودك انتظاراتی داشته باشند كه با واقعیات و امكانات او منطبق است. در غیر این صورت، دروغگویی كودك تقویت و تشدید خواهد شد. چون كودك توان عملی ساختن خواسته های اطرافیان را ندارد به گفتن دروغ متوسل می شود بنابراین از كودك باید انتظارات در حد توانش داشته باشیم.

منبع: همدردی

مقالات مرتبط

دروغ گوهای کوچولو

مسئله دروغ گویی در کودکان

وقتی بچه ها دروغ می گویند

مسئله دروغگویی

دروغ گویی در کودکان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.