فقط تو و دیگر هیچ!
شناختنامه قرآن 32
سوره ی مبارکه ی قصص
شیء مساوی با موجود است. به هر امر موجودی شیء گفته میشود حتی برخداوند نیز شیء گفته میشود به دلیل
« قُلْ أَیُّ شَیْءٍ أَكْبَرُ شَهَادةً قُلِ الله»3 هلاک، یعنی باطل بودن و نابود شدن. وجه، در عرف عام به معنای چیزی است که با آن بسوی دیگر توجه شده و ارتباط برقرار میشود. وجه خدا آن حقیقتی است که با آن به خلق روی آورده به آنها توجه میکند. وجه خداوند تعالی همان صفات کریمه او، از جمله حیات، علم، قدرت، سمع، بصر و سایر صفات علیای اوست.
حقیقت انسان همان روح و جسم و صفات کمالی او است که از خداوند به ارث برده است
همه موجودات به خودی خود باطلند و هیچ حقیقتی ندارند مگر آنچه نزد خداست و به آنها افاضه کرده و بخشیده است. اما آنچه به او نسبت ندارد جز وهم و سراب باطل و صورت خیال نیست. مانند خدایانی که هیچ حقیقتی ندارند جز یک اسم توخالی که هیچ اثری بر آن مترتب نیست. انسان نیز حقیقتی دارد . حقیقت او همان روح و جسم و صفات کمالی اوست که به خداوند منسوب بوده و از آن اوست. اما آنچه عقل اجتماعی به انسان افاضه میکند مانند سلطه، ریاست، وجاهت، ثروت؛ عزّت، اولاد، یاران و امثال آنها جز سرابی باطل و معدوم و خیالی دروغین نیست و تمامی موجودات دیگر نیز همین حکم را دارند. هیچ حقیقتی ندارند جز آنچه خداوند با فضل خود به انها افاضه کرده آنها فقط آیات و نشانههای نمایش دهنده ی صفات کریمه او از قبیل رحمت، رزق، فضل، احسان و سایر صفاتند.حقیقت ثابت واقعی که در درون اشیأ بوده و هالک و باطل نیست صفات کریمه حق است و موجودات، آیات اویند و تمامی این صفات ثابت به ذات مقدس اوست. غیر خدا ممکن الوجود است و موجود به ایجاد حق تعالی . با نظر به ذات خود هیچ و معدوم است و آنکه هیچ راهی بسوی بطلان و هلاک ندارد ذات حق تعالی است.
2- قصص:28/88
3- انعام:6/19
4- المیزان ج16ص92-93