تبیان، دستیار زندگی
به بهانه 24 آبان روز بزرگداشت جمالزاده....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

85 پاره خط از نویسنده 106 ساله

85 پاره خط از نویسنده ای 106 ساله

1. سید محمد علی جمالزاده

2. در سال 1270 شمسی در خانواده ای مذهبی در اصفهان به دنیا آمد

3. فرزند «سید جمال الدین واعظ اصفهانی»

4. پدرش خطیب شهیر اصفهان بود

5. پدرش از پرنفوذترین مبلغان مذهبی دوران مشروطه بود و نقش مهمی در آن نهضت داشت

6. تحصیلات مقدماتی را در زادگاه‌اش گذراند

7. که بین سال‌های 80 یا 81 همراه خانواده‌اش به «تهران» عزیمت کرد

8. در 13 سالگی  پدرش او را برای تحصیل به لبنان فرستاد و در یک دبستان به نام Laigue نام نویسی کرد.

9. پدرش در سال 1286خورشیدی  به دست عوامل مزدور و جیره خوارمحمدعلی شاه دربروجرد به قتل رسید.

10. «جمال زاده» دوره ی متوسطه رادر جبل«لبنان» و در مدرسه ی«آنطورا» به پایان برد.

11. در سال 1328 ق. از طریق «مصر» عازم «پاریس» شد.

12. تا پایان سال 1329 ق. در«لوزان» ماند

13. در اوایل 1333 ق. در رشته‌ی حقوق از دانش گاه «دیژن فرانسه» فارغ التحصیل شد

14. همان سال نیز با همسر اول خود،«ژوفین» از اهالی «سوئیس» ازدواج کرد.

15. او در گرماگرم جنگ جهانی اول، به «برلین» رفت

16. چندی بعد برای اجرای ماموریتی از برلین به بغداد رفت. در آن جا روزنامه ی «رستاخیز» را منتشر کرد.

17. توانست با «عارف» شاعر معروف و«حیدرخان عمو اوغلی»- از مجاهدان به نام ایرانی- آشنا شود.

18. گروهی به نام «قشون نادری» از جوانان کُرد، برای جنگیدن با سپاهیان «روس» و«انگلیس» تشکل داد فرماندهی آن با «محمد نیساری قراچه داغی» بود. ولی این قشون بی آن که کاری صورت دهد، از هم پاشید

19. سال 1310خورشیدی آغاز خدمت «جمال زاده» در دفتر بین المللی کار در «ژنو» بود.

20. 25 سال بعد یعنی در سال 1355 خورشیدی، از آن جا باز نشسته شد

21. در سال 1300 خورشیدی مقاله تاریخ روابط ایران و روس به صورت ضمیمه‌ی روزنامه‌ی کاوه منتشر شد

22. همان سال نخستین مجموعه داستان‌اش به نام«یکی بود، یکی نبود» به چاپ رسید

23. این کتاب شامل شش داستان کوتاه با طنزی تلخ است و توصیفی از کهنه پرستی وجهل در بین بعضی ایرانیان

24. گروهی آن را به شدت نفی کرده و محتوای آن را نوعی اهانت به جامعه و آداب و رسوم ایرانی تلقی کردند

25. از طرفی دیگر خوانندگانی بودند که دریافتند این داستان ها آغازی بسیار جدی و مهم‌ برای ادبیات هستند که  که از لحاظ تفکر، دغدغه‌ی طرح اوضاع و احوال و حوادث جامعه را دارند

26. و از لحاظ محتوا نیز با طنزی ظریف و آشکار، دوره‌ی منحط دیکتاتوری و زور را به باد انتقاد گرفته اند

27. در مقدمه‌ی این کتاب گفته است: "در مملکت ما هنوزهم، ارباب قلم عموما در موقع نوشتن، دور عوام را قلم عموما در موقع نوشتن، دور عوام را قلم گرفته و پیرامون انشاء‌های غامض و عوام نفهم می گردند..."

28. وی پس از بازنشستگی از دفتر بین المللی کار، مدت ها وابسته ی فرهنگی «ایران» در مرکز اروپایی سازمان ملل متحد بود.

29. در 17 آبان 1376خورشیدی  در خانه ی سال مندان «ژنو» دنیا را بدرود گفت

30. ازآثار اوست: سر و ته یه کرباس

31. یکی بود، یکی نبود

32. دارالمجانین، «سرگذشت عمو حسینعلی»

33. زمین، ارباب، دهقان

34. صندوقچه اسرار

35. تلخ و شیرین

36. فارسی شکر است

37. راه‌آب‌نامه

38. قصه‌های کوتاه برای بچه‌های ریش‌دار

39. قصه? ما به سر رسید

40. قلتشن دیوان

41. صحرای محشر

42. هزار پیشه

43. معصومه شیرازی

44. قصه قصه‌ها

45.  هفت کشور

46. قصه‌های کوتاه قنبرعلی

47.  شاهکار

48.  کهنه و نو

49.  غیر از خدا هیچکس نبود

50. شورآباد

51.  خاک و آدم

52. آسمان و ریسمان

53. مرکب محو

54. ترجمه هایی نیز از«شیلر» باعنوان «دون کارلوس» و «ویلهلم تل»(هر دو در سال 1335)،

55. «خسیس» اثر«مولیر»(1336)،

56. «قنبرعلی، جوان مرد شیراز» اثر«دوگو بینو»(1357) نیز از آثار اوست

57. 300 مقاله از جمالزاده به ثبت رسیده است.

58. ساده نویسی نیز در کنار واقع گرایی از ویژگی های قلم او هستند

59. داستان هایش انتقادی از وضع زمانه، ساده، طنزآمیز و آکنده از ضرب المثل ها و اصطلاحات عامیانه است.

60. شخصیت های او را مردم کوچه و بازار تشکیل می دهند

61. جمالزاده با ادبیات عامیانه آنها را شخصیت پردازی می کند

62. وی بیش از 90 سال از 106 سال عمرش را خارج از ایران گذراند

63. اما همیشه فارسی نوشت

64. همیشه از مردمی که تنها در کودکی دیده بود نوشت

65. و هرگز از اروپا ننوشت!

66. و با اینکه فارغ التحصیل حقوق بود از حقوق ننوشت.

67. اولین بار در"کمیته ملیون ایران" در برلن که با تقی زاده تاسیس کرده بود  "فارسی شکر است" را خواند

68. داستان را "محض تفریح" نوشته بود!

69. این داستان و 5 تای دیگر شدند "یکی بود یکی نبود" و ابتدای داستان نویسی مدرن در ایران

70.«چایکین» خاورشناس معروف روسی درباره ی این کتاب گفته:

  1. « تنها با یکی بود، یکی نبود است که مکتب و سبک رآلیسم در ایران آغاز شد و همین سبک و مکتب است که در واقع به عنوان شالوده ی جدید ادبیات داستانی در ایران محسوب شد و فقط ازآن روز به بعد می توان از پیدایش نوول و قصه و رمان در ادبیات هزارساله ی ایران سخن راند.»

71. اما همین کتاب بعد از انتشار در برخی مناطق به آتش کشیده شد

72. از خصوصیات سبک و نثر«جمال زاده» تعریف و توصیف است

73. اما او نتوانست نقش پیش روی خود را تا آخر، حفظ کند و در دام ابتذال گرفتار آمد

74. او درواقع، کم کم از جریان زنده ی ادبیات داستانی مدرن فاصله گرفته، دور شد

75. هم چنین نتوانست در خود، دغدغه‌ی ارتباط میان «عوامل اجتماعی» و«تولید ادبی» را حفظ کند

76. خیلی زود، از صحنه‌ی فعالیت‌های اجتماعی دور شد

77. در داستان نویسی نیز به نوشتن خاطرات ملال انگیز و کسل کننده پرداخت

78. و در آثارش، اخلاقیات ناپسند مردم «ایران» را به تمسخر گرفت!

79. ازین رو او را چهره ای زنده نمی دانند چراکه رابطه اش را با جامعه از دست داد

80. او معتقد بود : «معرفت به رسالت آبستن است»

81. یعنی وقتی انسان به معرفتی دست یافت فوراً رسالتی به عهده او گذاشته خواهد شد.

82. و حاصل معرفت خود را، هر چه هست، می‌بایست به دیگران نیز برساند

83. این عقیده بیشتر ناظر به "ادبیات مفید " است تا "ادبیات متعهد"

84. به سیمین دانشور در نامه ای می نویسد :

  1. «ژنو بلاشك یكی از قشنگ‏ترین شهرهای دنیاست (بعضی اشخاص معتقدند كه قشنگ‏ترین شهر است) و من هم زنِ خوب و خانه خوب و مزاج سازگاری دارم ولی تنها مانده‏ام و گاهی این تنهایی معنوی به‏جایی می‏رسد كه آن شعر معروف بر زبانم جاری می‏شود كه نه در غربت دلم شاد و نه رویی در وطن دارم».

85. بسیار به نامه نگاری علاقه داشت و کمتر اتفاق می افتاد نامه ای را بی جواب بگذارد.


تهیه کننده : مریم امامی - بخش ادبیات تبیان