تبیان، دستیار زندگی
کاشکی یک بچه آهو می‌شدم می‌دویدم هر طرف دنبال تو می‌شدم گم تا که پیدایت کنم جان می‌افشاندم به استقبال تو
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آهوی گمشده

ضامن آهو

کاشکی  یک بچه آهو می‌شدم

می‌دویدم هر طرف دنبال تو

می‌شدم گم تا که پیدایت کنم

جان می‌افشاندم به استقبال تو

یا کبوتر می‌شدم، بر گنبدت

می‌نشستم فارغ از هر قیل و قال

روزها در کنج سقا خانه‌ات

می‌زدم هر دم به شوقت بال بال

یا نخی بودم، نخی سبز و قشنگ

حلقه می‌گشتم به دور پنجره

باز می‌کردند دستانت مرا

می‌زدم دل را به احساست گره

هر سحر بودم گل شیپوری‌ات

می‌شکفتم بر سر گلدسته‌ها

می‌شدم از هر بهاری سبزتر

می‌شنیدم هر نفس عطر تو را

کاشکی آوارگی‌هایم شبی

با دعاهای تو پایان می‌گرفت

توی آغوش همیشه گرم تو

بچه آهوی تو سامان می‌گرفت.

نوشته: طیبه شامانی

********************************

مطالب مرتبط

تو آمدی از آسمان

ردپای فرشته

زیر گنبد کبود

پیش از اینها فکر می کردم خدا ...

توجه: پاسخ سؤال خود را در این لینک بیابید

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.