تبیان، دستیار زندگی
نه در دنیا آمدن خود و نه در مرگ خود نقشى نداریم و ناخواسته به دنیایى آمده‌ایم كه هیچ كدام از چیزهایى كه در آن است به انتخاب و میل ما نبوده و نیست؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نمی خواستم به دنیا بیام!!!

نوزاد

چرا بابد از خدا تشکر کنیم؟

سوال مهم: نه در  دنیا آمدن خود و نه در مرگ خود نقشى نداریم و ناخواسته به دنیایى آمده‌ایم كه هیچ كدام از چیزهایى كه در آن است به انتخاب و میل ما نبوده و نیست؟

در پاسخ توجه به چند نكته ضرورى است:

الف) اصل آفرینش موجودات ـ و از جمله انسان‌ها ـ خیر محض است و در چیزى كه خیر محض باشد و هیچ شرّى در آن تصور نشود، بحث از جلب رضایت و عدم آن بیهوده است.هیچ موجودى به اختیار خود در این عالم پا به عرصه وجود نگذاشته است و اساساً خداوند براى آنچه انجام مى‌دهد هرگز بازخواست و بازپرسى نمى‌شود:

«لَا یُسْأَلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَهُمْ یُسْأَلُونَ» (انبیاء/24)

او آنچنان حكیمانه جهان را نظم بخشیده كه جاى هیچ ایراد و گفتگو در آن نیست آرى هیچكس بر كار او نمى تواند خرده بگیرد و از آن سؤ ال كند، در حالى كه دیگران چنین نیستند و در افعالشان جاى ایراد و سؤال بسیار است.

ب) هر چند انسان، بدون اختیار خود به این جهان آمده است، امّا خداوند متعال بر اساس نظم امور، درنهاد و جوهر انسان، گوهرى به نام «آزادى در انتخاب راه» قرار داده است؛ یعنى خداوند، نظام جهان آفرینش را طورى مقرر داشته كه به اختیار انسان، منتهى مى‌شود؛ همان اختیار كه آدمى با آن مى‌تواند راه سعادت و صراط ایمان و طاعت را طى كند و یا به وسیله آن، طریق كفر و معصیت را دنبال نماید. قرآن‌كریم مى‌فرماید:

«إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاكِرًا وَ‌إِمَّا كَفُورًا؛ ما راه را به او نشان دادیم، یا سپاسگزار است [مى‏پذیرد] و یا كفران [مى‏كند]» (انسان/3)

پس نه تنها عذاب الهى درباره مجرمان، خلاف عدالت نیست، بلكه اقتضاى عدالت در آزمایش الهى، آن است كه كسانى كه با سوء اختیار و اراده خود این همه الطاف خداوند را نادیده گرفته‌اند و از هدایت الهى روى گردانده و راه معصیت و كفر را پیشه خود كرده‌اند، مستحق عذاب الهى باشند، تا بین چنین فردى با انسانى كه با حُسن انتخاب و اختیار خویش، راه هدایت و عمل صالح را برگزیده است، تفاوتى باشد؛

ج) اگرچه پا گذاشتن در دنیا به اختیار انسان نیست، اما خداوند نعمت‌هاى فراوانى را در اختیار او گذاشته است، تا با آنها آینده خود را بسازد؛ انسان با چشم، گوش و عقل، به آگاهى مى‌رسد و از این راه حق انتخاب دارد.

واقعیت این است كه هر كسى از دیگرى خدمتى یا نعمتى ببیند، میل دارد او را بشناسد و از او تشكر كند.بسى جاى تعجب دارد كه انسان این همه نعمت خوب و مفید دریافت مى‌كند، اما در شناخت صاحب نعمت و تشكر از او، نمى‌كوشد!نعمت‌هاى بى‌كران الهى سراسر عالم را گرفته است؛

از دست و زبان كه برآید  *** كز عهده شكرش به در آید

بنده همان به كه ز تقصیر خویش *** عذر به درگاه خدا آورد

ورنه سزاوار خداوندیش  *** كس نتواند كه به جا آورد

با این‌همه ممكن است كه به جهت روبه‌رو شدن با پاره‌اى از مشكلات مانند فقر، بیمارى و ظلم‌هاى موجود و نیز به سبب محدودیت بینش، از دیدن زیبایى‌هاى عالم و لطف‌هاى الهى محروم بماند و خداوند را شایسته ستایش نداند و زبان به كفر بگشاید، با رجوع به زندگى اولیاى الهى مى‌بینیم آنها با وسعت بینش و با شناخت درستى كه از خدا دارند، در اوج مشكلات و مصیبت‌ها هم‌چنان خداوند را سپاس مى‌گویند و از لطف و عنایت او سخن مى‌گویند.


منبع: کتاب پرسمان قرآنی، بااندکی تصرف.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.