تبیان، دستیار زندگی
امریکایی ها نقش بسیار کثیفی بازی کردند....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آفرین آقای سفیر

گفتگو با حامد الجبوری وزیر امور ریاست جمهوری و اطلاع رسانی رژیم صدام(قسمت سوم)

برای مشاهده قسمت های اول و دوم کلیک کنید.

-اما آمریکا چگونه مداخله کرد؟

ناو آمریکایی

قانون اساسی آمریکا به رییس جمهور این کشور اختیار داده که در مواردی دستور ورود به درگیری را در هر نقطه از جهان به نظامی های آمریکایی بدهد و سپس کنگره رکا به خاطر مداخله در جنگ به نفع عراق توجیه کند؛ وضعی ایجاد کند که نشان دهند نیروهای آمریکا هدف حمله قرار گرفته اند و بعد مدعی شود نیروهای آمریکایی به حمله دشمن پاسخ داده اند. برای تهیه چنین بهانه ای یک هواپیمای عراقی که ساخت فرانسه بود با چند موشک اگزوست، ناو آمریکایی "استارک" را در آب های خلیج فارس هدف قرار داد. در این حمله که هفدهم ماه می 1987 رخ داد، 37 ملوان آمریکایی کشته شد.

-آیا این حمله سازماندهی شد تا اعلام شود ایران عامل آن بوده است و سپس امریکا برای پاسخ دادن به ایران مداخله کند؟

امریکایی ها نقش بسیار کثیفی بازی کردند.

مهم این بود که بگویند به نیروهای امریکایی حمله شده است؛ خواه عامل این حمله ایران باشد یا عراق. باید این گونه عنوان می شد که نیروهای امریکایی در منطقه خلیج(فارس) هدف قرار گرفته اند. همین اتفاق هم افتاد و امریکایی ها به نفع عراق وارد جنگ با ایران شدند. به این ترتیب بود که تحولات بعدی رخ داد و منطقه فاو با شوک شدیدی که امریکا وارد کرد، آزاد شد.

-شما به هماهنگی آمریکا و عراق در این ماجرا (حمله به ناو امریکایی) اشاره کردید. ممکن است قدری جزئی تر وارد شوید؟

آن زمان من سفیر عراق در سوئیس بودم. چهارم دسامبر 1987 جشن استقلال سوئیس بود. سفیر امریکا در سوئیس یک زن بود. او قبلا مدیر مبارزات انتخاباتی رونالد ریگان بود که بعد از انتخاب ریگان به ریاست جمهوری، به عنوان پاداش، سفیر امریکا در سوئیس که با من رو به رو شود، به خاطر ماجرای حمله به ناو استارک برخورد تندی با من خواهد کرد؛ چون خون ملوانان امریکایی هنوز خشک نشده بود. اما سفیر امریکا صمیمانه و به گرمی با من دست داد و گفت "آفرین آقای سفیر". رفتار سفیر امریکا مرا غافلگیر کرد. آن روز من از این اتفاق بسیار شوکه شدم. این مساله یکی از نشان هایی بود که مرا به فکر فرو برد. به این فکر که بین آمریکا و عراق در این باره باید هماهنگی هایی صورت گرفته باشد. بعدها این موضوع روشن شد. عراق رسما برای این ماجرا عذرخواهی کرد و آن را تصادفی دانست. نزار حمدون که آن زمان معاون وزیر امور خارجه عراق بود، به واشنگتن رفت و به خانواده قربانیان این حادثه غرامت داد و اکنون دیگر این موضوع، محرمانه نیست.

آمریکا

-صدام با ارتشی که در اختیار داشت، خوف و رعب زیادی ایجاد کرده بود. آیا شخص صدام از بیم آنکه این ارتش کارآزموده در پایان جنگ به تهدیدی داخلی تبدیل شود، هراسناک نبود؟

قطعاً. همین مساله یکی از عوامل و به نظر من عامل اصلی حمله عراق به کویت بود. در واقع موضوع اختلاف بر سر منابع نفتی، فقط یک بهانه بود. حتی جنگ عراق با ایران هم که به درازا کشید به خاطر همین مساله بود؛ به ویژه آنکه عراق تا زمانی که امریکا در جنگ مداخله نکرد، به پیروزی دست نیافت. هدف صدام که ابتدا تصرف تهران و سرنگونی نظام ایران بود به حد آزادسازی فاو و خلاص کردن عراق از این پرتگاه بزرگ تنزل پیدا کرد. به این ترتیب صدام تلاش کرد نزد عراقی ها و جهانیان چنین وانمود کند که آزادسازی فاو پیروزی بزرگی بود. در چنین شرایطی جنگ پایان یافت و ارتش یک میلیون نفری عراق به داخل کشور بازگشت. مسوولان عراقی نگران بودند که چگونه با وجود وضع نامناسب اقتصادی با این ارتش تعامل کنند. جامعه عراق بعد از جنگ کاملا از هم پاشیده بود. پس از شکست در کویت عملا ارتش عراق نابود شد و چیزی که از آن باقی ماند یک "شبه ارتش" بود. امریکایی ها با بالگردهای آپاچی سربازان عراقی را در حالی که برخی از آنها حتی لباس نظامی خود را در آورده بودند هدف قرار دادند. امریکایی ها نقش بسیار کثیفی بازی کردند.

منبع:مجله راه

مطالب مرتبط:

شاهد دوران

هواپیمای جناب میانجی ناپدید شد!