امتحان های سخت تو
خداوند حضرت ابراهیم را با کارهای گوناگونی امتحان کرد و حضرت ابراهیم به خوبی از عهده این آزمایشها برآمد. خداوند گفت: من تو را پیشوای مردم قرار دادم.
بقره/ 134
این روزها مدام به حضرت ابراهیم فکر میکنم و به آن همه امتحانهای سختی که از او گرفتی به اینکه از او خواستی تا خانوادهاش را توی بیابان رها کند و اینکه خواستی تا خانهای برایت بسازد. به اسماعیل فکر میکنم و اینکه چقدر برای حضرت ابراهیم سخت بود که قربانیاش کند. چه امتحانهای سختی. چقدر سخت. امتحانهایی که شاید فقط یک پیامبر بتواند از عهدهاش بر آید. مثل اینکه آدمها هر چقدر به تو نزدیکتر باشند، امتحانشان هم سختتر است و تو نسبت به دوستان صمیمیات سختگیرتری.
حالا تو به امتحانهای حضرت ابراهیم فکر کن. به نظر تو کدامیک از امتحانهای او از همه سختتر بود، چرا؟
راستی فکر میکنی اگر تو جای او بودی، نتیجه این امتحان چه میشد؟
خدایا! تو عجیبترین معلم دنیا هستی. تو درسهای تازهات را با امتحانهای تازه یاد میدهی و هر چه درسی بزرگتر باشد، امتحانش هم سختتر است. برای همین است که امتحان پیامبرها این همه سخت است.
تو با امتحانهایت آدمها را بزرگ میکنی. شاید با هر امتحانی یک پله به تو نزدیکتر میشویم.
خدایا! خوشحالم که تو معلمم هستی و خوشحالم که امتحانم میکنی.
زیرا تو قبل و بعد و در حال امتحان مرا رها نمی کنی و یاری ام می کنی.
حالا تو به امتحانهای حضرت ابراهیم فکر کن. به نظر تو کدامیک از امتحانهای او از همه سختتر بود، چرا؟
راستی فکر میکنی اگر تو جای او بودی، نتیجه این امتحان چه میشد؟
برگرفته از کتاب: نامههای خط خطی
نوشته: عرفان نظر آهاری
********************************
مطلب مرتبط
با چه نامی تو را بخوانم دوست خوبم؟
برو باهاش حرف بزن بگذار آرومت کنه