به خاطر یك مشت ریال!
چندی پیش منوچهر محمدی، سخنگوی شورایعالی تهیهكنندگان، از مخالفت این نهاد صنفی با آنچه افزایش بیرویه و غیرمنطقی دستمزد بازیگران سینما خواند، خبر داد.
محمدی همچنین گفت اگر انجمن بازیگران اقدامی در این خصوص انجام ندهد، تهیهكنندگان راسا وارد میدان خواهند شد؛ نكتهای كه واكنش داوود رشیدی، رئیس انجمن بازیگران را در پی داشت. رشیدی گفت: بازیگران اجازه نمیدهند كسی برایشان تعیین تكلیف كند.
اما زمزمه افزایش بیرویه دستمزد بازیگران از چه زمانی آغاز شد؟ همیشه این اتفاق زمانی رخ میدهد كه یك بازیگر به درجهای از محبوبیت میرسد كه صرف حضورش در هر فیلمی، گیشهای مطمئن را برایش به ارمغان میآورد.
در چنین شرایطی، معمولا بازیگر كه در قامت ستارهای پولساز ظاهر شده، دستمزد خود را بالا میبرد؛ دستمزدی كه معمولا تهیهكننده هم با توجه به اطمینان از بازگشت سرمایه، آن را میپردازد. در دهه60 اكبر عبدی چنین موقعیتی داشت و برای بازی در فیلمهای تجاری دستمزدهای بالا طلب میكرد؛ اتفاقی كه آن موقع با واكنش وزارت ارشاد همراه شد و عبدی بهعنوان جریمه، در مقطعی از بازی در فیلمهای سینمایی محروم شد و به تلویزیون رفت. او در آن زمان گفت: وقتی قرار است تهیهكننده پولدار شود، چرا من نباید حقم را بگیرم؟!
در سالهای اخیر چند بازیگر انگشتشمار، موقعیتی كاملا تثبیتشده در گیشه یافتند و فیلمهایشان با هر كیفیتی، به توفیق تجاری رسیدند. سال گذشته وقتی صحبت از دستمزد 80 میلیونی یك بازیگر سینما به میان آمد خیلیها متعجب شدند. هر چند رقم ذكرشده اغراقآمیز بهنظر میآید ولی در اینكه آقای ستاره دستمزد بسیار بالایی دریافت كرده كسی تردید نداشت.حالا با اعتراض تهیهكنندگان به افزایش دستمزد بازیگران این سؤال مطرح میشود كه آیا بدون موافقت تهیهكننده با دستمزد درخواستی، چنین امكانی بهوجود میآید؟! آیا جز این است كه برخی از تهیهكنندگان چنین مبالغی را میپردازند تا ستارهای پولساز را در اختیار داشته باشند؟از سوی دیگر، آیا بازیگری كه واقعا سهم بسیار مؤثری در توفیق تجاری فیلمها دارد، نباید دستمزدی به فراخور موقعیتش دریافت كند؟
نكته دیگر، اعتراض برخی بازیگران به رفتارهای تعدادی از تهیهكنندگان است. آنها میگویند تهیهكننده مشكلی با پرداخت دستمزدهای كلان به بازیگران گیشهای ندارد، ولی وقتی نوبت به بازیگران دیگر میرسد صحبت از بالا بودن دستمزدها به میان میآید! از سوی دیگر، تجربه نشان داده كه دوران حضور یك بازیگر بهعنوان ستاره خیلی طولانی نیست و طبیعی است كه بازیگر در مقطعی كه از محبوبیت برخوردار است، بخواهد آینده خود را تامین كند.
در بحث نظاممندكردن دستمزد بازیگران كه تهیهكنندگان نسبت به آن ابراز علاقه كردهاند، چنین مسائلی را باید در نظر گرفت؛ حالا این بماند كه برخی معتقدند نمیتوان دستمزد بازیگران را با قیدوبندهای اینچنینی محدود كرد.
تهیهكنندگان، دلیل اصلی بالارفتن دستمزدها
احمد نجفی- بازیگر- در مورد اعتراض شورایعالی تهیهكنندگان به افزایش بیرویه دستمزد بازیگران معتقد است كسانی كه به این مسئله میپردازند خودشان باعث این اتفاق شدهاند. او میگوید: یكی از همین اعضای اتحادیه تهیهكنندگان پیش از این باعث بالارفتن دستمزد بازیگران شده است. اما بهتر است این دوستان قبل از صدور دستورالعمل، مسئولین و مسببان این موضوع را پیدا كنند. ما با بخشنامه و تهدید نمیتوانیم مشكلی را حل كنیم؛ اگر میتوانستیم قطعا امروز دنیای آبادتری داشتیم. سیستم سینمای ما مریض است چون هیچوقت به اصل قضیه نمیپردازیم و حتی اجازه فكركردن به آن را به خود نمیدهیم. این نوع مواجهه باعث افزایش فساد در این سیستم میشود.
مگر ما توانستهایم قیمتها را كنترل كنیم كه حالا بخواهیم دستمزد بازیگران را كنترل كنیم؟ در عرضه و تقاضای هنری این كار امكانپذیر نیست. یك بازیگر مگر در سال چند فیلم بازی میكند؟ او هم باید در زندگی تامین باشد. اما از طرفی سینمای ما هم ظرفیت این فشار اقتصادی را ندارد. راهكارهایی وجود دارد كه قصد داریم از طریق شورایعالی تولید بیان كنیم تا نه بازیگر متضرر شود و نه دستمزدها از حد معقول بالاتر باشد.
معمولا بازیگر كه در قامت ستارهای پولساز ظاهر شده، دستمزد خود را بالا میبرد؛ دستمزدی كه معمولا تهیهكننده هم با توجه به اطمینان از بازگشت سرمایه، آن را میپردازد.
این بازیگر اما به نظاممندشدن دستمزدها اعتقادی ندارد. او این مسئله را عملی ندانسته و میگوید: كار هنری نظاممند نخواهد شد. این حرف شبیه یك شوخی است. شاید فقط بتوان این مسئله را در طول یك ماه كنترل كرد اما از ماه دوم همهچیز مثل قبل خواهد شد. این مسئله نهتنها در سینما بلكه در برخی قسمتهای صداوسیما نیز وجود دارد. در آنجا هم بعضی از تهیهكنندهها دستمزدهای كلانی میگیرند و بهدنبال آن به بازیگر نیز دستمزد بالایی میدهند.
نجفی می گوید: دستمزدهای بالا از تلویزیون ریشه میگیرد. اما با نگاهی به نوع روابط در سینما میتوان فهمید كه این مسائل نظاممند نمیشود. اصلا كجای دنیا دستمزد كارگردان از بازیگر بیشتر است؟ چرا آنها دستمزد خودشان را پایین نمیآورند؟ چرا قیمت فیلمنامهها پایین نمیآید؟ چرا فیلمبرداران، طراح صحنهها و... كمتر نمیگیرند؟ وقتی در مورد سایر عوامل فیلم هم همین اتفاق میافتد نمیتوانیم تنها به بازیگر طعنه بزنیم. دستمزد بالای بازیگر ایجاد تورم میكند ولی این اعتراضها راهكار آن نیست.
او معتقد است بازیگر حق دارد با افزایش تورم، تقاضای دستمزد بالاتری بكند و میگوید: یك بازیگر خوب در سال در فیلمهای محدودی بازی میكند. بهتر است دوستان تهیهكننده احساساتی نشوند و زمانی كه اعتراض میكنند منكر قراردادهایی كه قبلا با دستمزدهای بالا بستهاند نشوند.
كار این دوستان خیلی عجیب است. اگر یك بازیگر باعث بههمریختگی در اقتصاد سینما بشود، باید فاتحه آن سینما را خواند نه فقط فاتحه آن آدم را. با این حساب زیربنای سینمای ما مشكل دارد، پس اقتصاد سینمای ما مریض است. كارگردانهایی كه خودشان تهیهكننده هم هستند و دستمزدهای ویژهای دریافت میكنند و پول بازیگر را كم و زیاد پرداخت میكنند آیا نیازی به كنترل ندارند؟ مشكل این است كه ما همیشه صورت مسئله را پاك میكنیم. بهتر است عجله نكنیم، تهدید نكنیم، بخشنامه ندهیم و بگذاریم سینما درون خودش بجوشد. این روزها چه كسی حال و سراغی از بازیگران سالهای دور ما میگیرد كه این روزها در فقر و بیماری به سر میبرند؟ ما هنوز تعریف مشخصی از سینما نداریم.
نجفی اجرای سیستم عرضه و تقاضا و پرداخت دستمزد بالا به بازیگری كه حضورش در یك فیلم، توفیق تجاری آن را تضمین میكند منطقی میداند اما معتقد است در كشور ما این سیستم وجود ندارد. او میگوید: در هالیوود یك سیستم شناختهشده وجود دارد. سال گذشته فیلمنامهنویسها در آمریكا اعتصاب كردند و بعد بازیگران و كارگردانها از آنها حمایت كردند ولی به هیچكس نگفتند اگر این كار را بكنید، از سینمای هالیوود اخراج میشوید. نظام سینما و صنعت آنجا تعریف شده است ولی در كشور ما نظام سینما تعریفی ندارد. در سیستمی كه یك روز با یك نفر مقابله میكنند و او را خانه نشین میكنند، بازیگر چه تامینی دارد؟
تعریف نادرست از تهیه كننده
داوود رشیدی نیز كه از اظهارات سخنگوی شورایعالی تهیهكنندگان متعجب شده است میگوید: ما از دوستان انتظار چنین برخوردی را بدون اینكه نظر ما را بدانند، نداشتیم. آنها تنها به قاضی رفتند و این مسئله عجیب بود، ضمن اینكه رئیس شورای عالی تهیه كنندگان، آقای موسوی نامه نوشتند و محترمانه تقاضای جلسه مشترك كردند كه ما نیز اعلام آمادگی كردیم. ما باید از بازیگران ارزشمند سینمای ایران حمایت كنیم. ما حاضر به گفتوگو هستیم و اعتقاد داریم در سینما قانون عرضه و تقاضا حاكم است.
وقتی هنرپیشهای مبلغی را بهعنوان دستمزد تعیین میكند و تهیهكننده میپذیرد، این ایراد از تهیهكننده است. این بازیگر پیشكسوت نیز به نظاممندشدن دستمزد بازیگران امیدی نداشته و میگوید: در هیچ كجای دنیا دستمزد بازیگران نظاممند نیست. مثل این است كه شما برای برنج یك قیمت تعیین كنید، درصورتی كه برنجهای مختلف كیفیتهای متفاوتی دارند. عملیشدن این مسئله، یك رژیم دیكتاتوری میخواهد. از طرفی بازار نیز تعیینكننده است. در همین مثال اگر قیمتها بالا باشد و مردم خرید نكنند نرخها پایین میآید. فیلم هم مال تهیهكننده است؛ اگر بازیگر دستمزد غیرمنطقی میخواهد، چرا میپذیرند و تیشه به ریشه خود میزنند؟
رئیس انجمن بازیگران در مورد بالارفتن دستمزد بازیگران همراه با افزایش تورم میگوید: به هر حال با افزایش تورم، هزینه زندگی برای تمام اقشار جامعه بالاتر میرود و بازیگران نیز از این قاعده مستثنی نیستند. به هر حال مدیر فیلمبرداری نیز دستمزدش بیشتر شده، مواد خام هم گرانتر شده و... .
رشیدی اجرای قانون عرضه و تقاضا در مورد ستارههایی كه حضورشان موفقیت فیلم را در گیشه تضمین میكند، منطقی دانسته و میگوید: ستارههای بزرگ هالیوود حتی در فروش فیلمها سهیم میشوند اما اینجا تهیه كنندهها میگویند نمیخواهیم شما را در سود فیلم سهیم كنیم. اصلا تعریف تهیهكننده در ایران متفاوت است. در اینجا تهیهكننده كسی است كه سرمایه میگذارد و بعد از آن، سود حاصل از فروش فیلم را صرف سرمایهگذاری در بقیه بخشها مثل ساختوساز میكند. اما در هالیوود تهیهكننده شخصی است كه برای ساخت فیلم از نهادهای مختلف جلب سرمایه میكند و بعد از آن هم سود حاصل از فروش فیلم، دوباره در همین چرخه تولید فیلم سرمایهگذاری میشود. متأسفانه تهیهكنندگی در سینمای ما تعریف درستی ندارد.
تلویزیون، یكی از مقصران اصلی
ابوالحسن داوودی نیز معتقد است یك نظام كاری كه بر مبنای جریان عرضه و تقاضا شكل گرفته، باید طی یك روال منظم محصول خود را عرضه كند و برای اینكار باید به این مسئله نگاه كلانتری داشته باشیم. در این زمینه بازیگران بهدلیل در ویترین بودن، بیشترین میزان نقدینگی یك فیلم را به خود اختصاص میدهند. طبیعی است كه این رابطه باید كاملا اقتصادی باشد. اگر میزان دستمزد در هر رشتهای بالا برود، اقتصاد تولید در سینما به خطر میافتد. متأسفانه این اشكال كلی متوجه تلویزیون نیز هست كه با پایینآوردن كیفیت و استاندارد كار سینمایی، با ساخت فیلمهای 90دقیقهای سطح تصور عموم را از سینما بهشدت پایین آورده و باعث بالارفتن دستمزدها در سینما نیز شده است.
به اعتقاد این كارگردان نظاممندشدن دستمزدها زمانی عملی میشود كه در شرایط آرامش، روابط صنفی در سینما تبدیل به روابط معقول و بدهبستان منطقی باشد؛ یعنی قرارداد متقابل بین صنوف برقرار شود. رابطه تهیهكننده و بازیگر باید بر مبنای احترام به حقوق متقابل باشد ولی اگر قرار باشد این مسئله یكطرفه اعمال شود با شكست مواجه میشود. اینكه هیچ منطقی برای بالا بردن قیمتها وجود نداشته باشد و هر كسی در این آشفتهبازار بخواهد حق خود را بگیرد، این سیستم محكوم به فناست. از طرفی اگر تهیهكننده هم فكر كند میتواند با زور و فشار و بدون رعایت احترام متقابل، كاری از پیش ببرد، این هم عملی نیست.
باید حساب كرد این نرخ تورم چقدر در بازده سینما تاثیر دارد. به اعتقاد من نباید درآمد هر حرفهای را با نرخ تورم عمومی سنجید.
افزایش دستمزد بازیگران با افزایش تورم آیا منطقی است؟ داوودی در پاسخ به این سؤال میگوید: باید حساب كرد این نرخ تورم چقدر در بازده سینما تاثیر دارد. به اعتقاد من نباید درآمد هر حرفهای را با نرخ تورم عمومی سنجید. مگر كارمندان یا مغازهداران با افزایش نرخ تورم، افزایش قابل توجهی در درآمدهایشان دارند؟ عرضه و تقاضا باید با شناخت باشد؛ مثلا باید حساب كنیم بازده سینما چه تغییری كرده و همان مقدار را در درصد افزایش بودجهاش حساب كنیم. این بیانصافی است كه بازیگر فكر كند هیچچیز به او مربوط نیست و باید با رشد 30درصدی تورم، او هم 30 درصد روی دستمزد پیشنهادیاش بكشد. این كار بازیگر را سخیف میكند و در درازمدت پاسخگو نیست. سینمای مقروض و ضرردهنده و منفعل كه از استانداردهایش كم میكند تا بتواند بدهیهایش را بپردازد، ماحصل این تفكر است.
این كارگردان، اعتقادی به تبعیت از قانون عرضه و تقاضای مبتنی بر پرداخت دستمزد به بازیگران ستاره كه حضورشان در فیلم متضمن فروش آن است نیز نداشته و میگوید: مگر بقیه موارد سینمای ما شبیه سینمای هالیوود است كه ما هم بخواهیم به دلخواه از بعضی قوانین آنها تبعیت كنیم؟
دستمزد بالا، حق طبیعی
امین تارخ، عضو و سخنگوی هیأتمدیره خانه سینما درباره نظاممند كردن دستمزد بازیگران سینمای ایران گفت: به اعتقاد من برخورد قهرآمیز با بازیگران سینمای ایران قطعا نتیجه نخواهد داد، چرا كه حضور بازیگران باعث رونق سینماست. امین تارخ، عضو و سخنگوی هیأتمدیره خانه سینما به فارس گفت: سفارش من به بازیگران این است كه امروز برشاخه نشستن و بنبریدن صلاح نیست چرا كه به هرحال سینما یك هنر- صنعت و حضور تهیهكننده یك اصل است.
وی افزود: همچنین به تهیهكنندگان نیز میبایست گفت هر كسی به فراخور خدمتی كه به سینما میكند و نحوه حضورش، طبیعی است كه باید دستمزد خودش را دریافت كند چراكه من بهعنوان یك بازیگر میگویم كه این مسئله، مسئله عرضه و تقاضاست؛ یعنی یك بازیگر رقمی را میگیرد كه بازیگری دیگر در همان شرایط سنی، تقاضای دریافت آن رقم را نخواهد كرد، بهدلیل اینكه دریافت چنین رقمی را اساسا برای خودش طبیعی و معقول نمیبیند.
منبع : همشهری