تبیان، دستیار زندگی
سلام تیغ چیز خطرناكی است و خیلی باید احتیاط كرد . غافل بشوی تا استخوان می‌رود! اما تیغها هم چند جور است ، بعضیها مو می‌زنند،‌بعضیها دین1 تعجب نكنید، تیغ دین زنی هم داریم. این مطلب معرفی این نوع تیغهاست. بخوانید تا در امان بمانید!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

همدیگر را تیغ نزنید!

حلق

به جای مقدمه:

وقتی فهمیدیم كه شناسنامه‌ی حقیقی ما چیست و پدر و مادر واقعیه ما كیستند، حالا نوبت آن است كه بدانیم چگونه نسبتمان را با اصل و نسب حقیقی خود حفظ كنیم و فرزند خلفی باشیم.

در مطلب "شناسنامه حقیقی" خواندید و فهمیدید كه این شناسنامه قرمز رنگ ثبت احوال الكی است و ما در واقع فرزند پیامبر و امیرالمومنین هستیم و شناسنامه واقعی ما را عقاید ما صادر می‌كند. حالا وقت آن است كه بدانیم وقتی شناسنامه‌ی واقعیمان را بدست آوردیم چطور آن را حفظ كنیم:

قسمت قبل را حتما بخوانید تا هم این مطلب دستتان بیاید و هم آن از دستتان نرود!

چگونه فرزند پیامبر بمانیم

... ما چه كار كنیم تا عمر فروشی نكرده باشیم؟ یك كسی كه كار می‌كند برای یك حقوق، این در حقیقت عمر فروشی كرده است یعنی تمام این عمر، وقت را داده، یك مختصر حقوق می‌گیرد؛ با آن تغذیه می‌كند، لباس و مسكن و خوراك تهیه می‌كند و دیگر هیچ. و چه خسارتی بدتر از این؟! این كه فرمود: و العصر انّ الانسان لفی خسر، همین است كه آدم سرمایه می‌دهد، و چیزی هم نمی‌گیرد.

وجود مبارك رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمود: شما برای اینكه به این مقام وزین بار یابید [فرزندی پیامبر و امیر مومنان] اوّلاً باید شستشو كنید، هر چه غبار هست از صحنه دلتان بیرون كنید. كینه، حسد و عداوت كسی، تكبّر بر كسی، بخل و تهمت بر كسی، اینها را در دلتان راه ندهید. این صحنه را شفاف كنید، لكه گیری كنید؛ بعد بیارائید.

آدم می‌تواند در رأی آزاد باشد، در انتخاب آزاد باشد، امّا مواظب باشد این را آلوده نكند، كینه كسی را در دل نگیرد. فرمود: ایّاكم و البغضاء. كینه و عداوت و اختلاف...آن قسمت مهم اختلاف هم در مسائل عادی است، نه مسائل سیاسی. مسائل سیاسی هم مال گروه‌های خاص است كه به تلاشهای سیاسی فكر می‌كنند. همین برای امور جزئی؛ كه به من بر خورد، چرا من بالا ننشستم، چرا احترام مرا حفظ نكرد، چرا اوّل خانه ما نیآمد؛ همین بازیهای عادی باعث كینه می‌شود.

حالا این كینه چه می‌كند؟ وجود مبارك حضرت فرمود: ایّاكم و البغضاء فنّها الحالقة و لیست حالقة الشّعر، بل هی حالقة الدّین. این كینه و عداوت نسبت به یكدیگر، این مثل تیغ تیز است؛ می‌تراشد. بعد فرمود: این نظیر تیغی نیست كه آرایشگاهها دارند، كه مو را می‌تراشد!. این، دین را تیغ می‌زند. فرمود: كینه نسبت به دیگری، اختلاف نسبت به دیگری، مثل این تیغ است.

شما دیدید[حاجیها] روز دهم در منا سرشان را تیغ می‌زنند. این تیغ زدن هم برای آن است كه این فخر ظاهری و این جمال ظاهری را انسان به پای دوست بریزد. چون موی سر به عنوان یك زیبائی مطرح است. اما اگر كسی دیگری را وادار كند جایی مثل موی سرش را بتراشند؛ این شرعاً دیه دارد. مثل اینكه گوش كسی را ببرند، دست كسی را ببرند؛ این دیه دارد. برای اینكه این با زیبائی او بازی كرده است.

كینه و عداوت نسبت به یكدیگر، مثل تیغ تیز است كه دین را تیغ می‌زند

در احتجاج طبرسی هست كه ابن ابی العوجاء گفت: من باید با یكی از این صاحب نظران دینی مناظره فقهی داشته باشم؛ بالأخره وارد مسجد الحرام شد و او را به امام صادق (علیه‌السلام) راهنمائی كردند و او خیال می‌كرد كه امام صادق  یك روحانی عادی است. با او بحث و مناظره‌ای درباره معارف توحیدی داشتند و بالأخره گفت: من گفتم مرا با یك جمره آشنا كنید، شما مرا به دریا انداختید! مگر من می‌توانم با او مناظره كنم؟! او پسر كسی است كه سر همه اینها را تراشید! یعنی مگر عرب سر می‌تراشد، جوان سر می‌تراشد؟ او فرمان داد وقتی كه حج می‌روید، سرهایتان را باید تیغ بزنید... او پسر كسی است كه سر اینها را تراشید؛ مگر می‌شود با اینها كنار آمد!

حضرت فرمود كه: این اختلاف و كینه، حالقة است، می‌تراشد.(1) اینها كه در روز دهم سرشان را تیغ كردند، تا مدّتها مو روئیده نمی‌شود. بعد از یك مدّتی، كم و بیش مویی ظاهر می‌شود و... این كار تیغ زدن است. حالا اگر كسی تیغ تیز دستش باشد، هر روز سرش را تیغ كند، این دیگر موئی روئیده نمی‌شود!

فرمود: این اختلاف و كینه، دین را تیغ می‌زند، نمی‌گذارد دینی بروید! انسان ناچار است دروغ بگوید، ناچار است تهمت بزند، ناچار است صبّ و لعن كند، ناچار است توطئه كند، ناچار است...

فرمود: این صحنه دلتان را از كینه تطهیر كنید. وقتی انسان كینه و عداوت و دشمنی را نسبت به برادر دینی بر طرف كرد، این قلب شفاف می‌شود. حالا كه صاف شد، دین روئیده می‌شود. اینجا می‌شود چمن، اینجا می‌شود گلزار، این می‌شود روضة من ر یاض الجنّة. این روضه میوه‌های فراوانی دارد، گلهای فراوانی دارد. از آن به بعد سخن از نثار است و ایثار...

آیت الله جوادی آملی - جلسه درس اخلاق - قم - 13 اسفند 1383

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1) تاء‌ آخر حالقة، تای مبالغه است؛ یعنی خیلی می‌تراشد.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.