تبیان، دستیار زندگی
دریایى از دشمن دور تا دور مدینه را احاطه كرد. اینجا بود كه گرفتارى مسلمانان به نهایت رسید و ترس و بیم شدت یافت و دل برخى پیروان نسبت به خدا و رسول او، بد گمان شد و نفاق منافقان آشكار گشت: كسى از آن میان گفت: محمد، ما را نوید مى داد كه گنجهاى خسرو و قیصر ر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عملی برتر از عبادت جن و انس

خندق

جنگ خندق یا غزوه احزاب در شوال سال پنجم هجرت واقع شد. تعداد سپاهیان دشمن را تا بیست و چهار هزار نفر برشمرده اند، كه این رقم از به هم پیوستن قبایل و تیره هاى مختلف عرب و یهودیان گرد آمده بود. همدستى قبایل و شركت گسترده ى آنها در این نبرد، سبب شد كه جنگ خندق به جنگ احزاب هم شهرت یابد.

رسول خدا از این لشكركشى باخبر شد و با اصحاب خود به مشورت پرداخت كه: آیا از مدینه بیرون روند و هر جا كه با دشمن برخورد كردند، همان جا با وى بجنگند، و یا اینكه در مدینه بمانند و پیرامون شهر را خندق بكنند؟

پیشنهاد سلمان فارسى براى حفر خندق، به تصویب رسید و رسول خدا صلى الله علیه و آله ارتش اسلام را كه سه هزار نفر مرد بودند در دامن كوه ""سلع"" قرار داد، چنانكه كوه در پشت سر آنان واقع شد. سپس كسى را در مدینه جانشین خود گذاشت و كار خندق را با شتاب آغاز كرد.

مسلمانان با كوشش فراوان دست به كار شدند و رسول خدا صلى الله علیه و آله نیز شخصا كمك مى كرد و بیل و كلنگ مى زد و گاه توبره هاى خاك را بر دوش مى كشید. هر ناحیه اى از خندق به دسته اى از مسلمانان واگذار شده بود.

رسول گرامى در برنامه تقسیم كار، براى هر قبیله اى مساحتى معین فرمود و آنها موظف بودند مقدارى را كه به ایشان واگذار شده است، بكنند. هر ده نفر مى بایست چهل ذراع حفر كنند. سرانجام، كار حفر خندق با گذشت شش روز به پایان رسید. البته بیشتر اطراف مدینه را بناهاى به هم پیوسته بود و راهى براى عبور و هجوم دشمن وجود نداشت و خندق فقط در همان قسمتى كنده مى شد كه امكان نفوذ و هجوم دشمن وجود داشت.

طول و عرض و عمق خندق بدرستى مشخص نیست. اما بعضى از نویسندگان ارقامى تخمین زده اند؛ از جمله گفته اند:

طول خندق در حدود پنج و نیم كیلومتر و عرض آن ده متر و عمق آن پنج متر بوده است.

عمر بن عبدود كه او را با هزار سوار برابر مى دانستند خود را به این سوى خندق رسانید و طى یك مبارزه تن به تن، به دست تواناى على علیه السلام به هلاكت رسید و با قتل او سرنوشت جنگ به نفع مسلمین تغییر كرد و مهاجمان با خوارى و سرافكندگى بازگشتند. در اینجا بود كه رسول خدا(ص) فرمود:

" ضربةُ على یوم َالخندقِ افضلُ مِن عبادةِ الثَّقلینَ؛ ضربت على در روز خندق برتر از عبادت جن و انس است.

عبور از این عرض و جهش با این فاصله براى چابكترین اسبها هم غیر ممكن مى نماید، كارى كه عمرو بن عبدود كرد و توانست خود را به آن سوى خندق برساند، دست یافتن بر تنگنایى بود، كه از فاصله كمترى برخوردار بوده است.از ابن هشام نقل شده است كه: مسلمانان روزه ها به كار حفر خندق سرگرم بودند و شبها به خانه هاى خود باز مى گشتند اما رسول خدا "ص" بر فراز یكى از تپه ها چادر زده بود و شبها را نیز در همانجا به سر مى برد.

با پایان یافتن حفر خندق، احزاب سر رسیدند. دریایى از دشمن دور تا دور مدینه را احاطه كرد. اینجا بود كه گرفتارى مسلمانان به نهایت رسید و ترس و بیم شدت یافت و دل برخى پیروان نسبت به خدا و رسول او، بد گمان شد و نفاق منافقان آشكار گشت: كسى از آن میان گفت: محمد، ما را نوید مى داد كه گنجهاى خسرو و قیصر را به چنگ مى آوریم، اما امروز جرئت نمى كنیم كه براى قضاى حاجت بیرون رویم.

و كسانى هم نزد او آمدند و گفتند: اى رسول خدا خانه هاى ما در خطر دشمن است، رخصت دهید تا به خانه هاى خود كه در بیرون مدینه است بازگردیم.

محاصره دشمن، نزدیك به یك ماه طول كشید و در این مدت جنگى رخ نداد جز آنكه از سوى دشمن گاه تیرهایى به جانب مسلمین پرتاب مى شد... تا آنكه عمر بن عبدود كه او را با هزار سوار برابر مى دانستند خود را به این سوى خندق رسانید و طى یك مبارزه تن به تن، به دست تواناى على علیه السلام به هلاكت رسید و با قتل او سرنوشت جنگ به نفع مسلمین تغییر كرد و مهاجمان با خوارى و سرافكندگى بازگشتند. در اینجا بود كه رسول خدا(ص) فرمود:" ضربةُ على یوم َالخندقِ افضلُ مِن عبادةِ الثَّقلینَ؛ ضربت على در روز خندق برتر از عبادت جن و انس است.

و نیز فرمود: الانَ نغُزّوهم و لایغزُونا؛ اكنون ما به جنگ ایشان خواهیم رفت و ایشان به جنگ ما نخواهند آمد.

و نیز فرمود: بَرزَ الایمانُ كلُه الى الشركِ كلِّه؛ امروز تمام ایمان در برابر تمام كفر قرار گرفت. *


* ر. ك: تاریخ پیامبر اسلام، ص 378 به بعد؛ ارشاد، ج 1، ص 94- 109.

برگرفته از:

خاطرات امیرمؤمنان نوشته شعبان صبورى

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.